جلیل پروین، معاون آموزشی پردیس دانشگاه قرآن و حدیث در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) در رابطه با مهمترین ضعفی که در رشتههای علوم قرآنی وجود دارد، گفت: مهمترین چیزی که بهعنوان ضعف در رشتههای قرآنی وجود دارد ضعف پایه عربی دانشجویان است.
وی افزود: الحمدالله در دانشگاه ما دروس عربی خیلی پر بار اجرا میشود. دو واحد درسی عربی و یک واحد هم نحو ارائه میشود. با این حال بهصورت عام در کل کشور عرض میکنم بسیار آزار دهنده است که دانشجویی فارغ التحصیل دکترا و ارشد باشد و در این زمینه مشکل داشته باشد. پذیرفتنی نیست شخص لیسانس را بگیرد و مسلط به این ابزار نباشد یعنی نتواند یک ترجمه روانی از قرآن، تعابیر و روایات ارائه بدهد. این ضعف خیلی حاد دیده میشود. در مصاحبهها میبینیم که بعضی از آنها واقعا در حد پایین عربی بلد هستند حتی دانشجویی بوده که لیسانس آن در همین رشتهها بوده این نشان میدهد آموزش به زبان عربی در کشور ما بهویژه الهیات این همه دروس عربی داریم ناکارامد بوده اگر بخواهیم برجسته کنیم باید یک فکر اساسی و شیوههای آموزشی اندیشده شود.
جذب دانشجو را باید کنترل و مدیریت کرد
پروین اظهار کرد: یک نکته کلی عرض کنم شاید برای همه جاها مفید باشد آن هم این است که امروزه بسته به اقتضائات دیگر خیلی نمیتوان ورودیها را کنترل کرد یعنی در جذب دانشجو خیلی سختگیریهای داشت چون اولا عرضه زیاد و تقاضا کمتر است یعنی دانشگاه دانشجویان به شیوههای مختلف میپذیریند به همان جهت جذب را باید کنترل و مدیریت کرد باید همه دانشگاهها به سمت مدیریت خروجی بروند مثل آن قیفی که مثال میزدنند قیف را باید وارانه کنند. اگر از سر گشاد آن میتوانند خیلی راحت وارد شوند خیلی راحتر نتوانند خارج شوند.
آزمون جامعی تعریف شود
وی گفت: در همان راستا گفتم که باید یک آزمون جامعی برای هر مقطعی بسته به اقتضائات آن مقطع و رشته باید تعریف شود و دانشجو مکلف شود حداقل 50 درصد نمره قبولی در آن آزمون جامع را بیاورد تا فارغالتحصیل شناخته شود. در این آزمون جامع تمام مؤلفههای ذاتی آن رشته را باید شناخت. عربیدانی برای تمام رشتههای الهیات موضوعیت دارد. باید گفت پاس کردن 140 واحد کافی نیست باید در آن آزمون بتوانند قبول شوند.
پایین بودن غیر قابل باور سطح سواد
پروین ادامه داد: به نظر من این را وزارت علوم راساً میتواند ابلاغیه داشته باشد بخاطر اینکه وقتی میبیند که خروجیها تا این حد و بهصورت غیر قابل باور سطح سواد آنها پایین است حتماً چنین اعلامی دیده شود. این آزمون جامع به نظر من کلید حل معما است. بهصورت جدی و به موقع به دانشجویان ابلاغ شود و آزمونی هم خواهند داشت. محتوا آن هم اعلام شود.
مدیر گروه قرآن و حدیث دانشگاه قرآن و حدیث اظهار کرد: دانشگاهها سعی کنند بهصورت رایگان آموزش موازی این چنینی داشته باشند و اگر این چنین آزمونهای هم نبود خود دانشجو به هر طریقی شده باید این استانداردها را کسب کند و اگر نتوانست به هیچ کس مدرک آن مقطع داده نشود.
کمترین آشنایی دانشجویان با آیات و روایات
وی گفت: بازنگری سرفصل طولانی است. ضعف دوم به همین سرفصلها برمیگردد. طوری این سرفصلها تنظیم شده که متأسفانه دانشجویان کمترین آشنایی مستقیم با قرآن و روایات الهی دارند و این عارضه قابل گذشتی نیست؛ هر چند در برخی از این بازنگریها مختصری بهتر شد ولی هنوز کافی نیست. در آزمون جامعی که گفتم برای کارشناسی، ارشد و دکترا در نظر گرفت همین جنبههای ترجمه، فهم روایات و قرآن لحاظ شود.
پروین با بیان اینکه از فارغالتحصیل رشتههای قرآنی انتظار میرود که ترجمه کل قرآن را با حالت صرف و نحوی بلد باشد، عنوان کرد: این حداقل انتظار است. ولی خروجی نیست. یکی از مفاد آن آزمون میتوانند این باشد برای مقطع کارشناسی 10 جزء قرآن ترجمه و تحلیل شود برای ارشد 20 جزء ترجمه و تجزیه و تحلیل شود و برای دکترا سی جزء. به جایی اینکه ما حفظ را شرط بگذاریم حفظ را میتوانیم عامل تشویقی در نظر بگیریم. اما یک خلاصه تفاسیر از قرآن بلد باشند. تجزیه و ترکیب قرآن را بلد باشند.
وی گفت: دکتر شدن یعنی مجتهد در رشته شدن. دکترا در هر رشته یعنی اجتهاد در آن رشته. این آزمون جامعی که به همین سبک میگویم کاملاً قابل عملیاتی و راهگشا است. خیلی از خلاءها را پر میکند ما برای ورودی سال قبل در حد روخوانی و بعضی از چیزها را میتوانیم ساده کنیم. بیشتر از آن باید به دانشجو اطلاعرسانی شود.
پروین اظهار کرد: از این به بعد باید خروجی را کنترل و مدیریت کرد. هر کسی خواست بیاد و درس بخواند اگر نمیتواند همان اول یا وسط آن انصراف میدهد. مشکلات عمدتاً این بیسوادی در عرصه پایه عربی و همین متن قرآن و روایات است. معروفترین احادیث را در کلاس مطرح کردم دیدم بلد نیستند. یکی از دانشجویان آسیبشناسی خوبی کرد گفت ما در دانشگاه تا قال میخوانیم بعد رها میشویم. همان علم تاریخ و حدیث؛ اینها نگاه قال است. دانشجویان با آن انگیزه دانشگاه آمدند. چند سال که بازنگری شد جنبههای معارفی حدیثی تقویت شد؛ ولی همچنان فاصله داریم که اینها را با همان بازنگریها در سرفصلها میتوانیم تقویت کنیم یا همان آموزشهای موازی و جامع که 10، بیست جزء و سی جز که در مورد قرآن گفتم در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا در مورد حدیث معتقدم بخشی از کافی و نهجالبلاغه در هر سه مقطع باید در نظر گرفته شود.