مهدی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در مورد آینده گروهک موسوم به داعش در منطقه گفت: داعش ویروس سیاست است؛ ویروسها در فضای نامساعد غیر فعال میشوند اما از بین نمیروند و زمانی که فضا مساعد شد و محیطی برای حمله و هجوم و خودپروری مجدد پیدا کنند دوباره فعال میشوند.
وی افزود: من حدود 3 سال پیش مطرح کردم که داعش تکثر پیدا خواهد کرد و خردهپارههای آن به آسیای شرقی و آسیای جنوب شرقی پرتاب خواهد شد و اکنون با توجه به سیگنالهای موجود در سوریه، بخشی از آن نیز به جنوب روسیه انتقال پیدا خواهد کرد.
مطهرنیا اظهار کرد: مؤسسان داعش سیستمهای امنیتی منطقه در ایجاد یک فضای اصطکاک بیشتر در درون منطقه در رقابت قدرت درونمنطقهای و ارتباط با فضای برونمنطقهای یعنی قدرتهای فرادستی و فرامنطقهای بودند که در حوزه بینالملل در پی شکلدهی به هندسه آینده قدرت هستند.
وی گفت: در این محیط باید بر این نکته تأکید داشت که اگرچه مؤسسان داعش سیستمها و سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی منطقهای هستند اما مؤلفان آن قدرتهای فرامنطقهای هستند که از آنها استفاده میکنند و چون در واقع میتوان گفت که هدف استراتژیک ایالات متحده آمریکا و اولویت استراتژیکش و نه اولیّت استراتژیکش، تسلط بر تبّت و کنترل چین یعنی «هارتلند علیا» است تا از در آینده به عنوان ابزاری در آسیای شرقی و جنوب شرقی استفاده شود.
این کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: به باور من خود داعش از همین امروز به آمادهسازی و زمینهپروری در جهت ایجاد فضای مثبت برای حضور داعش در آن منطقه برآمده است.
وی با تأکید بر اینکه داعش از بین نمیرود و تکهتکه خواهد شد، گفت: تکههای داعش در کارکردهای متفاوت به محیطهای دیگر جغرافیایی رحل اقامت خواهد گزید؛ همانگونه که از افغانستان به سوریه آمد، به لبنان گرایش پیدا کرد و در مرکز عراق فعال شد.
مطهرنیا با اشاره به تأثیر توافق ایران با گروه 1+5 در مسئله هستهای بر آینده داعش گفت: با توجه به پذیرش برجام از طرف ایران و حل و فصل احتمالی مسئله سوریه و تأثیر آن در یمن و بحرین آینده، باید آماده آن باشیم که داعش به این دو منطقه، یعنی آسیای شرقی و جنوب شرقی، و جنوب روسیه منتقل شود.
این استاد دانشگاه در مورد آینده منطقه نیز گفت: انقلاب اسلامی در ایران یک رنسانس عظیم تاریخی است که شرق را به تکاپو در جهت ایجاد فضای اندیشهورزی وامیدارد؛ آنچه در ایران امروز میگذرد به عنوان یکی از اقطاب اصلی تفکرورزی و خردورزی در حال تپش و زایش مجدد است و ایران در آینده شاهد زایش مجدد اندیشه خواهد بود، همانطور که ریشههای آن در قاهره و الازهر در حال پرداخت است.
وی افزود: بر اساس واقعیات کنونی که در خاورمیانه و کشورهای اسلامی در حال شکلگیری است، نسل جدیدی در حوزه اندیشهورزی در حال ساخت و پرداخت است؛ انعکاس این معنا و خروجی این دوره در دهههای آینده آرامآرام خود را نشان خواهد داد و از سوی دیگر شتاب تغییرات و نه سرعت تغییرات، به گونهای است که در آینده مرزهای ملی بسیار کمرنگتر خواهد شد.
مطهرنیا در این رابطه اظهار کرد: فناوریهای ارتباطی زمینههای ایجاد هماندیشی بیشتر میان ابنای بشر را به وجود خواهد آورد و کشورهای اسلامی تحت نفوذ چنین فضای رسانهای و با توجه به واقعیات موجود مجبور خواهند شد در باب نیازهای امروز و خواستههای آیندهشان بیشتر بیندیشند؛ این مسئله زمینهساز ایجاد یک فضای تاثیرگذار در حوزه اندیشهورزی خواهد شد و حال باید به این پرسش پاسخ داد که این فضا به کدام سو خواهد رفت.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه این فضا به سمت تکثر خواهد رفت، گفت: ما شاهد دورهای خواهیم بود که من آن را دوره «مازاد نشانگان» میمانم؛ این دوره کثرت موجود را افزایش خواهد بخشید و دیگر نخواهد توانست در کشورهای اسلامی یک گفتمان به صورت پادگفتمان خود را بر تاریخ الصاق کند و اعلامیه خود را بر ذهن مردم مسلمان بچسباند.
وی افزود: جهان اسلام نیز باید بپذیرد که یک امتی است که اگرچه مسلمان است اما کثرتهای موجود در خود را باید احترام بگذارد و به هماندیشی یک دنیای مسالمتآمیز روی بیاورد؛ آن است که خردورزان کشورهای اسلامی باید به گفتمان «صلح و سلام» بیندیشند و نخست این گفتمان را در دایره جهان اسلام ندا دهند.
مطهرنیا در بخش پایانی این گفتوگو به قدرتهای منطقهای اشاره کرد و گفت: ایران و عربستان دو کشور مهم در جغرافیای اسلامی در کنار ترکیه هستند؛ ترکیه به عنوان کشوری اسلامی مدعی میانهروی مدرن، ایران به عنوان کشوری مدعی تحرک انقلابی که سمت و سوی میانهروی را بعد از دولت یازدهم برگزیده است و از سوی دیگر ریاض به عنوان پایتخت اسلام سنتی همواره مطرح بوده است.
این استاد دانشگاه افزود: این سه مدل و الگو در نهایت اصطکاکها باید به این بیندیشند که چگونه میتوانند تعامل جدی در جهت ایجاد فضای مناسب برای همکاری با یکدیگر در جهت شکلدادن به یک اتحادیه بزرگ اسلامی داشته باشند؛ این یک آیندهنگاری است نه آیندهبینی یا آیندهپویی.
وی تصریح کرد: این مسئله درخواستی است که در آینده در جهان اسلام مطرح خواهد شد نه به صورتی که در آن یک پایتخت بگوید «همه با من»، بلکه وحدتی که در آن یک نظام فدراتیو شکل بگیرد که همه با هم باشند.
مطهرنیا با بیان اینکه دنیای آینده دنیای کثرت در وحدت و وحدت در کثرت خواهد بود، اظهار کرد: اگرچه دنیا در آینده مایکریزه خواهد شد و «هویتهای تکسرنشین دانشبنیاد» به وجود خواهد آمد اما در عین حال، بر اساس اصل سوم قانون نیوتن وحدت دموکراتیک برای کشورهای مناطق گوناگون جغرافیایی ضروری خواهد کرد؛ لذا در عین حالیکه باید به هویتهای تکسرنشین دانشبنیاد در آینده بیندیشیم باید بدانیم که خروجی آن بر اساس اصل سوم قانون نیوتن که «هر عملی را عکسالعملی است با همین نسبت در جهت معکوس» این گرایش به کثرت و جهان هولوگرافیک بر مبنای نگرشهای هولوترافیک زمینهساز ایجاد تلاش برای رسیدن به یک وحدت عملی نیز خواهد شد.
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: این وحدت باید صداهای متکثر را بپذیرد، به آن احترام بگذارد و بهجای تجویز رادیکالیسم به ایجاد خردورزی سیاسی در رسیدن به یک اعتدال مذهبی بیندیشید.
محمود قرهداغی