وی افزود: نویسندههایی که در این زمینه کار میکنند، در این اوضاع اقتصادی نیاز به حمایت دارند، این حمایت هم از سمت بخش خصوصی میتواند انجام شود و هم از سوی بخش دولتی. یعنی این گونه نیست که فقط دولت یا بخش عمومی بتواند این حمایت را انجام دهد، حتی بخش خصوصی میتواند مؤثرتر از بخش دولتی باشد.
روحافزا در ادامه گقت: در نتیجه این حمایت وابستگی اقتصادی نویسنده به موضوع شمارگان و فروش کمتر شده و یک ساز و کار حمایتی جانشین سیستم مالی ناشی از عرضه و تقاضای بازار میشود.
نویسنده کتاب «بوی گل محمدی» تصریح کرد: نگاه دیگر در این زمینه زاویه فرهنگی است؛ آثار مذهبی ما در حال حاضر برای مخاطب کودک و نوجوان فاقد خلاقیت در قالب محتوا هستند و نویسندگانی که در این زمینه کار میکنند باید تلاش کنند در قالبهای جدید حرفهای تازهتری را به مخاطبان انتقال دهند. در مورد مخاطب نوجوان این موضوع از حساسیت بیشتری برخوردار است، چرا که نیاز این مخاطب به گونهای است که ضرورت داشتن نگاه تازه را بیشتر آشکار میکند.
وی یادآور شد: امیدوارم با توجه به اتفاقات و تحولی که در دو زمینه فرهنگی و اقتصادی رخ میدهد، ادبیات مذهبی کودک و نوجوان بتواند رونق بیشتری پیدا کند و جایگاه مؤثرش را در فرهنگ ما بیابد.
روحافزا درباره اهمیت نظارت بر محتوای ادبیات کودک و نوجوان بیان کرد: این موضوع در قالب نظارت نمیتواند چندان مفهومی پیدا کند؛ چرا که این موضوع هم باید در حوزه حمایتی بحث شود، یعنی اینکه اگر نویسندهای خلاق است و دانش این را دارد که برای ادبیات کودک و نوجوان قلم بزند، باید حمایت شود و نظارت به معنی دیکته کردن نمیتواند مؤثر باشد، اما بحث حمایتی میتواند اثرگذار باشد.
وی با اشاره به مصادیق بحث حمایتی از نویسندگان کودک و نوجوان عنوان کرد: شناسایی نویسندگانی که کاربلد بوده و دانش قلم زدن در این حوزه را دارند و از سویی دغدغه دینی دارند و مسلط به ادبیات هستند، میتواند به رشد این حوزه کمک کند تا کار به آنها سفارش داده و با رابطه مالی خوب و شفافی با آنها برخورد شود. بحث نظارتی میتواند مفید باشد، اما اگر به معنی محدود کردن نویسنده به نوشتن در بحثهای خاصی باشد، نمیتواند اثر فرهنگی مؤثری داشته باشد.