احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی در گفتوگو باخبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)با بیان اینکه دانشگاههای ایران در حوزه نقد ادبی مصرف کننده ترجمههای غربی هستند، تاکید کرد: غالب منابع و متون حتی منابع تالیفی حوزه نقد ادبی ما حتی در ادبیات دینی از نظر محتوایی کاملا وابسته و ترجمه هستند و فقدان منابع بومی و متناسب با شرایط و تحولات تاریخ ادبیات معاصر کشور و مبانی و ارزشهای اسلامی کاملا چشمگیر و آشکار است تا جایی که رشته ادبیات پایداری که از جمله رشتههای تازه تاسیس و با آتیه در جهت تثبیت ادبیات داستانی متعهد است، اکنون با کمبود جدی منابع مواجه است.
شاکری با بیان اینکه ادبیات داستانی دینی ادبیاتی فراموضوعی است، گفت: در مجامع دانشگاهی در سالهای اخیر رشته ادبیات پایداری تاسیس شده که ریشهاش در دفاع مقدس است، ولی با گسترش معنایی به مقاومت و پایداری ارتقای موضوعی داده شده است.
این نویسنده افزود: ادبیات داستانی دینی در ساختار متناسب و منعطف با مسائل دینی است و نیز محتوای اعتقادی دارد. میتوان ادبیات داستانی دینی را ادبیات داستانی مطلوب با دربرگرفتن گونههای پرشمار ادبیات داستانی بومی، اقلیمی، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس دانست.
وی با بیان این مطلب اظهار کرد: به تعبیری میتوان گفت ادبیات داستانی دینی دربرگیرنده آثاری است که متعهد و باورمند به ارزشهای دینی هستند.
پرورش نویسنده حوزه دین وظیفه دانشگاهها نیست
شاکری با تاکید بر اینکه پرورش نویسنده حوزه دین وظیفه دانشگاهها نیست، تصریح کرد: دانشگاه محلی برای پرورش منتقد و پژوهشگر حوزه ادبیات از جمله ادبیات داستانی دینی است.
این نویسنده با تاکید بر اینکه دانشگاههای کشور باید بتوانند در پژوهشها و آموزشهای آکادمیک خود مرزهای داستان مطلوب دینی با گونههای ادبیات داستانی جهان را مشخص کنند، گفت: باید دانشگاههای کشور در پژوهش و تدریس واحدهای درسی به دانشجویان از درهم آمیختگی مبانی غربی و اسلامی پرهیز کنند و به دانشجویان ادبیات بیاموزند که چه ویژگیهایی در گونههای مختلف ادبیات جهان با ادبیات داستانی دینی و مطلوب ما ناسازگار است.
این منتقد ادبی بر لزوم بنیان نهادن نظریه و تئوری در حوزه ادبیات داستانی دینی تاکید کرد و افزود: دانشگاههای ما از دیرباز تاکنون خصوصا در نقد ادبی مطلقا مصرف کننده هستند و دانش آنان مبتنی بر ترجمه مبانی نظری غربی است. حتی تالیفات نقد ادبی ما عموما بازپروری اطلاعات نظریهپردازان غربی است. دانشگاههای ما تولید کننده نظریه ادبی نیستند و از منظر غرب به ادبیات دینی مینگرند.
شاکری تاکید کرد: از سوی دیگر اغلب اساتید ادبیات دانشگاههای ما اعتقادی به گونههای ادبی داستان دینی و انقلاب اسلامی ندارند و نمونههای تولید شده را با نمونهها و آثار غربی میسنجند و گونههای بومی را به رسمیت نمیشناسند که این امر به نوعی وادادگی علمی و عقبنشینی علمی در حوزه ادبیات است.
آثار خوب وارد مجامع دانشگاهی نمیشوند
این منتقد ادبی همچنین گفت: اغلب آثار ادبی مورد بحث و بررسی در فضای دانشگاههای ما متعلق به نسل اول داستاننویسان معاصر یعنی آثار قبل از انقلاب است که تفکر لیبرال و مارکسیستی را رواج میدهند و کمتر به آثار مطلوب و فاخر نویسندگان پس از انقلاب پرداخته میشود.
وی در عین حال تصریح کرد: تاسیس رشته ادبیات پایداری با اساتید متدین و انقلابی بارقهای امیدبخش است، ولی هنوز بازده محسوسی در ایجاد جریانی برای رشد نظریهپردازی در ادبیات دینی نداشته است.