استراتژی‌های وحدت در جهان اسلام خشونت‌زا است/ لزوم طرح گفتمان همزیستی مسلمانان
کد خبر: 3465912
تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۱
داوود فیرحی:

استراتژی‌های وحدت در جهان اسلام خشونت‌زا است/ لزوم طرح گفتمان همزیستی مسلمانان

گروه اندیشه: داوود فیرحی ضمن تشریح استراتژی‌های وحدت و تبارشناسی آن، اظهار کرد: خود ایده وحدت در جهان اسلام خشونت‌زاست و باید به جای گفتمان وحدت به طرح گفتمان همزیستی مسلمانان پرداخت.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، نشست تخصصی «رابطه وحدت و خشونت: بررسی رادیکالیسم اسلامی نوین» پیش از ظهر امروز (19 دی) به همت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد. در این نشست حجت‌الاسلام و المسلمین داوود فیرحی، عضو هیئت علمی و دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران به سخنرانی پرداخت.
فیرحی در ابتدای سخنانش گفت: ایده‌ای که من مدتی است به دنبال آن هستم، نسبت استراتژ‌ی‌های وحدت و خشونت است. اتفاقی که در جهان اسلام در حال رخ دادن است محصول عمیق‌تر شدن بحران رادیکالیسم است. عناصری از رادیکالیسم در تمام مذاهب و ادیان وجود دارد و خاص مسلمانان نیست و حتی در درون دین بودا وجود دارد. این عناصر تحت تاثیر شرایط جغرافیایی و تاریخی رشد می‌کند و به چهره مسلط یک مذهب بدل می‌شود. متاسفانه امروزه رادیکالیسم اسلامی بخت واژگون ماست و از چند سال قبل در جهان اسلام به وجود آمده و هر روز بدتر می‌شود.
ایده وحدت در جهان اسلام خشونت‌زاست
فیرحی ادامه داد: باید توجه داشت که رادیکالیسم در تشیع و اهل تسنن وجود دارد، اما موج سنگین رادیکالیسم امروز میان اهل سنت است. اگر بخواهیم دسته‌بندی کنیم جریان جاری نسل چهارم جنبش‌های سلفی است که میراث سه جنبش سلفی قبلی را در خود جذب کرده است. این سه جریان قبلی عبارتند از جریان کلاسیک سلفیون در ابن تیمیه، جریان مهم وهابی و اندیشه مهم در جنبش‌های جهادی القاعده و حالا جریان چهارم که به آن جریان تکفیر می‌گوییم در ادامه این جریان‌ها قرار دارد.
وی با بیان اینکه جریان تکفیر چه نسبتی با استراتژی وحدت دارد، گفت: راجع‌به پیدایش و استراتژی عملیاتی مباحث زیادی مطرح شده و من در آخرین مطلبی که ارائه داده‌ام توضیح داده‌ام که این گروه چه تکنولوژی از قدرت را در دست دارد.
آیه‌ای از قرآن که از وحدت نهی می‌کند
استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تهران، ادامه داد: در ادبیات اسلامی و آیات قرآن، ما دو نگاه به وحدت داریم که در یکی وحدت مورد تشویق و حمایت است و در دیگری این مساله نهی شده است که برای مثال می‌توان به آیه 8 سوره شورا «وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن يُدْخِلُ مَن يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ: و اگر خدا مى‏‌خواست قطعا آنان را امتى يگانه مى‏گردانيد ليكن هر كه را بخواهد به رحمت‏ خويش درمى‏‌آورد و ستمگران نه يارى دارند و نه ياورى». اشاره کرد که در این آیه توصیه شده است که به دنبال وحدت نباشیم.
فیرحی تصریح کرد: در ادبیات اسلامی ما دو نگاه مثبت و منفی به وحدت داریم و ما در همه تاریخ اسلام بحث وحدت را به عنوان مساله‌ای استراتژیک نداشته‌ایم. مفهوم وحدت ابتدا در ادبیات ابن‌تیمیه مطرح شد، اما مهم‌ترین جریان طرح وحدت به مسائل مسلمانان در شبه قاره هند باز می‌گردد. از این رو سوال اول من که به کوتاهی به آن اشاره خواهم کرد این است که بحث وحدت چه زمانی در میان مسلمانان مطرح شده است.
وی ادامه داد: اما سوال بسیار مهم‌تری که مطرح خواهم کرد این است که نسبت استراتژی‌های وحدت در جهان اسلام با خشونت چیست و جواب بسیاری مهمی که به آن خواهم داد، این است که چطور استراتژی‌هایی که برای وحدت در جهان اسلام مطرح شده است خود تولید خشونت کرده است و اساسا ایده وحدت در جهان اسلام خشونت‌زاست.
استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تهران، افزود: شعار محوری داعش وحدت است و استراتژی وحدت هم تاسیس خلافت واحد است و باید دید این ایده چه مشکلاتی را برای جهان اسلام به وجود آورده است.
فیرحی تصریح کرد: ما باید در جمهوری اسلامی استراتژی وحدت را عوض کنیم و کارهایی که در 37 سال گذشته انجام شده است تاثیری در ایجاد وحدت در جهان اسلام نداشته است. البته همه استراتژی‌های دیگری که برای مساله وحدت برداشته شده است، تاکنون تاثیری بر وحدت نداشته است و ما باید دلیل این قضیه را آسیب‌شناسی کنیم تا بتوانیم در سیاست‌گذاری رسمی در حوزه وحدت درست عمل کنیم.
وی با بیان اینکه بحث من از طرفی دیگر کوبیدن بر طبل تفرقه نیست، گفت: به نظر من باید به جای وحدت به دنبال همزیستی بود و نقد ایده وحدت تقویت فرقه‌گرایی نیست و بر اساس نقدی که من از استراتژی‌های وحدت وارد می‌کنم باید سیاست‌گذاری‌های وحدت عوض شود.
مسلمانان وقتی شکست خورده‌اند به دنبال وحدت رفته‌اند
استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تهران، ادامه داد: ما معادله‌ تقریبا ثابتی در جهان اسلام در خصوص مفهوم وحدت داریم و آن این است که هرگاه که مسلمانان نوعی شکست در جامعه اسلامی را تجربه کرده‌اید علت را در تفرقه دیده و به دنبال وحدت رفته‌اند.
فیرحی افزود: اولین تجربه شکست در جهان اسلام به دوره عباسی باز می‌گردد، وقتی که در این دوره و در حدود سال‌های 604 تا 656 هجری قمری مغولان به جهان اسلام حمله کردند، بلافاصله متفکران اسلامی تئوری وحدت را مطرح کردند، یکی از این اندیشمندان ابن‌تیمیه 660-708 هجری قمری بود، که ایده وحدت را طراحی می‌کند.
وی ادامه داد: بار دیگری که مساله وحدت مطرح شد به حضور کمپانی هند شرقی در هندوستان باز می‌گردد، که در آن زمان مناقشه بین مسلمانان پیدا شد و ظاهرا مسلمانان احساس می‌کردند که در حال باختن به هندو‌ها هستند و ایده اتحاد امارات اسلامی در شبه جزیره هند مطرح شد.
فیرحی افزود: این تئوری خود را در شرایط فروپاشی عثمانی نشان می‌دهد که عثمانی به مرد بیمار اروپا بدل شده بود و احساس می‌شد که جنبش اتحاد در اسلام می‌تواند، مشکل را حل کند لذا تلاش بزرگ و ناموفقی برای نجات عثمانی به عنوان نماد خلافت اسلامی ایجاد شد و با سید‌جمال‌الدین اسد‌آبادی گره خود که با حرکت در هند، ایران، نجف، اتانبول و قاهره جنبش بزرگی را ایجاد کرد.
وی ادامه داد: جریان بعدی به زمان جنگ سرد میان بلوک غرب و شرق و نزاع در افغانستان باز می‌گردد و همچنین این بحث را در انقلاب ایران شاهدیم که وحدت اسلامی را سرلوحه همه امور نشاندند. به اجمال مسلمانان فکر می‌کردند که با استراتژی وحدت می‌توانند شکست‌های اجتماعی و سیاسی خود را حل کنند، اما آیا این سرکنگبین صفرا نمی‌افزاید؟ من در ادامه بحثم به این مساله خواهم پرداخت.
استراتژی‌های وحدت
فیرحی با بیان اینکه اولین سوالی که در خصوص وحدت پرسیده می‌شود این است که وحدت حول چه چیزی، گفت: جواب‌های این سوال مثبت نبوده است، اولین بحث‌های متفکران مسلمانان در خصوص معیار وحدت با توجه به اینکه مذاهب با یکدیگر اختلاف دارند، عقل است. به نظر برخی از جمله سر احمدخان هندی بهترین معیار عقل است. برخی از بزرگان در ایران با تاثیر از اقبال این بحث را مطرح کرده‌اند و از جمله شهید مطهری ادبیاتی عقل‌گرا را وارد حوزه مباحث دینی کرد.
وی ادامه داد: این راه مشکل یافت زیرا در خصوص جزییات توافقی وجود نداشت از جمله این که مراد از عقل، عقل چه کسی است و چگونه این بحث وحدت را ایجاد خواهد کرد. از سوی دیگر پرسش اصلی این بود که اگر قرار بود به عقل تکیه کنیم اساسا چه نیازی به دین داشتیم.
استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تهران، افزود: دومین معیاری که مطرح شد علم بود، یکی از آخرین‌ حلقه‌های این بحث مرحوم بازرگان بود که در ترمودینامیک قرآن این بحث را مطرح کرد. این دیدگاه نیز با مشکل مواجه بود، زیرا ادبیات علمی یک دست نبود و بر اساس برداشتی، علم ماتریالیست است و حال سوال می‌شد ادبیاتی ماتریالیستی چگونه می‌‎تواند منازعات الهیاتی را حل کند.
استراتژی قرآن‌‎گرایی به وحدت مسلمانان نمی‌انجامد
فیرحی با بیان اینکه قرآن‌گرایان سومین راه‌حل را ارائه دادند، گفت: این استراتژی در ایران و پس از شکست مشروطه مطرح شد و آن را می‌توان در ادبیات مرحوم خراقانی پیدا کرد، این نظر به مصر رفت و در آنجا نیز شعار بازگشت به قرآن مطرح شد. این در اندیشه بسیاری از قبیل بازرگان دیده می‌شود که به تامل‌گرایی معروف است که معتقدند با تامل بیشتر به قرآن می‌توان به وحدت بیشتری رسید.
وی ادامه داد: این در حالی‌ است که دستگاه‌های فقهی در جهان اسلام تنها به قرآن متکی نیستند و آیات قرآن را بر اساس احادیث معتبر در دستگاه‌های مذهبی خود می‌فهمند و در همین راستا اهل سنت صحیح بخاری را اخ القرآن می‌دانند، از این رو قرآن نمی‌تواند استراتژی مناسبی برای وحدت مسلمانان باشد. همچنین در ذیل این استراتژی بحث تفسیر قرآن مطرح می‌شود، اگر قرآن ملاک باشد چطور باید آن را تفسیر کرد؟ هر فرقه تفسیر خود را مطرح خواهد کرد. از سوی دیگر قرآن‌گرایی اشکال سنگینی دارد، زیرا قرآن‌گرایی نوعی روشنفکری کاذب ایجاد می‌کند و ایشان فکر می‌کنند می‌توانند با خواندن قرآن نوعی آگاهی کسب می‌کنند، نمونه این راه‌حل را می‌توان داعش دید، این افراد با خواندن قرآن به راه‌حل‌هایی خشونت بار می‌رسند.
وی ادامه داد: قرآن مانند انسان است و همان‌طور که در انسان فطرت‌های مختلفی از قبیل فطرت خشونت، مهربانی، عشق و ... است، در قرآن نیز آیاتی وجود دارد که دال بر این جوانب است. شما می‌بینید انسان خشونت‌طلب و ایثارگر هر دو پتناسیل خشونت‌طلبی و ایثارگری را داشته‌اند، اما عوامل فردی موجب شده است که یکی از این جنبه‌ها در یک فرد برجسته شود.
فیرحی در خصوص ایرادات استراتژی‌های قرآن‌گرا، گفت: این استراتژی دو عیب داشت یکی اینکه مشکل تفسیر در آن وجود داشت و دومی برخاستن رادیکالیسم و روشنفکری ظاهرگرا بود و از این رو هر جوانی ممکن است با خواندن قرآن برداشت‌هایی خشونت‌بار از آن داشته باشد.
فیرحی تصریح کرد: ما می‌بینیم که ابوبکر بغدادی در جواب گفتمان رحمت اسلامی می‌گوید، اسلام دین رحمت است، اما این رحمت را با شمشیر در عالم پیاده می‌کند.
وی ادامه داد: معیار دیگر بازگشت به سلف بود و ادبیات داعش از این مبنا دفاع می‌کند، این جریان تاریخ صدر اسلام را معیار قرار می‌دهد، در حالی که در آن موقع هم وحدت وجود نداشته و اختلافات بنیادینی وجود داشت، از این رو ادبیات سلفی امکان آشتی با دولت ملی مدرن نداشته و ضد نهاد‌های مدرن و قوانین موضوعه است.
استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تهران، تصریح کرد: راه دیگر احیاء خلافت بود و معیار وحدت به خلافت واحد اسلامی بازگردانده می‌شد که داعش این راه تکیه زیادی دارد و باید این را در پرتو ایده جنبش خراسانی تفسیر کرد.
وی ادامه داد: ایده دیگر اتحاد جغرافیائی بود که در کنفرانس سران اسلامی نمایان شد و الگویش اتحادیه کشورهای اروپایی بود غافل از این که زمینه تاریخ اتحادیه اروپایی با جوامع اسلامی متفاوت است و آن‌ها پس از گذراندن مراحل تاریخ نگاه و رویکرد فرقه‌گرایانه به دین ندارند و تا زمانی که فرقه‌گرایی هست نمی‌توان اردوغان، روحانی و ملک سلیمان را دور هم نشاند. کنفرانس سران اسلامی یک کنفرانس مرده و بی‌فایده است و در حالی که 53 عضو دارد، هیچ اقدامی نمی‌تواند برای منازعات جهان اسلام که نمونه‌اش را اخیرا بین ایران و عربستان وجود دارد انجام دهد.
فیرحی افزود: یکی از استراتژی‌های دیگر وحدت بحث رهبری است که توسط جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است، اما به نتیجه رسیدن این پیشنهاد نیز غیرمتصور است و دلیل آن اکثریت سنی جهان اسلام و فقدان گزینه‌های کاریزماتیک در جهان اهل سنت است.
وی با بیان اینکه یکی از آخرین استراتژی‌هایی که مطرح شده بحث تقریب است، گفت: این ایده 40 سال پیش و توسط آیت‌الله بروجردی مطرح شد در این ایده ما به جای خلافت سلف، رهبری، علمی، دین، قرآن و ... باید مذاهب را به یکدیگر نزدیک کنیم، آیت‌الله خوئی نیز این راه را پیش رفت اما ناموفق بود اما امام موسی صدر توانست این استراتژی را به صورت موفقی عمل کند.
استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تهران، با بیان اینکه آخرین ایده از سوی خیلی از روشنفکران دینی مطرح شده است، گفت: ایده تساهل در ایران با دکتر سروش مطرح شد اما بحث تساهل مادامی که زمینه‌های نظری در فرقه‌های اسلامی وجود ندارد، خودش تولید خشونت می‌کند.
فیرحی افزود: هیچ یک از مدل‌های تجربه شده وحدت نتوانسته‌اند به وحدت ختم شوند. اولا ایده وحدت هر کجا جهان اسلام شکست خورده است و یا تحقیر شده است مطرح شده است و از سویی دیگر هر کجا این ایده تا منتهی‌ علیه‌ ممکنش حرکت کرده است خشونت افزایش یافته و کسانی که بیشتر بر وحدت می‌کنند، بیشتر به ایجاد خشونت کمک می‌کنند. این‌ها فکر می‌کنند وحدت یعنی با من بودن و از این رو دیگران را غیر خود دانسته و محکوم می‌کنند.
جریان تکفیر و وحدت مسلمانان
وی ادامه داد: اندیشه تکفیر و فلسفه‌اش حفظ وحدت است، مفهوم ارتداد به این دلیل باب شده است که چارچوب‌ها حفظ شود. مجازات‌های بزرگ در ادیان برای اجرا شدن نیستند، بلکه جایگاه بازدارندگی دارند و مانند بمب اتم هستند که استفاده نمی‌شوند. از سویی دیگر متفکران کلاسیک مسلمان در خصوص تکفیر گفته‌اند که این عالمان دینی هستند که تفکیر می‌شوند، زیرا عموم مردم به صورت تفضیلی به دانش مذهبی آگاه نیستند.
فیرحی ادامه داد: سوال ملااحمد نراقی در مقاله‌ای در خصوص تکفیر این است که چطور می‌توان عالمی را تکفیر کرد و مرادش در اینجا از عالم، عالم فیزیک، شیمی و ریاضی نیست بلکه مرادش عالم دینی است و از سویی دیگر معنای این سوال این است که فردی که عالم دینی نباشد را نمی‌توان تکفیر کرد. وی در این مقاله معتقد است کسی که اجتهاد می‌کند و نظر استنباطی‌اش به چیزی می‌رسد موضوع تکفیر قرار می‌گیرد. چنین فردی برای مثال اگر بپذیرد که قرآن کتاب خداست اما در عین حال آن را انکار کند باید تکفیر شود که این مثال نشان‌دهنده آن است که از تکفیر تعریفی ارائه می‌شود که مصداقی نخواهد داشت.
وی تصریح کرد: شرط دیگر تکفیر یک عالم دینی این است که یک ضرورت عام، به این معنا که همه مسلمانان دقیقا آن را قبول داشته باشند را انکار کند و شرط سوم تکفیر آن است که در خصوص فرد نیست و طوری صادر می‌شود که مصداقی برای آن یافت نشود. اما سوال این‌جاست چه چیزی باعث می‌شود تفکر داعش امتی و ملتی را به طور کلی تکفیر می‌کنند و یا به عنوان مثال انصار الاسلام کل ملت عراق و یا شیعیان را کافر اعلام کرده‌اند و کشتن ایشان را واجب خوانده‌اند.
فیرحی افزود: اخیرا ایده‌های جدیدی مطرح می‌شود که به جای وحدت از همزیستی صحبت می‌کنند. به جای اینکه بگوئیم جامعه مسلمانی متحد شوند، انسجام داشته باشد و این مستلزم چیست؟
استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تهران با بیان اینکه یکی از کسانی که آشکارا مفهوم وحدت را مورد حمله قرار داده است، آیت‌الله سیداحمد شبیری، پدر آیت‌الله شبیری است، گفت: ایشان جمله‌ای دارند که در سایت آیت‌الله شبیری نیز منتشر شده است که می‌گویند کسانی که از وحدت صحبت می‌کنند خطائی اساسی دارند، علتش این است که باورهای دینی «واقع محفوظ» دارند.
فیرحی ادامه داد: مراد از باور محفوظ یعنی تشیع باور دارد که حق این‌جاست و تسنن معتقد است که حق جای دیگر است و نمی‌توان این اختلاف را تقلیل داده و یا آن‌ها را آشتی داد. مانند اختلاف دو لوله کش است که یکی معتقد است لوله از نقطه «ب» نشتی دارد و دیگری فکر می‌کند نشتی در نقطه «پ» لوله است و نمی‌توان فرد سومی بگوید برای اینکه اختلاف حل شود وسط این دو نقطه نشتی دارد. فردی که بخواهد چنین آشتی میان مسلمانان بدهد خود قربانی دو طرف خواهد بود.
وی افزود: سید احمد شبیری زنجانی معتقد است چاک جامعه رها شده و قسمت سالم در جریان وحدت کوک زده می‌شود و به جای صحبت از نزدیکی دو سیستم باید کاری کنیم که این دو به هم حمله نکنند و مساله را به سمت پذیرش اختلاف بریم و شیعه و سنی بر اعتقادات هم خواهند ماند.
استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تهران، ادامه داد: در بحث باور کسانی که نزدیک هم‌اند بیشتر با هم نزاع دارند از این رو اختلاف یک مسلمان و مسیحی در واقعیت جامعه اسلامی بسیار کم‌تر است تا یک شیعه و سنی.
فیرحی ادامه داد: امام موسی صدر معتقد بودند به جای وحدت باید برویم به سمت همزیستی و پذیرفتن آگاهانه اختلافات و معیار را نیز باید بر خدمت بگذاریم. او به شیعیان توصیه می‌کرد که در جلسات و برنامه‌های اهل سنت شرکت کنند و کوشش نکند که در خصوص باورهای مذهبی با ایشان وارد گفت‌وگو و مجادله شوند. وی معتقد بود که هر کس باید باور خود را داشته باشد اما این مهم است که مدام مذهب بیشترین خدمت را به خلق بکند.
وی تصریح کرد: معتقدان به همزیستی به دنبال حقیقت نیستند و عمل و نتیجه را مهم می‌دانند. به هر حال وقتی ما به امام علی(ع) افتخار می‌کنیم مهم برای ما اعمالی است که باعث شده است امام علی(ع) چنین جایگاهی را بیابند و صرف وجود ایشان مورد افتخار ما نیست.
فیرحی در پاسخ به سوال ایکنا در خصوص این‌که نگاه تقریبی و تساهل چطور خشونت را دامن می‌زنند، گفت: در استراتژی تقریب شما وارد دیالوگ در مسلمات مذاهب می‌شوید تا به اشتراک برسید اما در همزیستی شما کاری با گفت‌وگو با مسلمات مذاهب ندارید و امام موسی صدر تقریب را با این رویکرد متوجه شده بود. معتقد به تساهل نیز در دلیل شل می‌شود و اگر گفتمان تساهل مطرح شد گفتمان رادیکال در مقابل خود را از طریق رسیدن به شریعت صامت بحث رادیکال را زمینه‌ساز گردید.
وی در پایان گفت: مراد من از همزیستی اعتقاد به نوعی سیاستگذاری دینی عمومی در سیاست‌های دولتی است، تا کنون هزینه بسیار زیادی برای بحث وحدت شده است که به نتیجه نرسیده است. اگر ما گفتمان همزیستی را به جای گفتمان وحدت در بین مسلمانان در پیش بگیریم نتایج بهتری خواهیم رسید. با رسیدن به نوعی همزیستی که یکی از مشخصات آن همدردی بین مذاهب است، مشکلات جهان اسلام به مراتب کمتر خواهد شد.
captcha