
به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، داستانهای دینی از گذشته در ادبیات فارسی وجود داشت، اما پس از انقلاب اسلامی شاهد این مسئله هستیم که رمانهای دینی به طور گستردهای در ادبیات فارسی به وجود آمدند و گنجینهای غنی از این نوع در ادبیات فارسی شکل گرفت. از این رو در گفتوگویی که با یکی از نویسندگان انجام شده، ادبیات داستانی دینی به ویژه در رابطه با داستانهایی که درباره پیامبر اکرم(ص) نوشته شدهاند، مورد بررسی قرار گرفته است. گفتوگوی پیش رو با علیاکبر والایی را در ادامه میخوانید:
آغاز ادبیات داستانی دینی را میتوان به چه سالی یا دورهای مربوط دانست؟پاسخ دقیقتر به این سؤال، کار پژوهشی دقیقتری میخواهد، اما این آغاز حتی به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مربوط میشود، یعنی خیلی قبلتر از کسانی مانند جمالزاده که قصههای ادبیات فارسی ایران را بنیانگذاری کردند، و قصهوارههایی که در متون قدیمی است، میتوان تاریخ نخست آن را از آن موقع مورد توجه قرار داد. اما به صورت امروزیتر و تخصصیتر شاید بتوان گفت اواسط دوره پهلوی دوم این اتفاق افتاد.
در آثار بزرگانی چون محمود حکیمی که داستانهایش دارای مضامین دینی است و نویسندگان دیگری که در زمینه دینی قلم میزدند دیده شده است و پس از پیروزی انقلاب اسلامی این موضوع کمی تخصصیتر شده و مضامین دینی در فرمهای ادبیات داستانی دینی گنجانده شده است.
به نظر میرسد پس از پیروزی انقلاب اسلامی رشد مییافت و در زمان حاضر پس از گذشت بیش از سه دهه به اوج خود میرسید، اما شاهد این موضوع نیستیم، دلیل این موضوع چیست که در حوزه ادبیات داستانی شاهد آثار کمی هستیم؟نوشتن در موضوعات دینی به ویژه درباره شخصیت برجسته پیامبر(ص) دشواریهای زیادی دارد و کار پژوهشی عمیقتری میخواهد؛ از این رو داستاننویس باید مراقب باشد که به مستندات تاریخی توجه کند تا به شخصیت قدسی ائمه اطهار(ع) و پیامبر(ص) آسیبی وارد نشود و از سوی دیگر ممکن است نویسندگانی با سهلانگاری به متونی مراجعه کنند که از سوی کجاندیشان سوء برداشت شده است. به همین دلیل نوشتن درباره این بزرگان سخت است و باید همه جوانب در نظر گرفته شود.
نویسندگانی در این حوزه قلم میزنند که همه این دشواریها را به جان میخرند و نه تنها درباره پیامبر(ص) در مورد ائمه معصومین(ع) نیز این گونه است و این مشکل را داریم و آثاری که با این مفاهیم نوشته میشوند پس از نگارش مدعیان بسیاری پیدا میکنند و اینهاست که تن نویسنده را میلرزاند. از این رو کسانی که تجربه نگارش چنین آثاری را دارند، میدانند که این دشواریها هست و این خطر را هم در حین نگارش و هم پس از انتشار آن احساس میکنند و منتظر پیامدهای آن هستند؛ چرا که افراد سختگیری هستند که حساسیتهای زیادی دارند، هرچند بسیاری از این حساسیتها بیمورد است.
ممکن است بخشی از ضعف آثار از نظر کمی و کیفی مربوط به کمبود منابع باشد؟نه این طور نیست، منابع دینی فراوان است، این به خاصیت داستان برمیگردد؛ چرا که داستان از نویسنده برمیگردد، داستان همیشه از نویسنده فرار میکند، برخی مواقع نویسنده درآن اختیار تام ندارد و اثر راه خود را میرود و اقتضای فضای داستانی ایجاب میکند که براساس اقتضائات فنی داستان آن را پیش ببرد و این نقطه قوت اثر است و اثر رشد و شکوفایی مییابد و نویسنده تا حد زیادی سعی میکند آن را کنترل کند. فقط بایستی علمای صاحبنظر اقتضائات داستانی را بشناسند و خیلی مو لای درز این کار نگذارند. از این رو باید انتظارات را با شناخت داستان و فضای فنی آن تعدیل کنند تا گرایش برای نوشتن آثار دینی هم از سوی نویسندگان پیشکسوت و هم نوقلم افزایش یابد. تا در آینده شاهد شکوفایی آثار دینی مرتبط با شخصیتهایی چون پیامبر(ص) باشیم.
برگزاری جشنوارههایی مانند جشنواره خاتم که در حوزه ادبیات داستانی به ویژه درباره پیامبر(ص) است، چه تأثیری در حوزه ادبیات داستانی دینی دارد؟این جشنوارهها خوب هستند، به ویژه برای پدیدآورندگان. اما باید این جشنوارهها راهگشا باشد، یعنی بحث آسیبشناسی تولید آثار دینی مطرح شده و واکاوی شود و دشواریهایی که در حوزه آفرینش آثار دینی وجود دارد، مرتفع شود و در بحثها و گفتوگوها شفافتر شود و راه برای نویسندگان دینی هموارتر شود تا تکلیف خود را برای بسیاری از مسائل بدانند و آثار دینی ماندگاری بیافرینند و گرههای ناگشودهای که باعث میشود نویسندگان کمتر به سراغ چنین آثاری بروند، این گرهها باز شود، چه در بحث نوشتن و چه در بحث حوزه ناشران، که مشکلاتی وجود دارد، رفع شود.