کد خبر: 3467172
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۸
در آستانه چهلمین روز درگذشت ابوالفضل علامی؛

خصایص نیک پدر قرآنی

گروه فعالیت‌های قرآنی: دختر مرحوم ابوالفضل علامی که با توصیه‌ها و رهنمودهای پدر حفظ کل قرآن را به پایان رسانده و تلاش داشته است تا در مسیر پدر قدم بردارد، از خصایص نیک پدر خود می‌گوید.

 به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، دختر مرحوم ابوالفضل علامی درباره خصایص نیک پدرش می‌گوید: در طول حیاتش، توفیق داشته‌ام با انسان‌های نیک و خداپرست معاشرت داشته باشم، اما کسی را به مانند پدرم، ندیدم که تمام خصلت‌های نیک را یکجا با هم داشته باشد. حالا که پدرم نیست، زمانی که با دوستان و نزدیکانش درباره پدرم صحبت می‌شود، همه اتفاق نظر دارند که ایشان هیچ فضیلت اخلاقی را فروگذار نکرده بودند و تمام خصلت‌های نیک را یکجا داشتند.

مرحوم ابوالفضل علامی، مدرس، محقق و پیشکسوت قرآنی کشورمان، پس از سال‌ها فعالیت در عرصه قرائت، سال‌ها قبل به دلیل بیماری و به توصیه پزشک معالج خود، قرائت با صوت را کنار گذاشته بود و از آن پس به شاگردپروری و آموزش قرآن پرداخت.فرزندان این استاد فقید نیز همانند پدر، گام در مسیر قرآن گذاشته‌اند.

دختر مرحوم استاد علامی، حافظ کل قرآن است که با رهنمودهای پدر، وارد عرصه حفظ قرآن شده و این روزها داغدار غم از دست دادن پدر است. درباره ویژگی‌های شخصیتی این استاد فقید می‌گوید: «در طول حیات خود توفیق داشته‌ام با انسان‌های نیک و خداپرست معاشرت داشته باشم، اما کسی را به مانند پدرم، ندیدم که تمام خصلت‌های نیک را یکجا با هم داشته باشد. حالا که پدرم نیست، زمانی که با دوستان و نزدیکانش، درباره پدرم صحبت می‌شود، همه اتفاق نظر دارند که ایشان هیچ خصلت و فضیلت اخلاقی را فروگذار نکرده بودند».

دختر استاد علامی درباره فعالیت‌های قرآنی این استاد فقید و تاثیرات این فعالیت‌ها در رفتار با خانواده و شاگردان، عنوان می‌کند: «پدرم همواره دوست داشتند، راه ایشان را انتخاب و در این راه قدم برداریم؛ با تشویق‌های پدرم بود که بنده در کلاس‌های حفظ یکساله، شرکت کرده و حافظ کل قرآن شدم و برادرم نیز در جلسات قرآن حضور مستمر داشت و تلاوت و حفظ قرآن را دنبال می‌کند. پدرم همواره تلاش داشت تربیت قرآنی در منزل دنبال شود».

وی با عنوان این مطلب که پدرم از اخلاص بالایی برخوردار بود، ادامه می‌دهد: «پدرم، همواره سفرهای کاری به مناطق دوردست و محروم داشت و هر جا که نیاز به تدریس ایشان بود، حتی اگر حق‌الزحمه‌ای هم پرداخت نمی‌شد، قبول می‌کرد تا بتواند از طریق این سفرها، خدمتی در حوزه آموزش قرآن داشته باشد؛ مدتی نیز به آموزش قرآن در کشورهای خارجی از جمله؛ هند و... پرداخت».

«پس از فوت پدرم از استان‌های یزد، آذربایجان غربی، اردبیل و کرمان بارها تماس گرفتند و اعلام کردند که قصد دارند برای استاد علامی مراسم بزرگداشت برگزار کنند و عنوان می‌‌کردند، گمان نکنید که تنها شما پدر خود را از دست داده‌اید؛ چرا که استاد علامی برای ما نیز همانند پدری دلسوز بودند. یکی از شاگردان استاد علامی که فرزند شهید هم هستند در مراسم تشییع پیکر پدرم، بسیار بی‌تابی می‌کرد و می‌گفت: من احساس می‌کنم، مجدد پدرم را از دست داده‌ام. پدرم با تمام شاگردان ارتباط پدر و فرزندی داشتند و همه شاگردان ایشان نیز این احساس را داشتند».
 
دختر علامی اضافه می‌کند: «زمانی که حق‌الزحمه‌ای در قبال تدریس به پدرم می‌دادند، اگر بیش از مبلغ عرف بود آن مبلغ اضافی را جدا می‌کردند و به صاحب آن سازمان برمی‌گرداند و نسبت به بیت‌المال، حساسیت خاصی داشتند».

«پدرم در روزهای آخر عمرشان، بسیار شاد و سرحال بودند و توصیه‌هایی نیز به ما داشتند و حلالیت طلبیدند».
captcha