حضرت آیت الله جوادی آملی با بیان اینکه مقامی که برای حضرت معصومه(س) ذکر شده مقام عادی نیست، گفت: خدای متعال دو اذن به آن بانوا داده یکی شفیعه بودن و دیگری سخن گفتن در روز قیامت است و این بیانگر جایگاه حضرت فاطمه معصومه(س) است.
این مفسر قرآن در ادامه با اشاره به غائله آمل در شش بهمن1360 گفتند: متحدین و کمونیستها و ضد انقلاب که وابسته به بیگانگان بودند با خود گمان کردند که تنها از راه شمال است که میتوانند با شوروی متحد شوند و باید شمال و آمل را در ابتدا فتح کنند و از راه جنگل و آب به شوروی پیوند بخورند.
ایشان افزود: شوروی به آنها امکانات مختلفی داده بود و آنها نیز با خود چنین گمان بردند که از این مسیر میتوانند به شوروی برسند؛ آنها دروازه شمال را از راه آمل هدف گیری کردند و می خواستند با تاسیس ایرانستان، مازندران را از ایران جدا کرده و به شوروی بدهند.
این مرجع تقلید بیان کرد: خوی فداکاری برای اسلام در همه ایران دمیده شده است و همه مردم ایران این خوی را در خود دارد؛ اصفهان در یک چند صد شهید را بر دوش کشید که همه آنها جزو مفاخر ما هستند؛ این مساله در آمل نیز روی داد و مردم آمل در یک ربع ساعت یک جوان خود را از دست دادند و 40 نفر شهید شدند تا صبح که مردم آمدند و این فتنه بزرگ را خنثی کردند.
ایشان گفت: خوشبختانه در همه جای ایران چنین ایثار و فداکاری انجام می شود، این کشور کشور امام زمان(عج) است و حضرت این کشور را به برکت محبت اهل بیت(ع) حفظ می کند؛ قطعا هیچ قدرتی نمی تواند به این کشور آسیبی برساند.
این مرجع تقلید بیان کرد: اگر امام راحل در حق مردم آمل حق شناسی کردند و از آنها به این خاطر تمجید کردند ولی این تمجید را همیشه از همه مردم به خاطر دفاع از ارزش های اسلامی می کردند زیرا این عشق و علاقه وافر آنها به اسلام و دین و قرآن بود که چنین ثمراتی به بار داشت.
حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: مرحوم کاشف الغطا که بزرگان علم ایشان را جزو نوابغ بی بدیل در علم فقه می دانند فرمود، برای حضور در جنگ علیه دشمنان از اشعار و آهنگ های حماسی استفاده کنید و ایشان این مطلب را برای مقابله سربازان مسلمان ایرانی در برابر کفار بیان کردند.
معظم له بیان کرد: ایشان می فرمود، باید از اشعاری که سربازان را برای دفاع از ارزش ها تهییج می کند استفاده کرد و به این خاطر است که باید گفت که یاد و عشق امام حسین(ع) سهم بسیاری در آزادسازی ایران از شر دشمنان داشته است.
ایشان با اشاره به نامه امام علی(ع) به مالک اشتر گفت: اسلام دارای سه شکل جهاد است که اولین آن، جهاد اصغر که همان جنگ های اسلام با کفار است و دو قسم آن نیز شامل جهاد اوسط و جهاد اکبر است که جهاد اکبر را همگان همان جهاد با نفس می دانند که این مساله درست نیست بلکه جهاد با نفس جهاد اوسط است، ولی به دلیل اینکه شمول آن کم است همه آن را جهاد اکبر می دانند؛ در واقع جهاد اکبر جهاد بین عقل و نفس نیست بلکه جهاد اکبر جهاد بین عقل و قلب است.
ایشان بیان کرد: حضرت امیر (ع) در این نامه مالک را مامور به جهاد فرهنگی کردند؛ جهاد فرهنگی که بین قطب دین ودشمنان دین مطرح است در بیانات امام علی(ع) در نهج البلاغه بیان شده است که حضرت وقتی مالک را به مصر فرستاد فرمود، من می خواستم سقیفه را به غدیر تبدیل کنم؛ آنها سقیفه را روی کار آوردند که غدیر را از بین بردند و دین را به اسارت بگیرند.
ایشان افزود: حضرت بیان می کنند که جنگ من با قاسطین و ماکثین نیست، بلکه جنگ من با قطب فرهنگی است که اینها ایجاد کرده و دین را اسیر کردند؛ اینها غدیر را اسیر کردند؛ تنها دست مرا با طناب نبستند که من با دست بسته سقیفه را امضا کنم؛ بلکه اینها کاری کردند که دین غلط و منحرف شده را به مردم یاد دادند و متاسفانه کاری کردند که مردم دین را از آنها بگیرند که خود دین را اسیر کرده اند.
این مفسر بیان کرد: ایشان این درد بزرگ را فریاد زدند، زیرا اگر فرهنگ به اسارت برود کار فرهنگبانان مثل حوزویان و فرهیختگان بسیار دشوار است که که دوباره آن را از اسارت خارج کنند؛ این خطر همیشه با دین همراه بوده که دشمنان به دنبال غارت فرهنگی هستند؛ حضرت به مالک اشتر نیز فرمودند وظیفه تو آن است که فرهنگ غارت شده را درمان کنی و تو باید این فرهنگ را در بین مردم زنده کنی
این مفسر قرآن اظهار داشت: اگر دین اسیر دست گروه باطل شد، هر چه بخواهند انجام خواهند داد و جامعه را به تباهی و گمراهی میکشانند.
آیت الله جوادی آملی گفت: اگر طوری زندگی کنیم که دین در جامعه تنها نماند، در آن صورت دیوانگان در ما طمع نخواهند کرد تا در دین نفوذ کنند.
این مرجع تقلید گفت: حضرت علی فرمودند «ستون دین مردم اند» اگر مردم حفاظ دین باشند و با تمام وجود دین را بپذیرند و با دین بازی نکنند و آنچه می گویند خود عمل کنند و آنچه عمل می کنیم به مردم بگویم، همه پذیرای دین خواهند شد و در این صورت دین هم حفظ می شود.
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی بیان داشت: اگر مردم سرگردان و متحیرند، به این دلیل است که بعضی ها مردم را به علومی دعوت کرده اند که با حقیقت و توحید نمی سازد و از فطرت دوری است.