«دلبری» فیلمی در حوزه سینمای دفاع مقدس است. این فیلم در دومین شب جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت، اما این فیلم نه تنها نتوانست در جذب مخاطب موفق باشد، بلکه به نوعی موجب تفریح تماشاگران سینما نیز بود. این اتفاق نیز برای فیلمی که در حوزه دفاع مقدس تولید شده فاجعه بار است، چون تنها یک اثر سینمایی نیست که پرداختی ضعیف دارد، بلکه لوث کردن مفهومی بالاست که جزء افتخارات این سرزمین محسوب میشود.
این فیلم را مقایسه کنید با کاری چون «گیلانه» که درباره جانبازان است. در آن کار اوج فداکاری یک مادر جانباز را میبینیم، اما در «دلبری» هنگامه قاضیانی که در این کار نقش همسر یک جانباز را ایفا کرده، با رفتار و کلمات خود، مسبب خنده تماشاگران میشود. دیگر بازیهای این فیلم هم به شدت مصنوعی است. برای مثال رفتاری که عباس غزالی در ابتدای فیلم انجام میدهد گوشهای از این ناپختگی است.
درباره فیلمنامه این فیلم حرفی برای گفتن وجود ندارد، چون روایت کسل کننده و مصنوعی است؛ همچنین سناریو و دیالوگهای ناپخته به هیچ وجه جذابیتی برای فیلم به همراه ندارد. موضوع دیگری که در این عرصه میتوان مطرح کرد به شخصیت جانباز فیلم بر میگردد که تا پایان فیلم دوربین جای وی حضور دارد. این اتفاق تا حدود زیادی باعث دوری تماشاگر از نقش شده و به هیچ وجه عاملی جهت کنجکاوی تماشاگر نیست.
کارگردانی این کار از دیگر آسیبهای «دلبری» است. معضلی که نشان میدهد کارگردان به موضوع دلبستگی نداشته و تنها خواسته فیلمی با محوریت جانبازان جلوی دوربین ببرد. به این امید که اتفاقی که برای «شیار 143» روی داد برای فیلم وی نیز رخ دهد، البته حالتی دیگر نیز ممکن است آن هم اینکه کارگردان به موضوع دلبستگی قلبی داشته، اما دانش وی جوابگوی نیازهای فیلم نیست.
مطلب جالب دیگر در این بحث به سرمایه گذار این کار بر میگردد که حوزه هنری است. این مرکز تا به امروز سرمایهگذاری کارهای بسیار خوبی در سینما بوده است، اما همین اندازه می دانم که در تولید این فیلم، حوزه هنری یک بیسلیقگی کاملا آشکاری انجام داده است. این اتفاق در حالی روی میدهد که فیلمسازان خوبی چون احمدرضا درویش طرحی درباره خرمشهر در دست دارد، اما سرمایه گذاری برای کار یافت نمیشود؟!
در انتهای این مطلب باید درباره، رفتار تماشاگر در سالنهایی که «دلبری» در آن به نمایش در میآید هم اشاره کرد. با تمام نقدهایی که درباره فیلم وجود دارد، این امر نباید بهانهای باشد تا فیلم مورد تمسخر قرار گیرد، چون این قبیل رفتارها نه تنها برازنده بخش فرهنگی جامعه نیست، بلکه نوعی بی احترامی به ارزشهایی است که فیلم سعی خود را کرده به آن توجه داشته باشد.