به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، منصور نظری از شعرای متعهد ایران اسلامی مثنوی «یالثارات الحسین» که تازهترین سرودهاش به شمار میرود را به مدافعان حرم آلالله و منتظران راستین ظهور حضرت مهدی(عج) تقدیم کرد.
«بسم رب العشق و شوق و شور و شین - منزل وحی لثارات الحسین
عطر نرگس کرده پر جان را مشام - میرسد دل را خبرهایی ز شام
در نبل، زهرا، حلب، فوعه، دمشق - دل برآشفته جهان را شور عشق
از عدن تا الرمادی تا حلب - گشته از بیداد شب جانها به لب
این برآشفتن جهان بسیار را - رمز و رازی هست پنهان کار را
مینوازد ارغنون آوای راز - یوسف گمگشته میآید به ناز
خون جاری از تن مردان عشق - لاله زاری کرده برپا در دمشق
لالهها عطر تمنا میدهند - بوی یاس مانده تنها میدهند
لالهها بوی جلیلی میدهند - بوی روی خورده سیلی میدهند
بوی پهلوی شکسته میدهند – بوی دست پینهبسته میدهند
بوی تنهایی و غربت میدهند - بوی فرق خورده ضربت میدهند
لاله لاله، دستهدسته، در کفن – شاهدان کشته دور از وطن
در میان آتش و باروت و دود - غرقه در خون گشته کوه و دشت و رود
پیکر دریادلان اطلسی - غرقه در خون در شب دلواپسی
میرود خون از تن صاحبدلان - قوم از خود در ره حق غافلان
لاله میگوید اذان الله را - تا به خون گیرد وضویش ماه را
غرقه در خون بر زمین افتاده است - پیکر مردان بیپروای مست
عطر ناب کربلا پیچیده باز - بیرق سرخ حسینی در فراز
از خروش یالثارات الحسین - گشته آشوبی به پا در عالَمِین
کَس چه میداند که این آشوب چیست – مینوازد آنکه بر در کوب کیست
کَس چه میداند که شاید آید او - پرده از رخساره مه بگشاید او
گرچه او را کَس خبر از غیب نیست - آرزوها بر ظهورش عیب نیست
میچکد بر دامن اشک از دیده یاس - لالههایش را به خون آغشته داس
در سکوت خیمههای سوخته - یاس نیلی دیده بر شب دوخته
میکشد او انتظار ماه را - تا علمداری کند الله را
شب شکاری میرسد پوشیده نور - در کف او بیرق سبز ظهور
بر غرور حسن او مه برده رشک - میرسد از ره علم بر دوش و مَشک
عطر نرگس میرسد از باغ عشق- لالهزاری گشته صحرای دمشق
یار میآید ز ره دلسوخته - کربلا را سر عشق آموخته
آید از ره منتقم بر رنج یاس - شیعه میگردد ز تنهایی خلاص
یار میآید ز ره هشدارها - دارد او یاری طلب از یارها
ای قمر رویان علم بر دوشها - باید از جام شهادت نوشها
یار میآید قسم بر فاطمه - تا دهد او رنج ما را خاتمه
یار میآید قسم بر اشک یاس – تا کند آل سعودی را قصاص
یار میآید بخیزید عاشقان - با سعودی بر ستیزید عاشقان
آید از ره حیدری ماهی فراز - تا بگیرد از سعودیها حجاز
بانگ بردارد انا المهدی ولی – آنکه بیتابش دل سید علی
یار میآید قسم بر نار و نور - اندکاندک میرسد وقت ظهور
آید از ره آن به زهرا نور عین - با نوای یالثارات الحسین
او که وارث بر شکوه حیدر است -بشکند در کعبه بتها را به دست
نعره انی انا الحیدر زند - یکتنه بر لشکر خیبر زند
عبدودها را سر از تن افکند - آنکه زد سیلی به زهرا حد زند
یار میآید به زهرایش قسم - بر دل غمگین و تنهایش قسم
یار میآید علم بردارها- با سلیمانی به پا سردارها
یار میآید قسم بر نام عشق - هرکه خواهد وصل او آید دمشق
یار میآید خراسانی به هوش- پیر ما یاری یمانی را بکوش
یار میآید که گیرد انتقام- زآنکه سیلی زد به زهرا پیش عام
یار میآید علم بر دوش تا – انتقامش گیرد آن فرق دوتا
ذوالفقار حیدری بگرفته دست - یار میآید قسم بر هرچه هست
یار میآید که گیرد انتقام – کربلا را او که آتش زد خیام
حیدری هیبت، علم بر دوش و مشک - یار میآید قسم بر آه و اشک
آید آن شهزادۀ دلدل سوار - میرسد آخر به پایان انتظار
گر کُشندم صد هزاران بار بار - باز میگویم که آید یار، یار
گر کِشندم روز و شب هر لحظه دار- فاش میگویم که آید یار، یار
یار میآید خدا را یار یار- آید از ره یوسف زهرا تبار
آه مردم تکیهها برپا کنید - در فراقش گریهزاریها کنید
التماس حضرت زهرا کنید - دیده را از خوندل دریا کنید
یار میآید اگر یاری کنید - گر یمانی را مددکاری کنید
یار میآید اگر مردی کنید - با سلیمانی ظفرمندی کنید
حکم و فرمان باید از رهبر گرفت – جنگ صفینی دگر از سر گرفت
کعبه را باید گرفت از اهرمن - یا لثارات الحسین ای قوم من
ذوالفقار حیدری بگرفته دست - دل بریدن باید از دنیای پست
مکه را باید گرفتن از سعود - با یمانی در یمن یاری نمود
غرقه فرعون در خروش نیل کرد – چون ابابیل آن سپاه فیل کرد
پیش حیدر آنکه سیلی زد به یاس - باید ای قوم علی کردن قصاص
یا لثارات الحسین ای اهل عشق - مکه گیریم از سعودی چون دمشق
در پی سید علی پرشور و شین - شیعه مردان یا لثارات الحسین»