7 اسفند دو
انتخابات مهم و حساس مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی در سراسر کشور برگزار
خواهد شد که غالبا به دلیل حضور جریانات و جناحهای سیاسی در انتخابات مجلس و بحثها
و مناظرات سیاسی میان کاندیداهای جریانهای سیاسی مختلف توجه افکار عمومی نیز ناخودآگاه
بیشتر بر انتخابات مجلس معطوف میشود.
اما مجلس خبرگان رهبری به دلیل وظایفی که در
قانون اساسی برای آن در نظر گرفته شده، بیشک از اهمیت فراوانی برخوردار است که
لازم است همپای مجلس شورای اسلامی مورد توجه همگان قرار بگیرد.
اصل 107 قانون اساسی در این باره میگوید: «پس از
مرجع عالیقدر تقلید و رهبر کبیر انقلاب جهانی اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
حضرت آیتالله العظمی امام خمینی «قدس سره الشریف» که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت
و رهبری شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان
رهبری درباره همه فقهای واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم بررسی و مشورت
میکنند، هرگاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی واجتماعی
یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یک صد و نهم
تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب می کنند و در غیراین صورت یکی از آنان را به عنوان
رهبر انتخاب و معرفی مینمایند.
رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسئولیتهای ناشی از آن را برعهده خواهد داشت. رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است».
اصل 111 قانون اساسی نیز در تشریح وظیفه دیگر
مجلس خبرگان چنین بیان میدارد که «هرگاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود
یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یک صد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز
فاقد بعضی از شرایط بوده است، از مقام خود برکنار خواهد شد. تشخیص این امر به
عهده خبرگان مذکور در اصل یک صد و هشتم می باشد.
در صورت فوت یا کناره گیری یا عزل رهبر، خبرگان موظفند در اسرع وقت نسبت به تعیین و معرفی رهبر جدید اقدام نمایند. تا هنگام معرفی رهبر، شورایی مرکب از رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه و یکی از فقهای شورای نگهبان به انتخاب مجمع تشخیص مصلحت نظام ، همه وظایف رهبری را به طور موقت به عهده میگیرد و چنانچه در این مدت یکی از آنان به هر دلیل نتواند انجام وظیفه نماید، فرد دیگری به انتخاب مجمع، با حفظ اکثریت فقها در شورا، به جای وی منصوب می گردد.
این شورا در خصوص وظایف بندهای 1 و 3 و 5 و 10 و قسمت های (د) و (ه) و (و) بند 6 اصل یک صد و دهم، پس از تصویب سه چهارم اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام اقدام میکند. هرگاه رهبر بر اثر بیماری یا حادثه دیگر موقتاً از انجام وظایف رهبری ناتوان شود، در این مدت شورای مذکور در این اصل وظایف او را عهده دار خواهد بود».
همانطور که مشخص است قانون اساسی وظایف سنگین تعیین رهبر و نظارت بر بقا و تداوم صفات و ویژگیهای رهبری را برعهده مجلس خبرگان رهبری نهاده است و از همین جهت چنین مجلسی باید از هرگونه رقابتهای معمول جناحی و سیاسی که در سایر ارگانها و قوای کشور وجود دارد به دور باشد تا مسئله رهبری و انتخاب رهبر به بحثها و کشمکشهای سیاسی مبتلا نشود.
این نوشتار بنا دارد نگاه بنیانگذار کبیر انقلاب، امام خمینی(ره) را به مجلس خبرگان و جایگاه آن معرفی کند تا ابعاد مختلف و اهمیت حضور در انتخابات این مجلس به مانند مجلس شورای اسلامی روشن و آشکار گردد.
امام خمینی(ره) در 28 تیر 1362 در جمع رئیس و اعضای مجلس خبرگان (آیتالله مشکینی، آیتالله خامنهای، رئیس جمهور و اعضای خبرگان) درباره وظایف خبرگان رهبری میفرمایند:
«من امیدوارم که خداوند تبارک و تعالی، به شما آقایان که برگزیدۀ این ملت هستید، برای این مسئلهای که در قانون اساسی است و برای تعیین رهبر یا شورای رهبری توجه به این معنا بسیار داشته باشید که آیا تعیین فلان آدم که در ذهن من است، برای خدا من میخواهم تعیین کنم یا چون دوست من است، چون رفیق من است؟ و آن که میگوید این صلاحیت ندارد، برای خدا دارد این حرف را میزند یا برای اینکه مثلاً رقابتی با او دارد؟ شک نکنید که ما نباید پیش خودمان به خودمان تعمیه کنیم. شک نکنید که اینها ریشهاش اصل ریشهاش در نفس انسان است، و انسان تا آن دم آخر، آنوقتی هم که میخواهد بمیرد این ریشه هست؛ آن وقت بیشتر هم شاید ظاهر بشود».
همچنین امام خمینی(ره) 22 تیر 1362 پیامی خطاب به نمایندگان خبرگان رهبری و رهبران آینده منتشرمیکنند و در این پیام نمایندگی خبرگان رهبری را «مسئولیتی در رأس همه مسئولیتها» بیان میفرمایند که متن کامل آن به شرح ذیل است:
«با تأیید خداوند متعال جَلَّ و علا و پشتیبانی حضرت ولی اللّه اعظم، بقیه اللّه أرواحنا لمقدمه الفداء ـ بر حسب اصل یکصدوهفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی، مجلس مبارک خبرگان، که به وسیلۀ آراء ملت عظیم الشأن ایران، شماری از علمای اعلام و حجج اسلام ـ ادام اللّه بقائهم ـ برای تعیین رهبر یا شورای رهبری انتخاب شدهاند، مفتوح گردید. مجلسی که برای ادامۀ نظام جمهوری اسلامیو شرعیت بخشیدن به آن نقش اساسی دارد. مجلسی که علاقه مندان به اسلام و جمهوری اسلامی دل بدان بسته، و مخالفان و دشمنان آن چشم به آن دوختهاند. آنان دل بستهاند که منتخبین آنها، که از علمای متعهد و آگاه به مصالح و مفاسدند، با رأی مبارک خود شایسته ترین و آگاهترین و متعهدترین فقیه یا فقها را برای این مقام، که صیانت نظام جمهوری اسلامی و هدایت آن به طور شایسته و موافق با شریعت مطهّره بستگی به آن دارد، با اعتقاد به حضور خداوند متعال و نظارت او ـ جَلَّ و علا ـ بر آراء و اعمال و احوال آنان تعیین نمایند، و رضای او را بر رضای خود و دیگران مقدم دارند. و اینان چشم طمع دوختهاند که شاید به وسیلۀ ایادی خود بتوانند لغزشی خدای نخواسته ایجاد کنند که در آتیهای ولو دراز مدت نظام اسلامی را به انحراف کشانند.
ما میدانیم که ابرقدرتها و حکومتهای وابسته به آنان با اسلام شاهنشاهی و مُلْکی مخالف نیستند؛ بلکه بیشک آن را تأیید نیز میکنند. اسلامی که به وسیلۀ ایادی ابلیسی خود و جهال بصورتِ عالم، عرضه شود ـ که علمای اسلام و مسلمانان نباید در امور سیاسی و اجتماعی مسلمین دخالت کنند و نباید در امور مسلمانان اهتمام نمایند، و حکم واضحِ عقل موافقِ با قرآن را نادیده گرفته و حدیث «مَجَارِی الأُمُورِ بِیَدِ العُلَمَاء باللّه» را ضعیف و سخن شریف «و َأمَّا الْحَوَادِثُ الوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها إِلَی رُوَاةِ أَحَادِیثِنَا» و دیگر احادیث از این قبیل را بیمبنا یا به تأویل کشانند ـ صددرصد مورد تأیید آنان است. چه بهتر که دست علمای متعهد و مسلمانان بیدار را این درباریان روحانی نما و بازیخوردگان غافل از سیاست بازی شیاطین ببندند، و راه را برای چپاول و سلطۀ قدرتها باز کنند. آنان از اسلامی که مؤید آنهاست چه باک دارند؟ از اسلام علی بن ابیطالب ـ علیه صلواة اللّه و سلامه ـ میترسند. اگر آن شهید دلباختۀ اسلام و اسلامشناس حقیقی مثل اینان فکر میکرد و به گوشۀ عزلت به عبادت خدا مشغول میشد و راهی جز بین مسجد و منزل نمیپیمود، نه جنگ صفین و نهروان پیش میآمد، و نه جنگ جمل، و نه مسلمانان فوج فوج به قتل میرسیدند و شهید میشدند. و اگر سیدالشهدا ـ علیه السلام ـ مثل اینان فکر میکرد و در کنار قبر جدش به ذکر و دعا میپرداخت، فاجعۀ بزرگ کربلا پیش نمیآمد و دوستان ارجمند خداوند قطعه قطعه نمیشدند و آل اللّه به اسارت نمیرفتند. و از آنها بالاتر، اگر رسول اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ مانند اینان فکر میکرد و به نصیحت و بیان احکام عبادات میپرداخت، آن همه رنج و مصیبت نمیدید و آن همه مسلمانان به شهادت نمیرسیدند. و در علمای معاصر، اگر مرحوم آیت اللّه عظیم الشأن، آقا میرزامحمدتقی شیرازی با آن مقام بزرگ در علم و ورع و تقوا، همانند اینان فکر میکرد، در عراق جنگ بین مسلمانان و انگلیسیهای متجاوزِ غاصب پیش نمیآمد و آن همه مسلمانان شهید نمیشدند، و استقلال عراق تأمین نمیشد. حکومتهایی که در عصر حاضر با دل و جان و اسم اسلام در خدمت ابرقدرتها، بویژه امریکا هستند و عامل تأمین منافع آنان در جهان میباشند، و آخوندهای درباری از خدا بی خبر که مؤید آنان و مخالف با رژیم اسلامی هستند و کوشش در هدم اسلامِ پرخاشگر بر ستمگران به سیرۀ رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه وآله وسلم ـ و علم کردن اسلامِ شاهنشاهی و ملوکی هستند، که مسلمانان متعهد را به جرم شکایت از ظلم امریکا و اسرائیل میخواهند از فریضۀ حج محروم کنند، باید مورد تأیید شوروی و امریکا و اسرائیل باشند.
و اکنون شما، ای فقهای شورای خُبرگان و ای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهی و ستمشاهی، مسئولیتی را قبول فرمودید که در رأس همۀ مسئولیتهاست؛ و آغاز به کاری کردید که سرنوشت اسلام و ملت رنجدیده و شهید داده و داغدیده گرو آن است. تاریخ و نسلهای آینده دربارۀ شما قضاوت خواهند کرد، و اولیاء بزرگ خدا ناظر آرا، و اعمال شما میباشند؛ «وَاللّهُ مِن وَرَائِهم مُحیطٌ و رَقِیبٌ». کوچکترین سهلانگاری و مسامحه و کوچکترین اِعمال نظرهای شخصی و خدای نخواسته تبعیت از هواهای نفسانی، که ممکن است این عمل شریف الهی را به انحراف کشاند، بزرگترین فاجعۀ تاریخ را به وجود خواهد آورد. اگر اسلام عزیز و جمهوری اسلامی نوپا به انحراف کشیده شود و سیلی بخورد و به شکست منتهی شود، خدای نخواسته اسلام برای قرنها به طاق نسیان سپرده میشود، و به جای آن، اسلام شاهنشاهی و ملوکی جایگزین آن خواهد شد. شما برگزیدگان مستضعفان میدانید که با کوتاه شدن دست ابرقدرتهای چپاولگر از کشور اسلامی شما، آنان و وابستگان به آنها ماهیت اسلام و قدرت الهی آن را لمس نمودند، و چون افعی زخم خورده در کمین نشستهاند که از هر راهی بتوانند خود یا به وسیلۀ پیروان از خدا بیخبر خود این نظام الهی را از مسیر خود منحرف نمایند و بالاترین انحراف، که منجر به انحراف تمام ارگانها میشود، انحراف رهبری است، که امروز شما نقش اول آن را دارید. شما دیدید و شنیدید که با اصل پنجم قانون اساسی چه مخالفتها شد و چه جار و جنجالها بهپا کردند، و بحمداللّه تعالی موفق نشدند مأموریت خود را انجام دهند. و اخیراً با همین تعیین خبرگان نیز مخالفت کردند و سمپاشی نمودند، و بحمداللّه با شکست مواجه شدند. و امروز هم شما نباید از کید ساحران و وسوسۀ خَنّاسان غافل باشید. راه خود را با قدرت الهی و تعهد به اسلام بزرگ و قوت ایمانی و روحی ادامه دهید؛ و به هیچ چیز الا مصالح اسلام و مسلمین فکر نکنید. و در این صورت خداوند تعالی پشت و پناه شماست.
لازم است به رهبر محترم آتیه، یا شورای رهبری، تذکری برادرانه و مخلصانه بدهم: رهبر و رهبری در ادیان آسمانی و اسلامِ بزرگ چیزی نیست که خودبخود ارزش داشته باشد، و انسان را خدای نخواسته به غرور و بزرگاندیشیِ خود وادارد. آن همان است که مولای ما، علی بن ابیطالب، دربارۀ آن گوشزد فرموده است. اساساً انبیاء خدا ـ صلواة اللّه و سلامه علیهم ـ مبعوث شدند برای خدمت به بندگان خدا، خدمتهای معنوی و ارشادی و اخراج بشر از ظلمات به نور، و خدمت به مظلومان و ستمدیدگان و اقامۀ عدل، عدل فردی و اجتماعی.
شما که خود را پیروان اصحاب وحی و اولیاء عظیم الشأن میدانید و بحمداللّه هستید، خود را جز خدمتگزار به ملتهای ستمدیده ندانید. و باید بدانید که تبهکاران و جنایتپیشگان بیش از هرکس چشم طمع به شما دوختهاند، و با اشخاص منحرفِ نفوذی در بیوت شما، با چهرههای صددرصد اسلامی و انقلابی، ممکن است خدای نخواسته فاجعه به بار آورند، و با یک عمل انحرافی نظام را به انحراف کشانند، و با دست شما به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی زنند. اللّه، اللّه، در انتخاب اصحاب خود. اللّه، اللّه، در تعجیل تصمیمگیری، خصوصاً در امور مهمه. و باید بدانید و میدانید که انسان از اشتباه و خطا مأمون نیست. به مجرد احراز اشتباه و خطا از آن برگردید، و اقرار به خطا کنید؛ که آن کمال انسانی است، و توجیه و پافشاری درامر خطا نقص، و از شیطان است. در امور مهمه با کارشناسان مشورت کنید، و جانب احتیاط را مراعات نمایید.
اینجانب مطالبی را در سی صفحه، به عنوان وصیت، نوشتهام؛ و یک نسخه آن را در مجلس مبارک خبرگان امانت میگذارم، که پس از مرگ اینجانب منتشر خواهد شد.
از خداوند متعال عاجزانه مسئلت مینمایم که اسلام بزرگ را عظمت بیشتر بخشد؛ و توفیق وحدت رابرای حفظ کیان اسلام و کشورهای اسلامی نصیب ملتهای اسلامی فرماید؛ و جمهوری اسلامی را هرچه بیشتر تقویت نماید؛ و ما را مورد عنایت حضرت بقیة اللّه ـ عجل اللّه فرجه الشریف و روحی لمقدمه الفداء ـ قرار دهد. والسلام علی عباداللّه الصالحین».
22 تیرماه 1362 / 2 شوال المکرم 1403
روح اللّه الموسوی الخمینی
امام خمینی(ره) در جلسهای در جمع نمایندگانی از اقلیتهای مذهبی به تبیین اهمیت مجلس خبرگان رهبری پرداخته و میفرمایند:
«امروز در ملت ما مطرح است قضیۀ مجلس خبرگان برای
تعیین رهبری. این مسئلهای است که نباید ملت ایران برای آن کم ارج قائل باشد. الآن
یک دسته از فراری[ها]ـ که شنیدم ـ دوره افتادهاند که این مجلس خبرگان نباید باشد،
برای اینکه تضعیف رهبری است. مجلس خبرگان
تقویت رهبری است. گول این حرفها را نخورند. باید همه وارد بشوند. این یک تکلیف است.
حفظ اسلام یک تکلیف شرعی است برای همۀ ما. حفظ مملکت توحیدی یک تکلیفی است برای همۀ
قشرهای ملت. و چنانچه همه با هم نباشند و در صحنه حاضر نباشند و رأی به وکلا ندهند
و رأی به مجلس خبرگان ندهند و وکلایی که باید تعیین بشود و کسری دارند رأی کم بیاورند،
این[ها] برخلاف تکلیف عمل کردهاند.
باید همه در صحنه باشند و همه وارد باشند. و من
به قشر روحانیت هم عرض میکنم که کنارهگیری موجب این میشود که همانطوری که در زمان
سابق از[این] کنارهگیری علمای مذاهب، اسباب این شد که ملت ما و بزرگانشان جدا شدند
و هر کاری خواستند دولتها کردند و دولتها را به حال خود گذاشتند و هرطور سرکشی خواستند
کردند، چنانچه شما از صحنه بیرون بروید و علما، دانشمندان از صحنه بیرون بروند، این
اسباب این میشود که باز آن مسائل سابق پیش بیاید. امروز تکلیف است؛ مجلس خبرگان تکلیف
است برای همه که هم درآن که میخواهد خبره بشود باید برود اسمنویسی کند، آن که لایق
است برود و اسمنویسی کند و ملت به آنها رأی بدهند.
در هر صورت، چنانچه ما همهمان در صحنه نباشیم و همه به فکر این نباشیم که این کشور را از شرّ مفسدان نجات بدهیم، اگر به فکر نباشیم ـ خدای نخواسته ـ اگر در وضع حاضر هم خیلی تأثیر نکند، در وضع آیندۀ ملت باز تأثیر میکند و ـ خدای نخواسته ـ دوباره ملت ما را گرفتار آنطور اشخاص میکند که بر صغیر و کبیر ما رحم نکنند. و من امیدوارم که خداوند تبارک و تعالی به همۀ ما توفیق بدهد که خدمت کنیم به این کشور، خدمت کنیم به این ملت و همۀ ما با هم باشیم و بر ضد کسانی که برخلاف این ملت هستند، برخلاف مصالح این ملت هستند، نهضت خودمان را حفظ کنیم و ان شاءاللّه، در طول تاریخ، دیگر گرفتار آن حکومتهایی که خودشان را از مردم جدا میدانستند و برای خودشان دستگاههای سلطنتی درست کرده بودند، گرفتار انشاءاللّه، نشویم».