به گزارش خبرگزاري ايكنا، نبأ، رسول ملاقليپور يكی از فيلمسازان متعهد كشورمان است كه در زمينه ساخت فيلمهای اجتماعی و غالبا با موضوعات جنگ و دفاع مقدس تخصص خاصی داشت، انتخابش برای ساختن چنين فيلمهايی هم اتفاقی نبود؛ او در اولين روزهای انقلاب اسلامی در ايران به صورت آماتور و غير حرفهای به تصوير بردار از وقايع انقلاب اسلامی مشغول بود و در دوران دفاع مقدس هم به ساختن مستندهای عملياتهای جنگ تحميلی مشغول بود.
اولین کارهای هنری مرحوم ملاقلیپور که مردم میتوانند آنها را ببینند، عکسهایی است که او در روزهای انقلاب گرفته است. خودش میگفت: «در مساجد از عکسهایی که میگرفتم، نمایشگاه میگذاشتند»، بعد از انقلاب هم به واسطه فرجالله سلحشور وارد حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی میشود که ظاهراً تابستان یا پاییز 58 بود ، آخرين فيلم او ميممثلمادر است كه با اقبال عمومي تماشاگران مواجه شد و مورد توجه منتقدان قرار گرفت، اولين فيلم بلند او كه با دوربين 16 ميلیمتری فيلمبرداری شده بود نينوا نام گرفت و با اين فيلم ملاقلیپور به سينمای حرفهای ايران راه پيدا كرد.
اولین تصاویر مربوط به خرمشهر در زمان مقاومت 45 روزه بچههای خرمشهر به فرماندهی جهان آرا و افرادی مثل او را رسول بهصورت مستند کار کرده است که بخشی از این تصاویر موجود است. گرچه بسیاری از کارهایی که به عنوان مستند انجام داده و خودش فیلمبرداری کرده، متأسفانه موجود نیست.
سفر به چزابه و نجاتیافتگان و کمکم کن از دیگر آثار ملاقلیپور قبل از فیلم سینمایی هیوا است؛ او با هیوا در جشنواره هفدهم فیلم فجر جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را علاوه بر جوایز دیگر نصیب خود کرد اما در سال 1378 ملاقلیپور فیلم سه اپیزودی «نسل سوخته» را ساخت و خیلی چیزها را ثابت کرد تا آنجا که با قاطعیت میتوان گفت «نسل سوخته» شاهکار ملاقلیپور است، ملاقلیپور سپس «قارچ سمی» را در سال 1380 در کارنامهاش ثبت کرد .
رسول ملاقلیپور که تا آخرین لحظات عمر خود تعهدش را به جنگ و فیلمسازی و کار در این زمینه انجام داده عاقبت در راه همین تعهد جان باخت؛ وی که به عراق برای دیدن لوکیشن فیلم بعدی خود که آن هم به مقوله جنگ میپرداخت رفته بود، در 16 اسفند 1385 بر اثر سکته قلبی جان باخت و آخرین ساخته خود را نیمه تمام گذاشت. او جان به جان آفرین تسلیم گفت، اما یاد و خاطره اوست که همواره، در ذهن سینماییها و مردم میماند.
محمدعلی نادعلی