کد خبر: 3487176
تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۳

بازخوانی بیانات رهبر معظم انقلاب و چند پرسش از آموزش و پرورش

گروه فعالیت‌های قرآنی: در آستانه سالگرد تصویب منشور توسعه فرهنگ قرآنی و واگذاری مسئولیت کمیسیون آموزش عمومی قرآن به آموزش و پرورش بازخوانی از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره آموزش قرآن خواهیم داشت.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) در آستانه سالگرد تصویب منشور توسعه فرهنگ قرآنی که یکی از اهداف اصلی آن «توسعه مهارت‌هاي روان‌خواني، صحيح‌خواني و درک معناي آيات قرآن کريم در ميان اقشار مختلف جامعه به ويژه کودکان و نوجوانان» بوده و مسئولیت کمیسیون آموزش عمومی قرآن این شورا نیز به وزارت آموزش و پرورش واگذار شده است بر آن شدیم تا مروری داشته باشیم بر مطالبات مقام معظم رهبری درباره قرآن از آموزش و پرورش که سال‌هاست بر روی زمین مانده است.
بیانات در دیدار با قاریان‌ چهل‌ كشور جهان‌
مقام معظم رهبری در ابتدای مسئولیت رهبری انقلاب اسلامی، در این دیدار با اشاره به اینکه بایستی‌ روخوانی‌ قرآن‌، تمام‌ ملت‌ ما را شامل‌ بشود و نباید یک نفر در میان‌ ملت‌ ما بماند كه‌ قادر نباشد قرآن‌ را باز كند و به‌ صورت‌ صحیح‌ بخواند فرموده‌اند: «زن‌ و مرد و كوچك‌ و بزرگ‌ و پیر و جوان‌، باید بتوانند قرآن‌ را بخوانند».  
معظم‌له دستیابی به این هدف را نیازمند برنامه‌ریزی‌ از سوی سازمان‌های‌ گوناگون‌ و مؤسسات‌ به ویژه وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌، سازمان‌ اوقاف‌ و سازمان‌ تبلیغات‌ اسلامی‌ دانستند و خاطرنشان کرده‌اند، این سازمان‌ها باید این‌ كار را در ردیف‌ اول‌ وظایف‌ خودشان‌ قرار بدهند.  
مقام معظم رهبری اولین قدم را برنامه‌ریزی برای توانایی خواندن قرآن دانستند و با بعید دانستن ناتوانی خواندن قرآن از سوی آحاد جامعه در كشوری‌ كه‌ بر مبنای‌ اسلام‌ اداره‌ می‌شود تأکید کرده‌اند، نمی‌توان در كشوری‌ كه‌ برمبنای‌ اسلام‌ اداره‌ می‌شود، قرآن‌ را به‌ دست‌ یک‌ نفر بدهیم‌ و بگوییم‌ بخواند، اما نتواند این‌ كتاب‌ عزیز را باز كند و بخواند. بنابراین‌، همه‌ باید بتوانند قرآن‌ را بخوانند. البته‌، این‌ قدم‌ اول‌ است‌. كار دوم، رفتن‌ به‌ سمت‌ فهم‌ قرآن‌ است‌.(4/12/1368)
بیانات در دیدار معلمان
مقام معظم رهبری بعد از گذشت حدود 20 سال از ایراد مطالبه اول، در اردیبهشت سال 1385 با اشاره به ضرورت بیرون آمدن آموزش و پرورش از روزمرّگى فرموده‌اند:  
«مسئله‏ دیگرى كه من می‌خواهم به عنوان یک نكته عرض بكنم، مسئله‏ «قرآن» در آموزش و پرورش است. قرآن در آموزش و پرورش حقیقتاً مهجور واقع شده است. یک وقتى - چند سال قبل از این - یكى از روحانیون محترم و مطلع از بسیارى از مسائل تبلیغى، یک نكته‏‌اى را به من گفت و من دقت كردم دیدم درست است و با تجربه‏‌هاى خود من هم كاملاً سازگار است. ایشان گفت كه من در كشورهاى اسلامىِ عمدتاً عربى با روشنفكرها كه برخورد می‌كنم، حتّى روشنفكرهایى كه اهل دین و دیندارى نیستند، می‌بینم اینها با قرآن آشنایند. روشنفكرهاى كشور خودمان را كه نگاه می‌كنم (غیر از روشنفكران دینى. كه حالا یک عده روشنفكران دین‌اند. كم هم نیستند و بحمداللَّه بیشتر هم شده‏‌اند و با مفاهیم اسلامى و با قرآن آشنایند) بسیارى از آنها با قرآن اصلاً آشنا نیستند و مفاهیم قرآنى را نمی‌دانند. اما در كشورهاى عربى می‌دانند.
این نكته را آن آقا به من گفت. من دیدم راست می‌گوید. ما با این سیاستمداران، نخبگان سیاسى و نخبگان فرهنگى و روشنفكرى كشورهاى عرب از سال‌هاى متمادى قبل تا امروز ارتباط داشته‏‌ایم. اینها در اظهارات و حرفهایشان از آیات قرآن استفاده می‌كنند. مثلاً ما در حرفهای‌مان چطور از شعر سعدى استفاده می‌كنیم. همه‏ مردم «توانا بود هر كه دانا بود» را می‌دانند، از اشعار سعدى و حافظ در محاورات خودمان، در سیاست، مسائل گوناگون و اظهارنظرهاى روشنفكرى استفاده می‌كنیم. آنها از قرآن همین‏طور استفاده می‌كنند. ولى ما استفاده نمی‌كنیم. علت این است كه در دورانى طولانى، قرآن در آموزش و پرورش ما، به‏ خصوص در آن سنین یادگیرى مهجور بوده یا اصلاً وجود نداشته است.  
آن قدیم - زمان كودكى ما - یك چیزهاى مختصرى بود و بعد به تدریج همین‏طور كمرنگ شد و بالأخره حذف شد. بعد از پیروزى انقلاب، توقع این بود كه یك كار كارستانى انجام بگیرد. كارهایى هم شده است، لیكن جاى حضور قرآن در دوره‏‌هاى گوناگون - چه دبستان، چه دبیرستان و چه راهنمایى - واقعاً خالى است. باید فكر بشود نه به شكل تحمیلى، نه به شكل بیزاركننده و دوركننده بلكه به شكل صحیح.
امروز پیش از اینكه به این جلسه بیایم از یک كشور عربى، كتابى براى من آوردند كه كتاب لغت عربى است، با سلیقه‏ خوبى بخش‌هایى از آیات قرآن را به مناسبت ادبیات عرب آورده است. البته این بخت عرب‌زبانهاست كه براى ادبیاتشان می‌توانند از قرآن استفاده كنند. ما البته نمی‌توانیم. چون ادبیات فارسى با قرآن ارتباط مستقیمى ندارد. باید قرآن را براى ما ترجمه كنند، اما به هر حال این یک نیاز است؛ امروز خوشبختانه حركت قرآنى در كشور خیلى خوب است، لیكن در آموزش و پرورش باید نهادینه شود.
نقش معلمان نقش مهمى است، یكى از چیزهایى كه من خیلى خوشحال شدم و دیدم تقریباً تعداد زیادى از دوستان رویش تكیه كردند، مراكز تربیت معلم است، من هم به مسئولان قبلى و مسئولان فعلى راجع به مراكز تربیت معلم سفارش كرده‏‌ام. خیلى مهم است ما معلم باسواد، معلم مطلع و معلم كاردان و حرفه‌‏اى در كار خود نیاز داریم، نمی‌شود ما نگاه كنیم هر كسى بیكار بود بگوییم آقا تو بیا اینجا درس بده آن هم در رشته‏‌هایى كه خیلى اوقات اصلاً از آنها اطلاعى ندارند، ما درس دینی‌مان را در خیلى از مدارس به كسانى می‌دهیم كه هیچ مهارت و خبرویتى در این كار ندارند، اینكه درست نیست».(12/2/1385)
چند سوال کلیدی
اکنون سؤال از مسئولان این است که با گذشت 30 سال از این مطالبات تکان‌دهنده در آموزش و پرورش چه تحولی در زمینه تعلیم و تربیت قرآن صورت گرفته است؟
نتیجه اختصاص 49 درصد اعتبارات اجرای منشور توسعه فرهنگ قرآنی از سال 91 تاکنون به آموزش عمومی قرآن چیست؟
نتیجه تشکیل کمیسیون توسعه آموزش عمومی قرآن کشور که هدفش رسیدگی به همین مسائل و چالش‌ها بوده، چیست؟
چرا درس قرآن در مدارس موفق نیست و هدف روخوانی و روان خوانی در آن تا دانشگاه هم محقق نمی‌شود؟
چرا نظارتی وجود ندارد؟ چرا تشویقی وجود ندارد؟  
چرا نیروی انسانی قرآنی آموزش و پرورش ناکارآمد است؟
هر دانش‌آموز از کلاس اول تا دوازده بیش از ۹۰۰ جلسه رسمی قرآن دارد و حدود ۲۰۰۰ صفحه کتاب درسی آموزش قرآن در چهار دوره تحصیلی. پس چرا سطح سواد قرآنی دانش‌آموزان اینقدر پایین است؟
چرا ساعات و آموزش قرآن در کتاب‌های رسمی مدارس اجرا نمی‌شود؟
چرا تنها در دوره ابتدایی هفته‌ای سه زنگ طبق برنامه مصوب باید اجرا شود که نمی‌شود؟
چرا هدف روخوانی که باید تا پایان سوم ابتدایی محقق شود به پایه‌های بالاتر حتی تا فوق لیسانس کشیده می‌شود؟
مسئول این نابسامانی در این حوزه کیست؟ شورای توسعه فرهنگ قرآنی یا کمیسیون توسعه آموزش عمومی قرآن کشور
captcha