به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) قتل فجیع «ستایش» کودک شش
ساله افغانی شوک بزرگی به جامعه ایران وارد و اقشار مختلف جامعه را درگیر خود کرد، بسیاری از افرادیکه این روزها قلم به دست گرفتهاند و در این مورد مینویسند، از جمله افرادی بودند که وقوع چنین فجایعی را پیشبینی میکردند اما دلیلی برای اثبات نداشتند، میدانستند عامل از بین رفتن شرم و حیا در خانههای ما در حال رشد است و خانوادهها خود در حال دامنزندن به از بین رفتن قبح گناه.
این یک واقعیت روانشناسی است که عموم مردم در مواجهه با حوادث ممکن است به شدت متأثر شوند اما هرگز فکر نمیکنند که آن اتفاق ممکن است برای خود یا اطرافیانشان بیفتد. (انکار یک عامل روانی برای کاهش اضطراب است). جامعهای که مردم آن هنوز استفاده درست از ابزارهای ارتباطی را نیاموختهاند و به صورت افسار گسیخته این ابزارها را در اختیار فرزندان خود قرار میدهند، باید هر لحظه منتظر بروز رفتارهای ناهنجار از کودکان و نوجوانان خود باشند.
کارشناسان هشدار دادند، خانوادها موضوع را سیاسی تلقی کردند!
زمانی که استفاده از ابزارهای ماهوارهای در کشور رواج یافت، بسیاری از کارشناسان در خصوص شکسته شدن حریم اخلاقی خانوادهها به وسیله این برنامهها هشدار دادند، اما این هشدارها به دلیل برخورد ضربتی دولت و این تصور که دولت برای مقابله با برنامههای سیاسی ماهواره، از استفاده از این ابزار رسانهای ممانعت میکند، پذیرای این هشدارها نشدند.
نکته تأسف برانگیز اینکه خانوادهها بدون هیچ تفکری اجازه دادند مسائل جنسی مطرح در برنامههای ماهوارهای در حریم خانواده وارد شود و هرگز به این فکر نکردند که نوجوان و جوانی که این برنامهها را دیده و نیاز جنسیش شدیدتر و بیشتر از حد متناسب سنش بیدار شده، چگونه باید در جامعهای که حتی افراد بزرگسال هم به راحتی نمیتوانند ازدواج کنند، این نیازها را برآورده کند!
سواد رسانهای جامعه ما بسیار پایین است. در کشورهای غربی، خانوادهها آگاه هستند که برنامه ویژه کودک و نوجوان چه برنامهای است. سایر برنامههای متناسب با بزرگسالان دارای قفلهای ویژهای هستند و کودکان اجازه استفاده از آنها را ندارند.
خانوادهها نیاز جنسی کودکان را بدون تفکر بیدار کردند
فاجعه در کشور ما از زمانی آغاز شد که خانوادهها با افتخار از اینکه افراد روشنفکری هستند، اجازه دادند هر برنامه مناسب و نامناسبی را کودکان و نوجوانان در کنار آنها ببینند و هرگز به نیازهای بعدی که برای کودکانشان ایجاد خواهد شد و قدر مسلم خانوادهها توان برآوردن آن نیازها را ندارند، فکر نکردند.
وقتی مواجهه مردم ایران با ابزاری با عنوان ماهواره که امکان کنترل آن وجود داشت، تا این حد افسار گسیخته بود مواجهه آنها با برنامههای تلفنهای هوشمند که کنترل چندانی بر روی آنها امکانپذیر نیست، بسیار فاجعهبارتر شد.
تلفنهای هوشمند فضای شخصیتری را ایجاد کردند و برنامههای مختلف ارتباطی امکان به اشتراکگذاری، جستوجو، دانلود و نگهداری محتوا بدون محدودیت و ... را فراهم کرد و همان کودکان قبلی که دیگر نوجوان و جوان شده بودند و سن جنسی آنها بسیار بزرگتر از سن عقلی، عاطفی و روانی آنها بود و هر آنچه نباید در سن کودکی میدیده را دیده و حتی در نوع مخرب آن تجربه کرده بودند، حال با حجم بالایی از محصولات تصویری جنسی مواجه بودند که هر لحظه میتوانستند در اختیار داشته باشند.
آمار تجاوز جنسی حتی در کشورهایی که در آنها بزرگسالان بدون ازدواج
نیز به راحتی امکان تأمین نیازهایشان را دارند بالاست، بسیار بالا. دلایل
روانشناسی مختلفی برای این مسئله ذکر میشود اما شاید مهمترین دلیل مهارناپذیری
این نیاز به ویژه زمانی است که هیچ بازدارنده اخلاقی و دینی در این زمینه وجود
نداشته باشد و فرد آنی و در لحظه به فکر برطرف کردن هوس جنسی خود بیفتد.
تصویرساز زندگی زیبایی برای فرزندانمان باشیم، اگر امروز ارتباط در گروههای مختلف مجازی، فضای حقیقی زندگی را مختل میکند، جوانههای امروز، نه تنها معنایی از زندگی حقیقی و ارتباطات صحیح را نخواهند چشید بلکه فردا هم الگویی برای زندی نخواهند داشت.
کاش توجه داشتند خانواده ها