داراب دیبا، معمار، نقاش و مجسمهساز در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره نحوه آشنایی خود با هنر معماری، اظهار کرد: پدرم در وزارت امور خارجه کار میکرد و ما نیز مجبور بودیم همراه وی به کشورهای مختلف سفر کنیم. حاصل آن همه سفر نیز این بود که من به معماری خانهها، در اقصی نقاط دنیا علاقهمند شدم. در ادامه معماری را به صورت آکادمیک در دانشگاه ژنو آموختم. در دوران تحصیل هم که 12 سال طول کشید به دلیل ضروریات شغلی مجبور شدم هنرهایی چون نقاشی، عکاسی و مجسمهسازی را هم فرا گیرم. درباره معماری باید نکتهای دیگر را هم متذکر شوم. آن نیز اینکه، برای آموختن معماری تا حدی نیاز است که فلسفه نیز آموخته شود، چون موضوع به ریشه و مفهوم نقاشی توجه دارد.
وی در پاسخ به این سؤال که ویژگی معماری اسلامی چیست؟ گفت: در ابتدای سخنانم باید بگویم که هنر معماری اسلامی رو به افول است و این هنر در گذشته رونق بسیاری داشت. برای مثال آنچه که از عهد صفویه به جا مانده نمونه بسیار خوبی از معماری اسلامی است که باید آن را به عنون الگویی از این سبک معماری نام برد، اما در ادامه هر اندازه که به جلوتر آمدیم گرایش به سبک معماری اسلامی کمتر شد.
این معمار ادامه داد: متاسفانه در سالهای اخیر روند دور شدن از معماری اسلامی به سرعت در حال افزایش است. این اتفاق را به خوبی در شهرهای بزرگ شاهد هستیم. در کلامی، آنچه که این روزها به اسم معماری در خانههای مسکونی و اماکن دولتی مشاهده میشود، بیشتر به معماری مادی نزدیک است. سبکی که در آن هیچ توصیف زیباشناختی لحاظ نشده، بلکه تنها منفعت مادی سازنده یا فروشنده مهم بوده؛ البته ممکن است استثناهایی نیز وجود داشته باشد، اما منظور ما کلیت بناهاست که به هیچ وجه با معماری اسلامی همخوان نیست.
دیبا با بیان اینکه رواج معماری بازاری، نشان دهنده گمگشتگی فرهنگی است، بیان کرد: از نگاه من اینکه معماری چنین وضعیتی دارد تنها به معماران یا سازندگان بر نمیگردد، بلکه جامعه نیز چنین الگوهایی را میخواهد که معمار سراغ آن میرود. برای همین برای نزدیک شدن به معماری اسلامی، هنرمندان و مسئولان کشورمان باید در گام نخست فرهنگسازی کنند. این اتفاق هم با کمک تمامی بخشها از مردم گرفته تا مسئولان و معماران به وجود میآید، هر چند با روند موجود، رسیدن به این خواسته کمی دور از ذهن به نظر میرسد.
دوری از معماری اسلامی، دوری از فرهنگ اسلامی است
این معمار در پاسخ به این سؤال که دور شدن از معماری اسلامی – ایرانی چه آسیبی برای فرهنگ و هنر ما در پی دارد؟ گفت: فراموش کردن معماری تنها از یاد بردن یک سبک نیست، بلکه فراموش کردن هویت ملی و دینی است، زیرا مطمئن باشید مردمی که عادت میکنند در خانهای زندگی کنند که در آن هیچ نشانی از گرایشات اسلامی وجود ندارد در آینده علاقهای نیز به مفاهیم و اخلاقیات اسلامی نیز نخواهد داشت. این آسیب جدی شاید در یک یا دو سال مشخص نشود، اما مطمئن باشید در طولانیمدت، تاثیر خود را بر جای خواهد گذاشت.
وی در پایان عنوان کرد: به لحاظ زیباییشناسی، معماری اسلامی – ایرانی زیباترین سبک معماری در جهان است، اما متاسفانه این مزیت به خوبی به مردم معرفی نشده است، چون معتقدم اگر مردم با زیبایی این سبک معماری بیشتر آشنا شوند، دیگر هرگز سراغ طرحهایی که در آنها هیچ ویژگی ملموس و دوست داشتنی وجود ندارد، نمیروند.