به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، فردا، 18 خردادماه آغاز ماه مبارک رمضان است، رضا اسماعیلی، شاعر انقلاب به مناسبت فرارسیدن این ماه مبارک 25 رباعی سرود. در ادامه این رباعیها را زمزمه میکنیم:
1
«بوی ملکوت، بوی عرفان آمد
گلبانگ خوش رحیم و رحمان آمد
گلعطر فرشته منتشر شد در خاک
ای دل شدگان! بهار قرآن آمد
2
آمد رمضان و حال خوبی دارم
سرسبزم و اعتدال خوبی دارم
پرواز، پرنده، بال و پر، آزادی ...
من مطمئنم، خیال خوبی دارم
3
ماه رمضان و شوق شب بیداری
از بودنِ بی تو، هر نَفس بیزاری
تنگ است دلم برای «یارب! العفو»
تنگ است خدا دلم برایت، آری
4
آمد رمضان، مُفسّرِ «احسان» باش
همسایه غربت تهیدستان باش
در شهر بساط عشق را برپا کن
در فکر دل شکسته انسان باش
5
آمد رمضان، هَلا! ز عادت برخیز
گل کرد سپیده سعادت، برخیز
همپای سحر، به سمت بیداری رو
ای بنده تن! ز خواب غفلت برخیز
6
آمد رمضان و سفرهها رنگینتر
دنیا به مذاق ما و من شیرینتر
از کوچه صدای سائلی میآید
انگار شدست گوشمان سنگینتر!
7
یک ماه اگرچه آب و نان شد تعطیل
بر سفره، ضیافت دهان شد تعطیل
تعطیل نشد بساط دنیاداری
هر چند که دکه جهان شد تعطیل!
8
در مکتب روزه، روی من پا بگذار
بر جلوهفروشی بدن، پا بگذار
از خواهش نفس خود بزن بیرون تو
بر فرصت اهرمن شدن پا بگذار
9
هر چند که روزه معرفت آواز است
آیینه فطرت است و انسانساز است
شک نیست، فقط ریاضتی جسمانی ست
وقتی که دهان نفسِ انسان باز است
10
ماه رمضان و سفره افطاری
هنگام سحر، نَفَس نَفَس، بیداری
از روزه اگر همین قَدَر میفهمی
مصداق ریاضت است و خودآزاری!
11
آمد رمضان و کاش میدانستی
ای کُشته آب و آش! میدانستی
دنیاست که میخورد تو را با شهوت
کاش ای دل آش و لاش! میدانستی
12
آمد رمضان و دست بابا خالیست
از شادی روزه، قلب سارا خالیست
شرمست نصیب سفره ما، زیرا
افطار و سحر، ز نان و خرما خالیست!
13
ای کاش به راز عشق پی میبردیم
در بندگی خدا، مَحَک میخوردیم
ماه رمضان به شیوه حیدر ما
اندوه دلِ گرسنه را میخوردیم!
14
ما شیعه حیدریم و غافل از او
بر سیره دیگریم و غافل از او
دنیا نَسبیم و عافیت آبادیم
با نَفس برادریم و غافل از او!
15
حال دل خویش را کمی بهتر کن
ماه رمضان، به نان و خرما سر کن
با غربت سفرههای خالی بنشین
افطار و سحر، به شیوه حیدر کن
16
ماه رمضان، شروع «حّوِل حال» است
روی دل ما، تبسمی از بال است
همبال فرشتهها شدن آسان است
در ماه خدا، که سیب شیطان کال است
17
در فصل سحر نشستهام، خوشحالم
از ظلمت تن گسستهام، خوشحالم
آمد رمضان و همنشین نورم
از فتنه نَفس رستهام، خوشحالم
18
بیروی تو، ماه رمضانم...؟ هرگز
وارستگی از هر دو جهانم...؟ هرگز
بیجلوه آفتاب روی ماهت
یک روز به روزه میتوانم؟ هرگز!
19
ماه رمضان، فروغ یک آغازست
در آبی آسمان، پر پروازست
درهای زمین به روی شیطان بستهست
درهای بهشت، بازِ بازِ بازست
20
آمد رمضان و آسمان آبی شد
شبهای زمین، دوباره مهتابی شد
هستی، به نماز عاشقی قامت بست
عالَم، غزل خجسته نابی شد
21
ماه رمضان و بندگی یعنی این
آیینگی و پرندگی، یعنی این
افطار و سحر کلاس آدمسازیست
برنامه و سبک زندگی، یعنی این
22
در پرتو روزه، بیکران را دیدیم
تصویر حیات جاودان را دیدیم
از پیله تن چو سر برون آوردیم
از روزن روزه، آسمان را دیدیم
23
بر مرکب روزه، تا فراسو رفتیم
با بار گناه، «رَبَنا» گو رفتیم
در لیله قدر، روسیاه و تائب
سمت ملکوت رحمت او رفتیم
24
ماه رمضان، شوق سبکباری را...
از لذت نَفسِ فتنه، بیزاری را...
ای حضرت عشق! قسمت روحم کن
شبهای قشنگ قدر، بیداری را
25
برای حضرت موعود (عج)؛
با روزه مرا صبور کن، بسمالله
از خاطر من عبور کن، بسمالله
افطار و سحر تو را تبسم کردم
ای جانِ جهان! ظهور کن، بسمالله»