محمدعلی دولت، پژوهشگر قرآنی در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره کتابهای علوم قرآنی گفت: درباره منابع موجود در حوزه علوم قرآنی نمیتوان به سادگی اظهارنظر کرد: البته واضح است که پراکندگی مناسبی در همه موضوعات و مسائل علوم قرآنی وجود ندارد و آنچه درباره «منابع علوم قرآنی» گفته میشود با تفکیک از حوزه «تفسیر» و «علوم حدیث» است.
وی افزود: اگر تفکیک دقیقی میان موضوعات و مسائل و مباحث علوم قرآنی انجام شود، آن گاه روشن خواهد شد که در بعضی از مباحث منابع، بسیار اندک است و در برخی دیگر از مباحث با تعدد منابع مواجه هستیم.
تقلید نابجا در روش تحقیق علوم انسانی و اسلامی از غرب
دولت در ادامه عنوان کرد: اگر آثار موجود را از نظر محتوایی تحلیل و بررسی کنیم به روشنی درمییابیم که بسیاری از این آثار تکراری بوده و اصطلاحاً نظریهپردازی در آنها انجام نشده است؛ بلکه نظریات برخی از بزرگان پیشین توصیف شده و نهایتاً مورد بررسی قرار گرفته است.
این پژوهشگر قرآن تصریح کرد: مصیبت بزرگتر اینکه گاهی بعضی از افراد با پندار بیاطلاعی دیگران سعی کردهاند نظریات برخی از بزرگان پیشین یا افراد غیرمشهور معاصر را به نام خود ثبت کنند.
وی به نبود مدیریت پژوهش در کشور در راستای ارائه کتابهای شاخص در حوزههای گوناگون به ویژه علوم قرآنی اشاره کرد و گفت: مشکل اساسی در تألیف کتاب و پایاننامه در رشتههای انسانی و با تأکید بیشتر در علوم اسلامی و قرآنی، در کنار فقدان مدیریت پژوهش، رویکرد تقلید نابجا در روش تحقیق علوم انسانی و اسلامی از غرب است. به عبارت دیگر، متأسفانه هر آنچه در غرب برای تحقیق در علوم انسانی استفاده شده، بدون توجه به مبانی و الزامات و آثار آنها وارد روش تحقیق ما شده است.
جایگاهی برای امتیاز دادن به «قوت استدلال» وجود ندارد
دولت ادامه داد: به عنوان مثال، کسی که قصد نظریهپردازی در حوزه علوم و معارف قرآنی را دارد، بیش و پیش از هر چیز باید استناد قرآنی مناسب داشته باشد؛ اما رویکرد تقلید کورکورانه باعث شده که افراد به جای استناد به قرآن، دنبال رفرنسهایی از کتابهای متفرقه باشند تا هم «فهرست منابع» خودشان را افزایش داده باشند و هم به صورت کاملاً صوری، نظریه مورد نظر خود را موجّه و صحیح جلوه دهند. متأسفانه در روشهای تحقیق، هیچ جایگاهی برای امتیاز دادن به «قوت استدلال»(اعم از استدلال عقلی و نقلی متناسب با نوع بحث) مشاهده نمیشود؛ از این رو استناد به رفرنس(منبع) جای «قوت استدلال» را گرفته است.
وی مثال دیگری درباره توجه نکردن به نظریهپردازی در حوزه علوم قرآنی بیان کرد و گفت: «مسئلهمحوری» در پژوهش ویژگی مهم و ضروری در علوم اسلامی است که متأسفانه به دلیل عدم تبیین دقیق آن در دورههای آموزشی موجب شده افراد با مشاهده اشباع موجود در منابع برخی از مباحث، فقط به پژوهش در حوزه نظریات افراد سرشناس بپردازند. حجم زیادی از کارهایی که در حوزه پایاننامه و مقالات در حال تولید و انتشار هستند، کارهایی است که به «بررسی موضوع X از دیدگاه A» اختصاص یافته و نهایتاً دلالتهای این نظریه در یکی از موضوعات بررسی شده است. این رویکرد قطعاً نظریهپردازی نیست؛ بلکه این رویکرد را میتوان «نظریهبازی» نامگذاری کرد.
دولت ادامه داد: این آفت باعث شده که وجود نظریهپردازان بزرگ در میان شخصیتهای دینی، به جای آنکه موجب حرکت بیشتر و رشد و تسریع در روند بالندگی ما شود، ما را به رکود و ایستادن در کنار نظریات آنها دعوت کرده است.
«مقالات علمی پژوهشی»؛ بلای دامنگیر نظام پژوهشی
نویسنده کتاب «قرآن کریم و فرهنگ اهل بیت(ع)» در ادامه گفت: متأسفانه بسیاری از شوراهای پژوهشی دانشگاهها در هنگام تصویب پایاننامههای کارشناسی ارشد و رسالههای دکتری و نیز هیئت تحریریه و داوران مجلات، به جای آنکه در دانشجویان روحیه اعتماد به نفس برای شکستن مرزهای گذشته را بدمند، هر گونه جرئت و جسارت برای اظهارنظر را در دانشجویان از بین میبرند، چه رسد به روحیه نظریهپردازی؛ از این رو انتظار تولید کارهای جدید، اقدامی نسنجیده و بیهوده است.
وی تصریح کرد: حتی این انتظار را از اساتید و اعضای هیئت علمی هم نمیتوانیم داشته باشیم؛ چرا که آنها نیز در هنگام تولید آثار و عرضه مقالات با همین سنخ داوریها مواجه هستند؛ از این رو میبینیم که متأسفانه بسیاری از اساتید هم سعی میکنند مقاله خودشان را مطابق شاخصهای ارزیابی موجود تألیف کنند و امتیاز علمی خودشان را بگیرند. به همین دلیل، یکی از مهمترین بلاهایی که دامنگیر نظام پژوهشی کشور شده، «مقالات علمی پژوهشی» است. امتیازی که این مقالات برای ورود به مقاطع تحصیلی بالاتر و یا ورود به هیئت علمی دانشگاهها و ارتقای رتبه علمی دارد، براساس همین تعاریفی است که از وضع پژوهش عنوان شد.
دولت این موضوع را به حوزه سیاستگذاری تولید علم و مدیریت کلان نظام پژوهشی کشور مرتبط دانست و بیان کرد: البته بخشی از این مشکلات هم متوجه دانشگاهها و اساتید و دانشجویان است. اساساً «شاخصگذاری» و «اعطای امتیازهای علمی» کارهایی است که در حوزه سیاستگذاری کلان باید انجام شود، همچنین شاخصهای تولید علم در حوزه علوم قرآنی باید به گونهای تعریف شود که «تعریف مسائل جدید»، «حل مسائل موجود» و «نظریهپردازی» به معنای واقعی کلمه دنبال و آنگاه به این موارد امتیاز علمی پژوهشی داده شود.
تعریف شاخصهای مناسب در حوزه تولید علم
وی در ادامه راهکارهایی را برای ارتقای سطح کمی و کیفی آثار قرآنی اشاره کرد و گفت: در این راستا لازم است در حوزه تولید علم به فکر تعریف شاخصهای مناسب باشیم و باید امتیاز مقالاتی که اصطلاحاً علمی پژوهشی نامیده شدهاند کاسته شود. قطعاً با این پیشنهاد مخالفتهای زیادی میشود؛ چرا که متأسفانه بسیاری از افراد از طریق این گونه «امتیازهای بادآورده» به رتبههای علمی بالاتر راه یافتهاند، از سوی دیگر نظام پژوهش باید «بانک جامع اطلاعاتی» در حوزههای مختلف علمی از جمله علوم قرآنی داشته باشد تا بتواند دائماً منابع و نظریات موجود را رصد و تحلیل کند و با شناسایی خلأها، اولویتهای پژوهشی را به دانشگاهها و مراکز پژوهشی ابلاغ کند. هر چند ظاهراً ایرانداک باید چنین کاربردی داشته باشد، اما در حال حاضر چنین رویکردی در آن مشاهده نمیشود.
دولت بیان کرد: باید با کسانی که خودباختگی را به دانشجویان القا میکنند، جداً مقابله شود، آنچه باعث کار و تلاش میشود، قبل از انگیزه، داشتن روحیه اعتماد به نفس است؛ از این رو کسانی که اعتماد به نفس را از دانشجویان میگیرند، دانسته یا ناآگاهانه به آنها خیانت میکنند و در رشتههای غیرانسانی از «پیوند صنعت و دانشگاه» صحبت بسیار میشود. اگر بتوان مدیریت تقاضا در رشتههای الهیات ایجاد کرد، آنگاه مدیریت تولید و عرضه محصولات جدید هم میسور خواهد بود.
این مصاحبه ایکنا هم مصاحبه ارزشمندی بود. به امید استمرار چنین مباحثی