کد خبر: 3508778
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۱
به بهانه شهادت مختار ثقفی؛

«مختارنامه»، سریالی که دستاوردهایش تمامی ندارد

گروه هنر: سریال «مختارنامه» از آن دست تولیداتی است که می‌توان آن را کاری فاخر برشمرد که دستاوردهایش تمامی ندارد.

«مختارنامه» عنوان سریالی 40 قسمتی بود که فیلمبرداری آن از سال 83 آغاز شد و تا تیرماه 88 ادامه داشت. این کار فاخر تجربه‌ای دیگر از داود میرباقری در مقام کارگردان بود که این بار با محور قرار دادن زندگی مختار ثقفی به نوعی عاشورا را هم مد نظر قرار داده بود. بودجه این کار 20 میلیارد اعلام شد؛ رقمی که در برابر کیفیت و تاثیراتی که این کار در جهان اسلام داشت، هیچ است. این مجموعه تلویزیونی برای اولین بار در مهرماه سال 89 روی آنتن رفت و امروز بیش از شش سال است که از پخش آن می‌گذرد، البته شبکه‌های مختلف سیما بارها این کار را روی آنتن برده‌اند و هر بار هم دیدن آن خالی از لطف نیست، اما به هر حال زیبایی این سریال تا سال‌ها در یادها باقی خواهد ماند. 

نکته دیگر این‌که، وقتی قرار است درباره «مختارنامه» سخنی گفته شود به راحتی این کار قابل انجام است، چون مجموعه سرشار از داشته‌های کیفی است که درباره هر کدام بخواهیم سخن بگوییم حرف برای زدن بسیار است. با این توضیح در ابتدا از کارگردانی «مختارنامه» آغاز می‌کنم. دیگر بر کسی پوشیده نیست بهترین شخصیتی که در سینما و تلویزیون درباره تاریخ اسلام کار می‌کند داود میرباقری است. نکته‌ای که همه سینماگران آن را دریافته‌اند، غیر از مسئولان سیما، چون اگر غیر از این بود تا به امروز به جای هزینه کردن روی سریالی چون «معمای شاه» که به هیچ وجه با استقبال مردم و منتقدان مواجه نشده، این امکان را فراهم می‌آوردند تا میرباقری، سلمان فارسی را بسازد، حتی اگر بخواهم به صورت افراطی هم اظهار نظر کنم باید بگویم که سیما بودجه پروژه‌های «الف» خود را باید روی این فیلمساز متمرکز کند تا هر 5 سال حداقل شاهد کاری چون «مختارنامه» در سیما باشیم.

دستاوردهای فنی «مختارنامه» نکته‌ای عیان است

درباره بخش‌های فنی کارگردانی هم بهتر است چیزی نگوییم، چون هر آنچه باید در این عرصه گفته می‌شد تا به امروز بیان شده، پس بهتر است از بحث کارگردانی و دیگر بخش‌های فنی این سریال بگذریم و به نکاتی بپردازیم که این سریال توانست رقم بزند. این سریال باعث شد تا نگاه مسلمانان نسبت به یک قهرمان شیعی تغییر کند، چون متاسفانه طی قرن‌ها نسبت به این شخصیت اجحاف شده بود و زمزمه‌های ناخوشایندی درباره وی شنیده می‌شد، اما بعد از پخس این سریال علاوه بر این‌که دید مرم تغییر کرد، نوعی جریان‌سازی فرهنگی نیز به واسطه این کار به وجود آمد، حتی بسیاری از سیاست‌گذاران از محبوبیت این سریال برای تبلیغ خود بهره بردند. برای نمونه در عراق عکس مختار در کنار نوری‌مالکی، رئیس جمهور عراق قرار می‌گرفت تا به نوعی برای آن سیاستمدار محبوبیت کسب شود، حتی آرامگاه مختار شکلی آبرومند پیدا کرد، به نحوی که امروز یکی از نقاط پربازدید شهر کوفه است. این اتفاق را مقایسه کنید با کارهای مشابه تاریخی که این روزها از سیما پخش می‌شود و کسی حاضر نیست حتی درباره آن حرف بزند!

«مختارنامه» تا به امروز بارها از شبکه‌های مختلف سیما پخش شده، حتی کل مجموعه در قالب یک بسته از سوی نمایش خانگی وارد بازار شد که استقبال از آن نیز خیره‌کننده بود. این اتفاق نشان می‌دهد، حتی این قبیل کارها قادر هستند دستاورد اقتصادی نیز برای سیما به همراه داشته باشند، به ویژه در بحث فروش سریال به دیگر کشورهای مسلمان هم، مطمئناً سود مطلوبی نصیب سیما شده است؛ البته می‌شد برای این مجموعه یک نسخه سینمایی در نظر گرفت تا در سینماها نیز شاهد نمایش این کار باشیم، چون معتقدم عظمت تصویر در این سریال به اندازه‌ای بزرگ بود که تلویزیون به درستی نمی‌توانست آن را پوشش دهد، اما پرده سینما به خوبی می‌توانست زیبایی‌های آن را تصویر کند. 

در زمان پخش این سریال حواشی نیز پیش آمد که مربوط به پخش صحنه‌های شهادت حضرت ابوالفضل(ع) می‌شد، اتفاقاتی که منجر به حذف آن صحنه‌ها شد. هر چند همان صحنه‌ها در شبکه‌های اینترنتی پخش شد و اکثر مردم نیز آن را دیدند، حتی در بازار شهر نجف آن بخش‌های حذف شده به نمایش درمی‌آمد. جدا از این مسئله نکته‌ای دیگر هم در این حوزه وجود دارد، آن هم این است که هر اندازه ما کار کردن در این حوزه را برای فیلمسازان خود سخت کنیم، امکان کار کردن برای شبکه‌های وهابی را بیشتر مهیا کرده‌ایم تا با ساخت «عمر فاروق» یا «معاویه، حسن و حسین» تاریخ را به صورت نادرست برای مردم تحریف کنند. برای همین این سوال پیش می‌آید که کسانی که مانع از نمایش کارهایی چون «رستاخیز» و بخش‌هایی از «مختارنامه» می‌شوند، می‌توانند جلوی نمایش کارهای شبکه‌های وهابی را بگیرند؟ آیا آنان نمی‌دانند که جوانان به راحتی می‌توانند آن کارها را تماشا کنند؟ پس باید از این بزرگان خواهش کرد تا با دیدی باز، امکانی را فراهم آورند تا فیلمسازانی چون میرباقری و درویش با اشتیاق در این حوزه فعالیت کنند.

بی‌توجهی سینما و تلویزیون به عاشورا

مطلب دیگری که روی آن تاکید دارم بی‌توجهی سینما و تلویزیون به حماسه‌ای چون عاشوراست! زیرا ما در این حوزه تنها به صورت مستقیم یک فیلم را داشته‌ایم که به این موضوع پرداخته است؛ فیلمی که آن را ممنوع کرده‌ایم، حال این مسئله را مقایسه کنید با تعداد کارهایی که درباره حضرت مسیح(ع) در غرب ساخته می‌شود. برای همین به جرئت باید گفت که حداقل بیش از 200 کار در این حوزه تولید شده است که این روزها سریال‌سازی هم به آن اضافه شد. این مسئله چه دستاوردی برای آنان دارد؟ این سوال را اگر بخواهیم پاسخ دهیم، جوابش چیزی خواهد بود که بیان آن در رسانه قابل قبول نیست، پس بیاییم دلسوزانه در این حوزه فکر کنیم و تمرکز خود را در تولیدات به روی موضوعاتی چون عاشورا معطوف کنیم، اتفاقی که اگر رخ دهد، مطمئن باشید دستاورد آن قابل اندازه‌گیری نخواهد بود. 

در انتهای این یادداشت بار دیگر به سریال «مختارنامه» مراجعه می‌کنیم. این سریال توانست بخشی از تاریخ صدر اسلام را به تصویر بکشد. این اتفاق می‌تواند درباره دیگر ائمه(ع) نیز رخ دهد. به ویژه امامانی که مردم درباره آنها کمتر می‌دانند، چون اگر ما در این حوزه فعال نباشیم راه را برای معاندان و شیطان‌صفتانی باز خواهیم کرد تا با زبان هنر به امامان توهین کنند که کار شاهین نجفی خودفروخته، نمونه‌ای از این قبیل هجمه‌هاست.

ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۷/۰۶/۱۷ - ۰۰:۱۷
0
2
سریال زیبایی بود.
captcha