سقوط هواپیمای مسافربری در سال 67 فاجعهای بود که پس از گذشت 28 سال نمیتوان آن را فراموش کرد. این اتفاق وحشتناک در آن سالها با عکسالعمل شدید بسیاری از مردم جهان رو به رو شد، هر چند بسیاری از مدافعان دروغین حقوق بشر در آن روزها این وقایع را نادیده گرفتند، اما بحث ما به طور مستقیم این رویداد را مد نظر ندارد، بلکه میخواهیم ارزیابی کنیم که سینما و تلویزیون تا چد حد در پرداختن به این موضوع موفق بودهاند.
در سال 2001 برجهای دوقلو آمریکا مورد حمله سه هواپیما قرار گرفت. بعد از آن اتفاق تروریستی که کشتهشدگان فراوانی نیز داشت، هالیوود فیلمهای متعددی را تولید کرد که در آنها به انحای مختلف این موضوع محور کارها بود، اما این توجه را مقایسه کنید با فیلمهایی که در داخل کشورمان تولید شدهاند و مضمون آنها سقوط هواپیمای مسافربری ایران بوده است؟ جواب به این سوال بسیار سخت است چون غیر از «ابلیس» کار شاخص دیگری در این حوزه تولید نشده است، البته چند کار تلویزیونی نیز در این حوزه تولید شدهاند که به نوعی موضوع مورد نظر را محور قرار دادهاند، اما کیفیت این تولیدات به اندازهای ضعیف بوده که به هیچ وجه یادی از آنها در اذهان باقی نمانده است.
این کمکاری در شرایطی است که ما با تولید برخی آثار در سینما نشان دادهایم که اگر بخواهیم میتوانیم به کارهای پرخرج هم ورود کنیم، اما گویی این موضوع در سینمای ما فراموش شده است. تنها در سالروز این فاجعه تلویزیونی یک کار ضعیف تلویزیونی روی آنتن میفرستند که هیچ مخاطبی از بابت تماشای آن تحت تاثیر قرار نمیگیرد. نکته جالبتر اینجاست که معمولاً سازندگان این قبیل کارها افرادی هستند که اولین تجربه فیلمسازی خود را پشت سر میگذارند، اتفاقی که تنها در کشور ما روی میدهد و موضوعات ملی و پر اهمیت توسط فیلمسازان کمتجربه ساخته میشوند.
نبود بودجه بهانه همیشگی سینما در حوزه موضوعات ارزشی
درباره چرایی این کمکاریها معمولاً سخنانی مطرح میشود که بیشتر نوعی توجیه است؛ اتفاقی که برای موضوعاتی چون تسخیر لانه جاسوسی رخ میدهد. اولین دلیلی که معمولاً در این حوزه ذکر میشود نبود بودجه لازم برای تولید فیلمهای مورد نظر است، اما همانگونه که پیشتر گفته شد کارهایی در سینمای ما تولید شدهاند که به نوعی بودجه آنها خیره کننده بوده، اما به لحاظ اهمیت قابل مقایسه با موضوع مورد نظر ما نبودهاند. نکته دیگر اینکه میشود کمبود بودجه را با جذب سرمایهگذار تامین کرد. به این معنی که قانونی تصویب شود تا مراکز دولتی و غیر دولتی در صورت مشارکت در ساخت چنین کارهایی از معافیت مالیاتی بهره ببرند. در این صورت مطمئناً با نتایج قابل توجهی رو به رو خواهیم بود.
توجیه دیگری که در این رابطه وجود دارد به بحث فیلمنامه مربوط میشود. این گفته بارها در سخنان مسئولان سینمایی شنیده میشود که ما در این حوزه سناریوهای خوبی نداریم، این عذر که از طرف مسئولان مطرح میشود بسیار نکوهیده است، چون این کمکاری در شرایطی است که مسئولیت آن برعهده خود مسئولان است و آنها باید شرایطی را فراهم آورند تا این نقصان برطرف شود، نه اینکه به بهانه این کمبود، بخواهیم کمکاری خود را پوشش دهیم.
در پایان باید گفت که سینما به این آب و خاک بدهکار است، به ویژه به موضوعات ارزشی و انقلابی این سرزمین، برای همین کار کردن در این حوزه نوعی انجام وظیفه است که سینما نمیتواند بابت آن ادعایی داشته باشد.