کد خبر: 3512959
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۰

جلب نظر مخاطبان به سینمای قرآنی با رعایت استانداردها

گروه هنر: سینمای ایران طی سال‌های جاری با فیلم‌هایی غیر ارزشی پای در مسیری اشتباه گذاشته است که «بارکد» جدیدترین نمونه این نابهنجاری‌ها در سینماست و ضعف آثار در این حوزه سبب دلزدگی مخاطبان شده است؛ در حالی که با رعایت استانداردها در سینمای قرآنی می‌توان نظر مخاطبان را به این حوزه جلب کرد.

«بارکد» جدیدترین تجربه مصطفی کیایی، فیلمی است که صرفاً برای تصاحب گیشه ساخته شده و غیر از سرگرمی، موضوع دیگری برای عرضه ندارد؛ البته به لحاظ ساختار و قواعد رایج سینمای تجاری، این فیلم کار خوبی است، اما در بحث معنا و ارزش‌هایی که انقلاب ما منادی آن است «بارکد» حرفی برای گفتن ندارد.

سیر تولید این دست تولیدات نیز از ابتدای سال جاری شکلی جدی‌تر به خود گرفت. برای همین هم شاهد هستیم فیلم‌هایی چون «من سالوادر نیستم»، «پنجاه کیلو آلبالو» و ... اکران عمومی می‌شوند. این اتفاق در شرایطی است که وقتی از وزیر ارشاد سوال می‌کنیم چرا چنین کارهایی تولید می‌شود، جواب می‌دهد که جلوی نمایش این دست تولیدات در اکران عمومی گرفته خواهد شد!

ادعای وزیر مبنی بر برخورد با چنین فیلم‌هایی این سوال را پیش می‌آورد که آیا وزارت ارشاد در زمان تصویب فیلمنامه، مجوز ساخت و پروانه نمایش، کارشناسی ندارد که بتواند آثار را ارزیابی کند تا در ادامه، کارهای سخیف روانه اکران عمومی نشوند؟ آیا حتماً باید سرمایه بیت‌المال هزینه ساخت کارهای مورد نظر شود، آن گاه بخواهیم در مقابل آن عکس‌العمل نشان دهیم؟

رویکرد فیلم‌های دینی

مطلب دیگری که در این بحث مطرح است اینکه ما قبل از اکران عمومی جلوی نمایش فیلمی چون «رستاخیز» را می‌گیریم، اما آثاری چون «پنجاه کیلو آلبالو»، «بارکد» و... به راحتی نمایش داده می‌شوند؟! البته در کنار فیلم‌هایی که در خود هیچ ارزش دینی و انقلابی ندارند، کارهایی چون «ایستاده در غبار» نیز ساخته می‌شود که به معنای واقعی فیلمی شریف و انقلابی است.

«ایستاده در غبار» که می‌توان از آن به عنوان اثری کاملاً قرآنی نام برد، مورد پسند تماشاگران نیز واقع شده است، اتفاقی که نشان می‌دهد اگر ما بتوانیم فیلمی قرآنی و انقلابی را با استانداردهای بالا به تماشاگر عرضه کنیم تماشاگر نیز از آن استقبال خواهد کرد. در ضمن در این وضعیت عجیب اکران‌های سینمایی، فیلم‌هایی چون «رسوایی 2» نیز اکران می‌شود که به اصطلاح کاری دینی و قرآنی هستند، اما به دلیل پرداخت ضعیف به موضوعات مورد نظر، تاثیرگذاری چندانی با خود به همراه ندارند.

وقتی از نبود فیلم‌هایی ارزشی در سینما سخن می‌گوییم، منظورمان این نیست که هیچ فیلم مناسبی در سینمای کشورمان تولید نمی‌شود، چون همان گونه که در توضیح فوق گفته شد در این سینما «ایستاده در غبار» نیز ساخته می‌شود، اما سوال اساسی اینجاست که نسبت تولید این دست تولیدات تا چه اندازه است؟ آیا در سینمای ما موقعیتی فراهم شده که ما بتوانیم اوج مفاهیم قرآنی را در کارهایی چون «بچه‌های آسمان» یا «رنگ خدا» ببینیم؟

سینما تنها به گیشه می‌نگرد

سوالات مطرح شده در حوزه سینمای قرآنی بسیار زیاد است که معمولاً به آن پاسخ قانع کننده‌ای داده نمی‌شود. در این میان فرهنگ گیشه بر تصمیم‌گیری‌ها فائق آمده است. این نگرش اشتباه نه فقط در سینما، بلکه در دیگر رشته‌های هنری نیز حاکم شده است؛ معضلی که با توجیه جذب مخاطب رخ می‌دهد. برای مثال برخی کارهای داخلی در عرصه موسیقی گوی سبقت را از خوانندگان لس‌آنجلسی ربوده‌اند و کارهای بسیار سطحی و ریتمیک روانه بازار می‌کنند! آن گاه برخی مدیران با افتخار شعار می‌دهند که جوانان ما به سمت موسیقی داخلی گرایش پیدا کرده‌اند و کمتر به سراغ خوانندگان لس‌آنجلسی می‌روند؟! 

در انتهای این یادداشت باید این نکته را مد نظر داشت که سینمای قرآنی و انقلابی خواسته‌ای نیست که در اظهار نظر مدیران سینمایی به دست آید، بلکه در حمایت‌هایی نهفته است که در ساخت و اکران این دست تولیدات انجام می‌شود، اتفاقی که معمولاً رخ نمی‌دهد، حتی در مواقعی با توجیهات مختلف با فیلم‌های ارزشی برخورد می‌شود که نمونه بارز آن نیز در این یادداشت ذکر شد.

captcha