به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) آیتالله العظمی مکارم شیرازی در این یادداشت آورده است: بدون شك در عصر ما كه بعضى نام آن را عصر برهنگى و آزادى جنسى گذاردهاند و افراد غربزده، بى بند و بارى زنان را جزئى از آزادى او مىدانند سخن از حجاب گفتن براى اين دسته ناخوشايند و گاه افسانه اى است متعلق به زمانهاى گذشته! ولى مفاسد بى حساب و مشكلات و گرفتاری هاى روز افزونى كه از اين آزادي هاى بى قيد و شرط به وجود آمده سبب شده كه تدريجاً گوش شنوايى براى اين سخن پيدا شود.[1] البته در محيط هاى اسلامى و مذهبى، مخصوصاً در محيط ايران بعد از انقلاب جمهورى اسلامى، بسيارى از مسائل حل شده، و به بسيارى از اين سؤالات عملاً پاسخ كافى و قانع كننده داده شده است، ولى باز اهميت موضوع ايجاب مى كند كه اين مساله به طور گسترده تر مورد بحث قرار گيرد.[2]
حجاب و پوشش؛ ضرورت بنیادین در اسلام
بدون شك حجاب از مسلمات اسلام است، و تمام فقهاى اسلام در آن اتفاق نظر دارند، و هرگونه بد حجابى و بى حجابى بر خلاف شريعت مقدسه است.[3] لذا حجاب و پوشش در اسلام امنیت فوق العاده ای دارد و آیات فراوانی نیز درباره حجاب آمده است و کسی هم نمی تواند منکر آن شود .[4] بدیهی است حجاب، حفظ شخصيت زن، و جلوگيرى از انحراف جوانان، و (ممانعت از) گسترش فساد در جامعه اسلامى است. [5] و همان گونه كه اصل پوشيدن لباس براى زنان و مردان منافات با آزادى آنها ندارد، حجاب نيز چنين است.[6] آرى حجاب از ضروريات دين و برگرفته از قرآن مجيد است، و همه مذاهب اسلامى آن را قبول دارند. و منظور از ضرورى دين چيزى است كه هر كس با مسلمين مقدارى معاشرت داشته باشد، مى فهمد مسلمانان به آن پايبند هستند.[7] به تعبیر دیگر منظور از «ضروريات دين» اموريست كه همه، اعم از عالم و غير عالم، مى دانند جزء دين است؛ مانند مسأله حجاب؛ از این رو «احكام ضرورى اسلام» همان احكام ضرورى دين است. [8] به همين دليل، دستور حجاب يكى از مؤكدترين دستورهاى اسلام است. قرآن مجيد در آيات متعددى از جمله: آيات 31 و 60 سوره نور و آيات 33 و 53 و 59 سورۀ احزاب، بر مسئله حجاب تأكيد كرده است كه گاهى زنان با ايمان را مخاطب قرار مى دهد و گاهى همسران پيامبر صلى الله عليه و آله را و گاهى نيز با استثنا كردن زنان پير و از كارافتاده، تكليف بقيه را روشن مى سازد؛ به اين ترتيب با عبارات مختلف، اهميت اين وظيفه اسلامى را بازگو مى كند.[9]
فلسفه حجاب و پوشش
بی تردید اسلام بر خلاف جوامع مدرن غربی و نیز غرب زده های هوسباز، طرفدار برچیده شدن خودنمایی زنان در جامعه است، اسلام مخالف ورود زنان به مسابقه بى پايان در نشان دادن اندام خود و تحريك شهوات و هوس هاى آلوده مردان است از این رو حجاب جزئى از اين برنامه در مقابله با بهره کشی ظالمانه از زنان محسوب مى شود، اسلام مى گويد كاميابي هاى جنسى اعم از آميزش و لذت گيري هاى سمعى و بصرى و لمسى مخصوص به همسران است و غير از آن گناه، و مايه آلودگى و ناپاكى جامعه مى باشد.[10] باید اذعان نمود فلسفه حجاب چيز مكتوم و پنهانى نيست زيرا برهنگى زنان پيامدهايى همچون تحریک دائم مردان مخصوصا جوانان را در پی دارد، تحريكى كه سبب كوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هيجان هاى بيمار گونه عصبى و گاه سر چشمه امراض روانى مى گردد، حال آنکه اسلام مى خواهد مردان و زنان مسلمان روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاك داشته باشند، و اين يكى از فلسفههاى حجاب است.
هم چنین آمارهاى قطعى و مستند نشان مى دهد كه با افزايش برهنگى در جهان طلاق و از هم گسيختگى زندگى زناشويى در دنيا به طور مداوم بالا رفته است، حال آنکه در محيطى كه حجاب است (و شرائط ديگر اسلامى رعايت مى شود) زوجین تعلق به يكديگر دارند، و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص يكديگر است، لیکن در «بازار آزاد برهنگى» عملا زنان به صورت كالاى مشتركى در آمده اند و دیگر قداست پيمان زناشويى بی معنا شده است که این آسیب به فروپاشی نهاد خانواده منتهی شده است.[11] گسترش دامنه فحشاء، و افزايش فرزندان نامشروع، از دردناكترين پيامدهاى بى حجابى است،با توجه به اينكه« فحشاء» و از آن بدتر« فرزندان نامشروع» سر چشمه انواع جنايت ها در جوامع انسانى بوده و هستند، ابعاد خطرناك اين مساله بیش از پیش روشنتر مى شود. بحرانی عظیم که منبعث از یکی از عوامل موثر بر آن یعنی مساله برهنگى و بى حجابى است.[12] مساله«ابتذال زن» و«سقوط شخصيت او» در اين ميان نيز حائز اهميت فراوان است، هنگامى كه زن را از طريق جاذبه جنسيش وسيله تبليغ كالاها و دكور اطاق هاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان و سياحان و مانند اينها قرار بدهند، در چنين جامعه اى شخصيت زن تا سر حد يك عروسك، يا يك كالاى بى ارزش سقوط مى كند، و ارزش هاى والاى انسانى او به كلى به دست فراموشى سپرده مى شود، و تنها افتخار او جوانى و زيبايى و خودنمائيش مى شود.[13] و به اين ترتيب مبدل به وسيله اى خواهد شد براى اشباع هوس هاى سركش يك مشت آلوده فريبكار و انسان نماهاى ديو صفت! در چنين جامعه اى چگونه يك زن مى تواند با ويژگي هاى اخلاقيش، علم و آگاهى و دانائيش جلوه كند، و حائز مقام والايى گردد؟!
تبیین حد حجاب و پوشش زنان
روايات زيادى در حد تواتر وارد شده است كه دلالت مى كند حجاب لازم بوده است. و غالب اين روايات دلالتش دلالت التزامى است و در این مسأله دلالت التزامى از دلالت مطابقى بهتر است، چون اصل وجوب را مسلم مى گيرد. پس حجاب امر مسلم و مفروغ عنه بوده و سؤال از فروع آن شده است حال اگر اين روايات به آيات و به ضرورت دين (مسأله از ضروريات دين است) ضميمه شود حكم وجوب حجاب بر زنان با أبلغ البيان و أتم البرهان ثابت مى شود[14].
گفتنی است در مورد حجاب واجب، كافى است كه زن بدن خود را جز صورت و دست تا مچ به هر وسيله اى كه مى تواند بپوشاند و لباس خاصى شرط نيست ولى پوشيدن لباس هاى تنگ و چسبان و همچنين لباس هاى زينتى اشكال دارد؛[15] منظور لباس هايى است كه در عرف مردم آن را لباس زينت مى خوانند.[16]به تعبیر دیگر لباس زينتى چيزى است كه زن ها براى زيبايى آن را مى پوشند، و شبيه آرايشى است كه در صورت خود انجام مى دهند.[17] لذا پوشيدن لباس هاى مبتذل، يا لباس هاى تنگ و مهيج، يا مدل هايى كه موجب ترويج فرهنگ غرب است، اينگونه لباس ها به ويژه براى زنان، اشكال دارد، و بر پسران و دختران و مردان و زنان مسلمان لازم است رعايت موازين عفت اسلامى را، كه مايه سعادت دنيا و آخرت آنهاست، بنمايند.[18] همچنین پوشيدن جوراب هاى نازك، اگر پا در آن پيدا باشد جايز نيست.[19] پوشانيدن وجه و كفين لازم نيست، لیکن اگر نپوشاندن صورت و دست ها تا مچ، براى برخى از زنان در جامعه فسادى را به دنبال داشته باشد در اين صورت پوشاندن آن واجب مى شود.[20] لازم به ذکر است اجبار همسر و يا دختران در پوشاندن دست ها و صورتشان جايز نيست[21]؛ هم چنان که مرد نمى تواند زن را به پوشش خاصى مجبور كند، مگر اين كه حجاب اسلامى با آن پوشش مراعات نگردد.[22]لذا در حجاب اسلامى نوع لباس و رنگ آن تفاوت نمى كند بلكه واجب است پوشاندن تمام بدن غير از صورت و دست ها تا مچ، ولى پوشيدن لباس هاى زينتى هر چند بدن آشكار نباشد جايز نيست.[23]،[24] و مانتو در صورتى كه تنگ و چسبان نباشد، و تمام بدن زن به جز گردى صورت و دست ها تا مچ را بپوشاند، حجاب اسلامى محسوب مى شود.[25]
منابع
[1] تفسير نمونه ؛ ج14 ؛ ص442.
[2] همان؛ ص443.
[3] احكام خانواده، ص: 34.
[4] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛ درس خارج فقه ؛ مسجد اعظم قم؛1390/03/04.
[5] احكام بانوان ؛ ص187.
[6] احكام خانواده ؛ ص33.
[7] همان.
[8] استفتاءات جديد ؛ ج3 ؛ ص383.
[9] اخلاق در قرآن ؛ ج2 ؛ ص319.
[10] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج3 ؛ ص292.
[11] همان.
[12] همان.
[13] تفسير نمونه ؛ ج14 ؛ ص446.
[14] كتاب النكاح ؛ ج1 ؛ ص57.
[15] رسالة توضيح المسائل (فارسى) ؛ ص397.
[16] احكام خانواده، ص: 42.
[17] همان.
همان؛ ص183.[18]
[19] همان ؛ ص35.
[20] همان؛ص182.
[21] احكام بانوان ؛ ص182.
[22] احكام خانواده ؛ ص211.
[23] رسالة توضيح المسائل (فارسى)، ص: 484.
[24] همان ؛ ص483.
[25] احكام خانواده ؛ ص211.