فردای آن شبی که «رامبد جوان» ـ که این روزها انتقادات جدی را حول برنامه خود میبیند ـ، یکی از ملیپوشان جوان فوتبال کشورمان را به استودیو خندوانه دعوت کرد و بعد هم درخواست و آرزوی این فوتبالیست مبنی بر دیدار خصوصی با رئیسجمهور مطرح شد، هیچکس حتی خود «سردار آزمون» هم فکرش را نمیکرد که سخنانش مورد توجه اولین شخص اجرایی کشور قرار بگیرد.
هنوز برنامه خندوانه که آخرین ساعات شب پخش میشود به تکرار روز بعد خود نرسیده بود! که از دفتر رئیسجمهور با سردار آزمون، تماس گرفته میشود و با دیدار این فوتبالیست با رئیس جمهور موافقت میشود، هر چند هنوز این دیدار صورت نگرفته یا اگر گرفته رسانهای نشده، اما همین موافقت، نشان از بسیاری مسائل دارد، از اثرگذاری برنامه خندوانه تا اثرگذاری چهرهها و بسیاری مسائل دیگر که جای پرداختن به آنها نیست.
سرعت این اجابت دعوت به حدی بود که خود سردار آزمون هم از آن تعجب کرده و گفته بود «حقیقتش فکر نمیکردم با توجه به مسائل و مشکلات مختلفی که در کشور وجود دارد! این چنین به سرعت رئیسجمهور عزیز کشورم به درخواستم پاسخ مثبت بدهد».
حقیقت ماجرا این است که نه تنها خود سردار جوان فوتبال کشورمان که بسیاری نیز این باور را نداشتند که با توجه به مشکلات مختلفی که در کشور وجود دارد با این دیدار موافقت شود، حتی بسیاری این درخواست و آرزوی سردار را هم جدی نگرفته بودند. حال این درخواست را در کنار درخواستهای دوساله فعالان، اساتید، پیشکسوتان، مسئولان و جامعه قرآنی کشورمان از رئیس جمهور برای حضور در همایش تجلیل از خادمان قرآن قرار دهیم و مقایسهای داشته باشیم بین این دو درخواست.
حالت اول این است که صدای جامعه قرآنی به گوش مدیران عالی اجرایی کشور از جمله رئیس جمهور نمیرسد، صدایی که البته چندان هم رسا نیست نه تقویتکنندههایی دارد و نه خود به تنهایی توان رسیدن به گوش مسئولان را دارد، نه قدرت نهیب زدن دارد و نه ...
قرآنی جماعت که همیشه به دنبال حفظ نجابت تاریخی خود بوده و به خود اجازه هیچ اعتراض تندی را به مسئولان بالای کشور نمیدهد، همیشه مشکلات صنفی خود را در اولویتهای بعدتر از خواستههای دیگر اقشار جامعه قرار داده است و البته با این توجیه که از یک پای رحلنشین نیز غیر از این انتظار نمیرود.
دیده نشدن، نشنیدن صدا و جدی نگرفتن قرآنیها، سالهاست توی ذوق میزند، نشان به آن نشان که سال گذشته فعالیتهای قرآنی کشور یک ریال بودجه دریافت نکرد، نشان به آن نشان که هنوز هم سالهاست در گیرودار بیمه هستند و صندوقی که هر سال گفته میشود تا پایان سال راهاندازی میشود و نمیشود، نشان به آن نشان که دو سال است از حضور یک ساعته رئیس جمهور در جمع خود برای تجلیل از خادمان قرآن محروم هستند و البته هزاران نشان دیگر از مظلومیت جامعه قرآنی و موضع نجیبانهای که آنها دارند.
حالت دیگر این جدی گرفته نشدن جامعه قرآنی که البته امیدواریم اینگونه نباشد، این است که صدای درخواست قرآنیها برای حضور رئیس جمهور در همایش تجلیل از خادمان قرآن به گوش مدیران سطح بالای کشور و از جمله رئیس جمهور میرسد، اما کارها اولویتبندی میشود و البته فعالان قرآنی همیشه در اولویت دوم و یا پائینتر بودهاند.
کاش قرآنیها هم تنها به گفتن صحبتهای خود در رسانههای قرآنی اکتفا نمیکردند و اندکی در مواضع کریمانه و نجیبانه خود تجدیدنظر میکردند و یا کاش رامبد جوان یک خادم قرآن را هم به برنامه خود دعوت میکرد. تا شاید اندکی از مهجوریت قرآن کاسته شود.
تیمور کاکایی
ما از این نشان به آن نشان ها بسیار سراغ داریم
دیدار هر ساله رئیس جمهور با هنرمندان و ...
بماند که این دولت حداقل در عمل نشان داده که اهتمامی به امر قرآن ندارد وگرنه حداقل بودجه های قرآنی را کم و یا بعضا حذف نمی کرد
قرآن همچنان مظلوم و مهجور است
خسته نباشید
ان شاءالله همچین روند جسورانه ای ادامه داشته باشد.
خداوند برعزت مقام معظم رهبري بيفزايد كه وقتي ساعت ٢١:٤٥كاراسماءالحسني گروه محمدرسول الله (ص) رادرتلويزيون مشاهده مي فرمايند همان شب ساعت ٢٢:٤٠مسئولين مربوطه رادفترشان پيدا مي كنند وپيام را ابلاغ مي كنند
اين يعني دغدغه قرآني داشتن عاليترين مقام كشور با آنهمه كار و...
کاش مسئولان اجرایی کشور فقط کمی دغدغه قرآنی می داشتند
وگرنه از این سردار آزمون ها در قرآن به ویژه مشهد زیاد داریم
و ای کاش رامبد جوان حداقل جوانان قرآنی بسیاری که در کشورهای دیگر بیشتر از ایران می درخشند رو به برنامش دعوت می کرد
و ای کاش های دیگر که.....
بودن یا نبودن مسئله این است؟؟؟؟؟ بکجا چنین شتابان
واقعاً خسته نباشید،
خدا قوت...
و اما بعد،
بنده نه بعنوان یک فعال قرآنی، یا خادم قرآنی، یا عامل به قرآن و حتی قاری قرآن(که همه ی این فقدان ها برایم جای بسی تأسف دارد و شرم نیز هم) بلکه بعنوان یک مسلمان شیعه ی دوستدار قرآن، همچون شما عزیزان، سینه ام مالامال از درد است و به همین خاطر، دغدغه های بیشمارتان را بخوبی لمس کرده و با تمام وجود ارج می نهم. ولی بر متن فوق، نقدی دارم که امید است بشنوید و بپذیرید و زین پس چراغ راه قرار دهید.
مظلومیت و مهجوریت قرآن را ما به این مصحف شریف هدیه کرده ایم و این ما کسی نیست جز جامعه ایمانی و قرآنی کشور و همه ی فعالان قرآنی که در ایمان و عقیده و شعار، حرف اول را می زنیم و در مقام عمل همه منتظر وقوع معجزه از طرف هم کیشان خود هستیم و در آسیب شناسی، خود را از هرگونه کاستی و کم کاری، مبرا دانسته و دیگران را در مظان اتهام قرار داده که چه ها کردند و چه ها نکردند...
دوست عزیز،
حریم مقدس قرآن، آنقدر پاک و منزه است که یک خادم قرآن، باید آن را با جان ودل، حرمت نهد و از آن پاسداری کند. نه اینکه با کلمه ی پُر از حسرت کاش، آرزو کند که رامبد جوان، او را به خندوانه دعوت کند. به فرض که آقای جوان، به این آرزوی بزرگ جامه ی عمل بپوشاند و این خواسته را اجابت کند؛ این خادم محترم قرآن، می خواهد در این برنامه ی سراسر شادی و خنده و کمدی و رقص و آواز، چه خدمت قرآنی انجام دهد و چه نطقی ایراد نماید تا تماشاگران حاضر در آن محفل، بعد از هر جمله ی ایشان، برایش دست بزنند و بگویند تو خیلی باحالی.
آیا این خادم قرآنی دعوت شده به خندوانه، می تواند در برابر آوازهای همراه با ضرب و رقص جناب خان، نخندد و دست نزند و شانه هایش نلرزد.
و این همه کار را چه بکند و چه نکند، حضورش در آن برنامه، مناسبت ندارد و حتی برای اهالی قرآن، جذاب و جالب نیست.
برادر ارجمند،
برنامه ی خندوانه، یک برنامه ی شاد و مفرح، برای رفع خستگی و فراموش کردن رنج و دردهای روزانه ی ملت ایران است و کارش مایه تقدیر فراوان، اما حضور یک خادم قرآنی در چنین برنامه ای، هیچگونه توجیه عقلانی ندارد که هرچیزی به جای خویش نیکوست و آقای رامبد جوان عزیز نیز خوب می داند که حضور چه کسانی با این همه شور و شعف مناسبت دارد.
نقد دوم، آرزوی زیارت رئیس جمهوری است که نه در بیان، که در عمل نشان داده که به امور قرآنی و امثالهم، اهتمامی ندارد و جز برجام و پسابرجام و فرابرجام، دغدغه ای ذهن ایشان را مغشوش نکرده است.
ایشان در طول چهار سال، حتی یکبار فریاد کودکان گرسنه ی ایران را نشنیده و چهره های رنگ از رخسار پریده ی مادران این دیار را هرگز ندیده و تن های خسته از فقر و تنگدستی پدران این سرزمین را اصلاً لمس نکرده است.
شما بگویید آقای روحانی، در لابه لای ورقه های برجام، چه خدمتی می تواند به جامعه ی قرآنی بکند . زهی آرزوی باطل که از یک قرآن پژوه بعید می نماید.
ای کاش بجای تیتر مقاله، می نوشتید:
کاش قرآن را می شناختیم.
کاش قرآن را حرمت می نهادیم.
کاش قرآن را منحصر به مراسم عقد و مجلس ختم نمی کردیم.
و هزاران کاش دیگر...
عجب بدبختی شده فعالین قرآنی هم دیگه به خودشون رحم نمیکنن بازم تاکید میکنم عمقی مطلب رو بخونین نقدتون خیلی بی ربطه
بردار گرامی مگه جامعه قرآنی افسردگی داره که گفتین در برنامه ای مثل خندوانه اگه شرکت کنه نباید بخنده درسته که چهره های قرآنی هرکدومشون یکسری خصوصیات خاص دارن که منحصر به خودشون هست اما نقد اونها به صورتی که شما گفتین زیاد جالب نیست
تو را به خدا اول بدونین که چی را باید کجا بگین بعد بیاین نقد کنین چون این نقد شما خودش نقد فراوان داره