آخر صفر سال 203 هجری قمری، حضرت رضا(ع)، امام هشتم شیعیان جهان پس از سه سال زندگی در غربت که به واسطه خدعه مأمون عباسی و طرح مسئله ولایتعهدی مجبور به مهاجرت اجباری به خراسان و سرزمین مرو میشوند، در منطقهای نزدیک توس به زهر کین خلیفه عباسی در سن 55 سالگی به شهادت میرسند و تاریخ اشاره به این موضوع دارد که مأمون دستور تدفین آن حضرت را در باغی در مجاورت قبر پدرش هارونالرشید میدهد که البته براساس برخی اقوال تاریخی دیگر، حضرت خود محل دفنشان را وصیت میکنند و اینکه به دفن در این مکان از سوی جدشان بشارت داده شدهاند، به شکلی که گفته میشود پس از حفر گودال قبر، آبی از زمین جوشیده و ماهیانی در زلال آب آن چشمه شروع به شنا میکنند.
به هر ترتیب تقدیر چنان است که مضجع شریف حضرت رضا(ع) در جایی فرسنگها دور از مدفن پدران و اجداد ایشان در سرزمین خراسان واقع شود؛ مکانی که طی قرنهای متوالی پس از شهادت آن حضرت، زیارتگاه و ملجأ تمام بیقراران و بیپناهان بوده است.
در مورد ساخت و ساز و احداث ابنیهای زیارتی حول این مضجع شریف، اقوال فراوانی وجود دارد، اما آنچه که مسلم است اینکه در ابتدا مدفن امام هشتم همچون بقعهای پابرجا میشود که البته در دوران حکومت بسیاری از خلفای عباسی نیز به دلایلی از جمله هجوم عمال حکومتی و حتی اشرار و مخالفان حکومت تخریب میشود.
این روند در دوره سامانیان، غزنویان و سلجوقیان نیز تکرار میشود و هر آن شاهد تخریب بقعه حضرت در اثر هجوم لشکریان و پس از آن بازسازی توسط حکومت دیگر هستیم، اما بیشترین خسارت به بنای مرقد حضرت رضا(ع) در حمله مغولان به ایران وارد میشود که البته پس از آن با روی کار آمدن تیموریان و اندیشههای آبادگرانه شاهرخ تیموری، شاهد شکوفایی در امر مرمت بنای مضجع شریف و سر و شکل دادن به آن هستیم که با پیگیریهای «گوهرشادآغا» همسر سلطان تیموری مبنی بر ساخت مسجدی در نزدیکی مضجع شریف که مسمی به نام وی نیز هست، فصل جدیدی در زمینه معماری و ساخت ابنیههای تاریخی و مذهبی در ایران پدید میآید.
بنا بر یک شیوه سنتی در زمینه معماری ایرانی که برای احداث بنا در مکانهای زیارتی متداول بوده است، چنین اماکنی را یک فضای مربعیشکل تشکیل میداد که مضجع شریف دقیقاً در مرکز این فضا قرار گرفته و بالای سر آن فضایی گنبدیشکل که شبیه به یک نیم کره است در نظر گرفته میشود که به طور طبیعی در فضای داخلی این گنبد، سطحی مقعر دارد و از نمای بیرونی سطحی محدب که با استفاده از آجر خشتی بنا میشود و البته از این نکته نیز نباید غافل شد که این فضای مربعی شکل از طریق چهار در که در چهار وجه آن قرار دارد و اصطلاحاً مدل چهار ایوانی به آن گفته میشود به واسطه چهار صفه(سطحی سنگی مسطح) به فضای بیرونی که معمولاً 4 صحن آن که توسط حجرههایی محصور شدهاند منتهی میشود.
این ساختار معماری مشترک در مورد همه بقاع متبرکه که به شیوه معماری ایرانی و اسلامی اجرا میشود را علاوه بر آستان قدس رضوی در عتبات عالیات که معماران آن نیز شیعیان مسلمان ایرانی بودهاند نیز میتوان مشاهده کرد؛ اما آن چیزی که موجب تکامل یافتن این اماکن مقدس در طول تاریخ و به ویژه همزمان با به رسمیت شناخته شدن مذهب شیعه در ایران شده، عشق و ارادتی بوده است که دستگاه حاکم و یا حتی طبقات متفاوت جامعه به این ساحت قدسی و شریف داشتهاند.
اما در مورد آستان قدس رضوی که هسته اولیه معماری آن همان طور که اشاره شده از یک فضای مربعیشکل که در بالاسر آن گنبدی بنا شده بود و مدل چهار ایوانی داشت، آنچه که تاریخ به دست ما میدهد اینکه در دوران دیلمی، خشتهای گنبد را مطلا کرده و همزمان با ایجاد سلسله صفویه که اهمیت یافتن هنر معماری شیعی آرام آرام علاوه بر مطلا کردن برخی از ایوانهای ورودی رواق اصلی، توسعهای را در زمینه فضاهای اطراف حرم مطهر شاهد هستیم.
عمارت مربعیشکلی که در حقیقت رواق اصلی حرم رضوی محسوب میشود و پیکر مقدس حضرت رضا(ع) در سردابه آن تدفین شده است از دیرباز تحت عنوان «روضه منوره» نامیده میشد که در دوره نادری علاوه بر مرمت طلای به کار رفته در خشتهای گنبد، گلدسته طلایی نیز بر فراز آن ایجاد میشود و البته بسیاری از طاقنماهای روضه منوره و حتی صحنهای پیرامون حرم با استفاده از خلاقیت بالا و اوج هنر، بسیاری ار کاشیکاران عهد صفویه که جلوهای از این مظهر معماری آنها را در میدان نقش جهان میتوان مشاهده کرد با نقوش اسلیمی، خطاط با استفاده از خط ثلث و کتیبههایی که در آن حدیث و یا عبارتی قرآنی و دینی قابل دیدن است، معرق کاشی میشود که البته در دوره قاجار به اوج خود میرسد و با ایجاد دالانهای تو در تو منتهی به روضه منوره شاهد این اتفاق هستیم که هنر آینهکاری در دیوار و سقف آن به اوج کمال خود میرسد.
آستان قدس رضوی در تاریخ معاصر مجدداً از بسیاری از آسیبها به دور نمیماند، همچون بسته شدن گنبد آن به توپ توسط قشون روس، وقوع زلزله که بخشی از بنای اصلی آن را دچار تخریب میکند، اما با این وجود همچنان اوج شکوه معماری را در تک تک عناصر به کار رفته در در و دیوار و فضاهای مختلف آن شاهد هستیم و باید به این نکته ظریف اشاره کرد که همه آنچه از نظر پرداختن به سبکهای معماری سنتی ایرانی را در ایجاد بناهای آستان قدس رضوی مشاهده میکنیم، در حقیقت شناسنامهای از معماری اصیل ایرانی و اسلامی است که طبع هنردوست و خوشذوق هنرمندان پیشکسوت که غالباً اصفهانی هستند به آن اهتمام داشته و دارند.
از زمان قاجاریه که یک بار ضریح حضرت رضا(ع) ساخته و در مکان خود نصب شده بود تا همین چند سال پیش، غرفه ضریح با پنجرههای مشبک آن بازسازی نشده بود تا اینکه باز به کوشش هنرمندان نگارگر و قلمزن اصفهانی و در رأس آنها محمود فرشچیان کار ساخت ضریح جدید حضرت آغاز شد که بیشک نشان از ظرافت و دقت هنرمندان تجسمیکار ایرانی دارد؛ ضریحی که بنا به ادعای طراح و گروه سازنده آن تا 400 سال پس از این، ماندگاریاش تضمین شده است و یا درهای ورود به رواق اصلی که با استفاده از هنر قلمزنی روی فلز هنرمندان اصفهانی که در وسط آنها از هنر میناکاری نیز استفاده شده است همگی نشان از دقت نظر و کاری حساب شده در طراحی فضا و امکانات حرم منطبق با مبانی هنر معماری ایرانی و اسلامی دارد؛ درهایی که با وجود وزن چند تنی به سبب استفاده از مواد و متریال فلزی همچون برنج در آنها، اما لولاهایی در آنها به کار رفته که با اشاره دستی باز و بسته میشوند.
علیرغم همه تلاشهایی که طی دهههای متمادی و به
ویژه قرن حاضر در زمینه گسترش و توسعه فضاهای تحت پوشش حرم که خدماتی را به زائران ارائه میکنند همچون
اضافه شدن صحنهای بیشتر، موزه و کتابخانه آستان قدس رضوی، غذاخوری آن حضرت و
مواردی مشابه، در انتهای دوران پهلوی دوم طرحی جامع در زمینه گسترش اراضی که حرم
را احاطه کرده و بتوان با ایجاد فضاهای جدید پاسخگوی خیل عظیم مشتاقان رضوی بود
ارائه شد، طرحی که گویا اجرای آن با توجه به تغییر در ماهیت خدماترسانی زائران و
افزایش کمی آنها در موسم زیارت اجتنابناپذیر است. این طرح پس از پیروزی انقلاب
اسلامی دچار وقفهای هر چند کوتاه شد، اما اجرای آن پس از چند سال از سر گرفته شد تا
به آنجا که دیگر با تشرف به آستان قدس رضوی به منظور زیارت آن مضجع شریف به غیر از
المانهای معماری که بتوان از آنها به عنوان میراث فرهنگی و معماری ایرانی و
اسلامی یاد کرد، چیز زیادی به جای نمانده است و باید گفت با نادیده انگاشتن بسیاری
از جلوههای ناب معماری ایرانی به کار رفته در هسته مرکزی آستان قدس رضوی، متأسفانه
آنچه که امروز در طرح گسترش این مکان مقدس در حال اجراست، همچون عارضهای بر این
پیکره تحمیل شده و هیچ سنخیتی با دیگر اجزای آن ندارد.
امیرسجاد دبیریان