در نشست «مبانی و شرایط موضعگیری» عنوان شد:
دیدگاه قرآن درباره نسبت حجیت سخن و جایگاه اجتماعی افراد
گروه حوزههای علمیه: محقق و پژوهشگر پژوهشکده حدیث حوزه با اشاره به آیه «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» تاکید کرد: به صرف اینکه کسی در زمینهای جایگاهی اجتماعی داشت و یا در آن حوزه تحصیل کرده بود نمیتوان به سخن او اعتماد کرد و این آگاهی از ظنون معتبره نیست و اگر فرد به همراه علم تقوا هم داشت، میتوان کلام او را پذیرفت.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) محمدجواد احمدی، محقق و پژوهشگر پژوهشکده حدیث حوزه امروز هشتم شهریور ماه در نشست نقد «مبانی و شرایط موضعگیری با تکیه بر آیه «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ»(ایه 36 اسراء) گفت: موضعگیری هم میتواند جاهلانه و هم عالمانه باشد که نوع اول بسترساز بدبینی و تهمت زدن و غیبت و سایر گناهان است .
وی افزود: ما مدعی این هستیم که دین الگوی خاصی برای موضعگیری انسان در قبال دیگران دارد زیرا آشنایی با الگوی دینی اتخاذ موضع میتواند سبب ارتقاء زندگی اجتماعی شود.
وی با اشاره به آیه انتخاب شده به عنوان مبنای بحث قرآنی خود افزود: بیشترین استفاده مفسران از این آیه برای مباحث اصولی مانند جواز و عدم جواز عمل به ظن و خبر واحد بوده و مباحث اجتماعی کمتر مورد توجه بوده اگر چه در تفسیر نمونه و در تفسیر ابن آشور نکات اجتماعی خوبی در ذیل آیه مطرح شده است.
احمدی با بیان اینکه موضعگیری با تکیه بر چیزی فراتر از پیروی کردن است زیرا ممکن است پیروی کورکورانه باشد ولی موضعگیری همراه با تفکر است اظهار کرد: از این رو آشنایی با «الگوی دینی اتّخاذ موضع»، جهت ارتقای زندگی اجتماعی، گسترش و تحکیم رابطه بین افراد جامعه، ضروری است و دین، در چارچوب الگوی اتّخاذ موضع، مطالب ارزندهای دارد که به نظر میرسد آیه «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» متن محوری این حوزه باشد.
نوآوری مقاله
احمدی با بیان اینکه این تحقیق در صدد است با بررسی تفسیری آیه «ولا تقف» به ارائه مبانی و شرایط «اتخاذ موضعِ دینی» پرداخته و ثمرات و آسیبهای این حوزه را مطرح کند که نوآوری این نوشتار محسوب میشود اظهار کرد: در این عبارت، بر مخاطب تأکید شده است یعنی شخص مهم است و علم او از این رو علم دیگران به درد نمیخورد و انسان پس از حصول علمl شخصی میتواند نسبت به آن موضعی بگیرد. در پاسخ به این اشکال که گاهی به خاطر اعتماد به برخی افراد، با علم و شهادت آنها، برای انسان علم حاصل میشود، باید گفت این علم در اموری که اتخاذ موضع، برای انسان ضروری باشد و خودش نتواند به علم برسد، حجت است.
این محقق تصریح کرد: غالب مفسران در مشخص کردن مخاطب آیه، تصریح ندارند اما ظاهر کلام آنها همه انسانها را شامل میشود. فخر رازی میگوید برخی قائلاند مراد آیه نهی مشرکان از اعتقاداتشان درباره الهیات و نبوت است که به تقلید از گذشتگانشان بر آنند طبق این نظر مخاطب آیه مشرکان هستند اما دلیلی برای این ادعا وجود ندارد.
احمدی بیان کرد: شیخ طوسی، نهی در این آیه را خطاب به پیامبر(ص) میداند اما در ادامه آن را تعمیم داده و همه مکلفان را متوجه این نهی میخوانند. همچنین این مضمون در سخن معصومان علیهمالسلام وجود دارد؛ به عنوان مثال سخن امام صادق علیهالسلام که میفرماید: «نَزَلَ الْقُرْآنُ بِإِيَّاكِ أَعْنِي وَ اسْمَعِي يَا جَارَةُ» (نزول قرآن از مصادیق به در میگویند که دیوار بشنود است)، گویای همین نکته است یعنی اگر در قرآن به شخصی خطاب میشود و او را از عملی نهی میکند بدان معنا نیست که با دیگران کاری ندارد بلکه غرض نکوهش آن عمل است نه اینکه آن عمل فقط برای آن شخص، نکوهیده باشد.
نویسنده این مقاله عنوان کرد: آیتالله جوادی در معنی آیه مینویسد: «ای انسان در هیچ یک از شئون فردی و اجتماعی خود بدون تحقیق پیروی مکن ... از نظر قرآن کریم انسان در جمیع شئون و ارتباطات خود چه ارتباطی که با نفس خود دارد چه ارتباطی که با محیط زیست و یا با امّت اسلامی دارد در همۀ این روابط موظّف است که جز بر اساس آگاهی و شناخت و بدون تحقیق و علم راهی طی نکند و در این راه فرقی بین مرجع و مقلّد نیست.»
جایگاه اجتماعی حجت برای اعتماد دیگران به فرد نیست
وی تاکید کرد: پس به صرف اینکه کسی در زمینهای جایگاهی اجتماعی داشت و یا در آن حوزه تحصیل کرده بود نمیتوان به سخن او اعتماد کرد و این آگاهی از ظنون معتبره نیست. اگر به همراه علم تقوا هم داشت میتوان کلام او را پذیرفت و به آن عمل کرد. چه بسا پزشکانی که علم دارند اما برای وصول به مطالبات مادی، بیماری را که نیاز به جراحی ندارد به تیغ جراحی میسپارند.
این محقق ادامه داد: خطاب آیه شامل هم انسانها میشود و گستره آن همه مسائل را در بر میگیرد پس هم در مسائل فکری و هم در امور عملی کسب علم ضروری است و کسی که میخواهد در هر زمینهای موضعی بگیرد چه برای خودش و چه برای دیگران ابتدا باید نسبت به آن آگاهی کسب کند.
تمسک به رفتار و گفتار عالمانه مبتنی بر عقل و دین است
احمدی با بیان اینکه عقل و دین، انسان را ملزم میکند که کردار و گفتارش بر علم استوار باشد تصریح کرد: در وهله اول علم باید بر اساس تحقیق توسط خود شخص حاصل شود، و اگر در مواردی است که مجبور به اتخاذ موضع است و توانایی شخصی برای رسیدن به علم ندارد به فردی که از نظر فکری و علمی، صالح بودنش را دریافته است رجوع میکند.
وی همچنین در پاسخ به برخی انتقادات به این مقاله گفت: جای تعریف در چکیده نیست و چکیده خلاصهای از مقاله است و اگر قرار باشد تعریف بگنجد در این صورت چکیده نخواهد بود همچنین کلمه موضعگیری کلمهای واضح و آشنا است و نیازی به تعریف نداشته است.
وی تاکید کرد: بهترین معادل برای «تقف» همان موضعگیری است بنابراین خیلی نیاز به تبیین ندارد.
نقد محتوا و ساختار
در ادامه این نشست ناقدان حاضر به نقد ساختاری و محتوایی مطالب ارایه شده پرداختند. برخی از ناقدان معتقد بودند که تنها شرط موضعگیری در این مقاله تحصیل علم عنوان شده است در حالی که باید به عنوان شرط اصلی و اساسی قید میشد تا با توجه به عنوان نشست، عبارت دقیقتری به کار رفته باشد.
همچنین مطرح شد که اشکال خاصی به عناوین نیست ولی عنوان اصلی بیش از 12 کلمه است که نیازمند تعدیل و موجزترشدن است همچنین چکیده خوب و کامل بود ولی به نظریه مقاله اشاره نشده و لازم است خلاصهای از نظریه در چکیده بیان شود.
عدم تبیین موضوع در چکیده و شروع آن با کلمهای ناآشنا و عدم بیان هدف از جمله نقاط ضعف این مقاله عنوان شد همچنین برخی این نقد را وارد کردند که نویسنده اشاره نکرده که این موضوع قبلا در کتب تفسیری کار شده یا نه و اینکه چه نوآوری در مقاله قرار است ارایه شود.
از دیگر نقدهای وارد به این مقاله از سوی ناقدان میتوان به این موارد اشاره کرد: انتخاب نامناسب برخی کلیدواژهها، عدم اشاره در مقدمه به فرضیه و فواید مقاله، و اینکه ضمن کاربرد واژه تفسیر اثری و روایات تفسیری در چکیده، در متن بیش از یکبار استفاده نشده است و اینکه مقاله نتیجهگیری کلی دارد اما بخشها نتیجهگیری ندارد.
استناد خوب مطالب و لزوم ارجاع دقیق برخی آدرس ها به خصوص در پایان نامه و مقاله؛ برای ارتقاء رسایی و شیوایی قلم در برخی فصول، نیازمند ایجاد اصلاحات است؛ قدرت تحلیل و استدلال در مجموع خوب است ولی در برخی موارد از جمله قراردادن معادل معنایی موضعگیری برای تقف صحیح نیست از دیگر نقدهای وارده بود.