طیبه یزدی، کارشناس حوزه خانواده در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، با اشاره به سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در زمینه ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی با استفاده از اصلاح رفتار گروههای مرجع و برجستهسازی رفتارهای شایسته ایشان اظهار کرد: تأثیری که گروههای مرجع بر سبک زندگی خانوادهها دارند همواره بیبدیل بوده است.
وی کمبود گروههای مرجع اخلاقی و اسلامی را یکی از علل تأثیرگذارتر شدن سایر گروههای مرجع که شاید وجهه مذهبی کم رنگتری داشته باشند دانست و گفت: امروز اگر چه هستند افرادی که به فضائل اخلاقی آراسته باشند اما تعداد این افراد در مقایسه با سایر گروههای مرجع کم است.
یزدی با تأکید بر اینکه امروز تعداد افرادی که بتوان به قول و عملشان نمره 18 و 19 داد بسیار اندک است، تصریح کرد: اگر نیمی از جامعه به صفات اخلاقی بارز مزین باشند به طور حتم سبک زندگی آنان به عنوان گروه مرجع مورد تقلید خانوادهها قرار میگیرد اما کمبود حضور این افراد سبب میشود هر چند برای نمایش این تعداد کم تلاش شود اما نتیجه مطلوب حاصل نشود.
وی همچنین با ثبات نبودن رفتارهای برخی گروههای مرجع دینی را از دیگر عوامل گرایش خانوادهها به گروههای هنری و ورزشی شد و گفت: وقتی گفتار و عمل افرادی که در میان مردم از شهرت بیشتری برخوردار هستند با یکدیگر یکسان نباشد، نه تنها صرف گفتار آنان به تأثیرگذاری بر جوانان منجر نمیشود بلکه نتیجه معکوس نیز خواهد داشت.
این عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی برجسته سازی برخی گروههای مرجع در همه زمینهها را خطای موجود دیگری برشمرد و گفت: اگر فردی به عنوان ورزشکار و قهرمان ورزشی در میان خانوادهها از شهرت و محبوبیت برخوردار شده است نباید به عنوان الگویی برای سبک زندگی معرفی شود، چرا که شاید فقط در زمینه ورزش قابلیت الگو شدن را داشته باشد.
یزدی با تأکید بر اینکه در جامعه امروز قهرمانی از افراد یک الگو میسازد، بدون اینکه سبک زندگی وی مورد توجه قرار گیرد تصریح کرد: نمادسازی برای خانوادهها باید با توجه به ابعاد مختلف شخصیتی گروههای مرجع صورت گیرد در غیر این صورت معطوف شدن به یک صفت و غفلت از سبک زندگی آنان سبب میشود خانوادهها در سایر زمینهها از الگوی مناسبی تبعیت نکنند.
وی افراط و تفریط در معرفی گروههای مرجع دینی را از دیگر آسیبهای الگوسازی برای خانوادهها خواند و گفت: مهجور ماندن و یا پرداختن بیش از حد به یک شخصیت و غلو کردن در مورد وی هر دو از آسیبهای الگوسازی دینی برای خانوادهها محسوب میشود.
وی با تأکید بر اینکه ساز و کار فعالیتهای فرهنگی عملیاتی دچار نقص است اظهار کرد: اگر نشر فرهنگی و رفتاری از برنامه سیستماتیک برخوردار باشد میتواند به الگوسازی بهینه برای خانوادهها تبدیل شود اما در غیر این صورت یک جریان ارزنده سبب میشود از افراد الگویی برای تمام جنبههای زندگی خانوادهها بسازیم. حال اینکه اگر شخصی که در عرصه هنر از قابلیتهایی برخوردار است و به الگو تبدیل میشود، هنگامی که در زندگی شخصی خود با مشکلی روبرو شود، نگرش افراد را نسبت به معیارهای اخلاقی خدشه دار میکند.
یزدی بر ضرورت تقویت اندیشیدن برای انتخاب گروههای مرجع تأکید و تصریح کرد: گروههای مرجع باید تلاش کنند خانوادهها را از امور فرعی به دور نگاه داشته و از تأثیر خود برای بیان جنبههای اخلاقی، که همواره لایتغیر و مربوط به همه ادیان هستند، استفاده کنند.