علیاکبر والایی، نویسنده در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره تبیین سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی در کتب داستانی گفت: بسیاری از داستانهای منتشر شده چندان با فرهنگ جامعه منطبق نیست و فرهنگ عمومی جامعه نیز در حال بیگانه شدن بوده و ماهیت اصلی این فرهنگ که برگرفته از سنتهای دینی و آئینی ماست، از اصل خود دور شده و این موارد را نه تنها در مکتوبات، بلکه در آثار نمایشی نیز میتوان دید.
وی با اشاره به دلایل کمرنگ شدن ماهیت دینی و آئینی فرهنگ ایرانی ـ اسلامی افزود: بسیاری از نویسندگان به ویژه نسل جوان، این مکتوبات و آثار داستانی را منطبق بر واقعیتهای جامعه میدانند، در حالی که اصلا رنگ و بوی فرهنگ ایرانی و اسلامی در آنها دیده نمیشود و این موضوع باید از سوی آسیبشناسان جامعه واکاوی شود.
وی در ادامه عنوان کرد: تبیین فرهنگ ایرانی - اسلامی در داستانها چندان موفق نبوده و به همین دلیل است که بسیاری از آثار داستانی مخاطب ندارد؛ چرا که مخاطب نمیتواند ارتباطی میان خود و اثر داستانی برقرار کند.
والایی ادامه داد: برخی از آثار داستانی منتشر شده منطبق با نیازهای جامعه امروز نیست و اغلب به دهههای گذشته پرداخته که سبک زندگی با دوره کنونی متفاوت بوده است، به همین دلیل مخاطب گذشته را منطبق با واقعیتهای زندگی خود نمیبیند که بتواند در حل مسائل و مشکلات خود از آنها الگو بگیرد؛ در حالی که نویسندگان میتوانند با الگوگیری از زندگی ائمه(ع) و بزرگان دین که دارای نکات آموزندهای است، به نگارش کتاب بپردازند و همان نکات آموزنده در زندگی امروزی تبیین شود و در این صورت میتوان به حل مشکلات فرهنگی نیز امید داشت.
وی در پاسخ به اینکه زندگی بزرگان دین تا چه اندازه ظرفیت پرداختن به سبک زندگی ایرانی - اسلامی را دارد، عنوان کرد: ظرفیتهای بسیاری در زندگی ائمه معصومین(ع) وجود دارد، اما این ظرفیت در همان برهه تاریخ مانده و به جامعه امروزی منتقل نشده است و جامعه رئال ما فاقد این ویژگی است، به همین دلیل اغلب کتابهایی که درباره آنها نوشته میشود به صورت زندگینامه بوده و به گذشته آنها پرداخته است و واقعیات زندگی آنها به زندگی ما انتقال نیافته، از همین رو اغلب مردم نوع زندگی آنها را دور از دسترس میدانند.
این نویسنده تصریح کرد: خلأ ناشی از این موضوع باید پُر شود و ارزشهای دینی که نشئت گرفته از باورهای دینی است، باید در جامعه امروز و آثار ادبی و یا رمانها نمود داشته باشد.
والایی در ادامه یکی از مشکلات آثار ادبی در انتقال سبک زندگی ایرانی - اسلامی را ارائه نکردن راهکار مناسب بیان کرد و گفت: با توجه به آثار نویسندگان خارجی از جمله در کتابهای روانشناسی میتوان این موضوع را دریافت که ارائه راهکار در آنها ملموستر و عینیتر است و فرد میتواند آن را در زندگی خود تجربه کند و در بوته آزمایش قرار دهد و بیشتر نیز به این نیت است که راههای جدیدی پیش روی مخاطبان خود میگشایند، اما این موضوع در آثار نویسندگان ایرانی کمتر دیده میشود و دست مخاطبان از چنین آثاری خالی است که بتوانند براساس فرهنگ ایرانی - اسلامی و ارزشهای خانواده به حل مسائل و مشکلات خود بپردازند و از سوی دیگر مسائل و مشکلاتی مانند تکریم سالمندان، کراهت طلاق، کرامت زن و ... در آثار نویسندگان خارجی وجود ندارد.