کد خبر: 3529627
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۵
پرداخت شاعران به منا و عظمت حج/1

یک سال تلاش شاعران برای تحلیل واقعه منا

گروه ادب: مدرس ادبیات دانشگاه تهران گفت: کارکردهای شعر امروز تغییر یافته و همانند گذشته نقش رسانه‌ای ندارد و در رابطه با حادثه منا نیز این گونه بوده و شاعران به تحلیل و موضوع‌گیری نسبت به آن پرداخته‌اند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، شعر و ادب فارسی گنجینه ارزشمندی از معارف اسلامی است و شاعران و ادیبان موضوعات و نکته‌های بسیاری را از دین گرفته و با زبان فاخر شعر به گونه‌ای دلپذیر عرضه کرده‌اند. در این میان حج نیز از این موضوع مستثنا نبوده و نگاهی به شعر شاعران از دیرباز تاکنون نشانگر همین نکته است. در رابطه با جلوه‌های حج در ادبیات فارسی امروز با اسماعیل امینی، شاعر و مدرس دانشگاه تهران گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
- جلوه‌های حج در ادبیات فارسی کهن بارزتر از امروز بوده است، به عنوان مثال خاقانی قصاید بسیاری درباره حج دارد که به صورت مستقیم به حج و کعبه پرداخته. به نظر می‌رسد این جلوه‌ها در شعر امروز کمرنگ شده یا تغییر شکل داده است، نظرتان چیست؟ 
امروزه کارکرد شعر تغییر یافته است. در گذشته شعر در حیطه اطلاع‌رسانی نیز انجام وظیفه می‌کرد، اما امروز آن وظیفه را ندارد. امروز برای اینکه خبری از جایی به جایی دیگر منتقل شود، ابزارهای مختلفی چون فیلم، تلویزیون، رادیو و سینما و ... وجود دارد و در گذشته شعر این کار را برعهده داشته است. به عنوان مثال سفرنامه منظوم یا سرودن شعر درباره افتخارات یک جنگ نشان‌دهنده رسالت شعر در ادبیات کهن بوده است.
خاقانی شعرهای بسیاری درباره حج دارد، چون افراد زیادی دسترسی به خانه خدا نداشتند و وقتی کسی با تمام مخاطرات به سفر خانه خدا می‌رفت، برای اینکه این سفر ره‌آوردی داشته باشد، شعرهایی می‌سرودند؛ از این رو نه تنها خاقانی، بلکه دیگر شاعران نیز که این توفیق نصیبشان می‌شد، یکی از ره‌آوردهای کارشان این بود که شعرهایی در این باره بسرایند، اما امروز این دسترسی آسانتر شده است.
- شعر امروز بیشتر چه زاویه‌ای را در نگاه خود مورد توجه قرار داده است؟
در گذشته به معنای حج و ره‌آوردهای معنوی آن توجه بیشتری می‌شد، اما امروزه توجه به صورت بارزتر است و این عیب بزرگی است و در شعرها نیز ظهور یافته.
ـ آیا پیروزی انقلاب اسلامی و دیدگاه‌های امام خمینی(ره) درباره حج در نگاه و رویکرد شاعران اثرگذار بوده است؟
دیدگاه امام خمینی(ره) درباره حج نگاه اجتماعی و نه فردی بود و فردی که حاجی می‌شود نسبت به اجتماع وظایفی خواهد داشت و برائت از مشرکین برای وی واجب می‌شود، در حالی که وهابیان سعودی دین را امری فردی دانسته و موضوع برائت از مشرکین و سرنوشت جامعه و جهان برای آنها اهمیتی ندارد. این جدال درباره نگاه به دین در شعر شاعران هم وجود داشته و اثرگذار بوده است.
- با توجه به اشاره‌ای که درباره تغییر رسالت شعر امروز نسبت به گذشته کردید، آیا درباره حادثه منا هم شعر به عنوان رسانه عمل کرده است؟
خیر، درباره این موضوع نقش رسانه‌ای ندارد، بلکه شاعران موضع‌گیری کرده‌اند و نمی‎خواهند خبری بدهند؛ چرا که همه از موضوع باخبر هستند و با سرودن شعر این حادثه را تحلیل می‌کنند و در این راستا نگاه نافذی در شعرهای شاعران دیده می‌شود، البته خطاهایی هم در این زمینه وجود دارد. به عنوان مثال در شعرهای عاشورایی هم که سروده می‌شود، برخی مقتل را منظوم ‌ می‌کنند، در حالی که مقتل نوشته شده و منظوم کردن آن ثمری ندارد. شعر عاشورایی که محتشم کاشانی و یا عمان سامانی می‌گویند نقل وقایع نیست، بلکه تحلیل واقعه است و شاعر نسبت خود با آن موضوع را مشخص می‌کند.
- یکی از نکات مهم درباره ادبیات امروز یا کهن، فارغ از نوع پرداختن به حج این بوده که شاعران نسبت به موضوع حج بی‌تفاوت نبوده‌اند، این موضوع از کجا نشئت می‌گیرد و چرا حج تا این اندازه برای شاعران اهمیت دارد؟
یکی از دلایل این است که اعمال عبادی مناسک حج با دین و جامعه نسبت دارد و یادگار ابراهیم خلیل‌الله(ع) است؛ از این رو هر واقعه‌ای که به لحاظ تاریخی، اسطوره‌ای و دینی ظرفیت پرداختن داشته باشد، توجه شاعران را جلب می‌کند، حتی شاعری که اهل دین نباشد؛ چرا که شعر با مفاهیم سر و کار دارد و مناسک حج مانند سعی صفا و مروه و رمی جمرات حرکت نمادینی است و اتفاقاً صورت بیرونی هم دارد.
- لطفاً ابیاتی از سروده خود درباره حادثه منا را بخوانید.
«این سوی فرشته، آن طرف شیطان
آمیزه نور و ظلمت است انسان
زنجیرِ زمان به پای انسان است
در دستِ زمان اسیرِ جاویدان
می‌گردد در شعاع زنجیرش
در دایره‌ گِردِ خویش سرگردان
پرگاری با دوپایِ ظلمت - نور
رهواری بر دو راهِ کفر- ایمان
پیوسته می‌رود ولی بی‌جا
انسان اما نمی‌رسد این سان
باری انسان به خویش مشغول است
چاهی به درون خود شده ویران
آیا راهی سوی رهایی نیست؟
بی‌سویی ظلمت است بی‌پایان؟
آیا راهی به قبله گاهی نیست؟
بی‌خود رفتن، رها و بی‌سامان
بی‌خود، از خود، بدون خود رفتن
رفتن رفتن چه سخت چه آسان
جایی رفتن که قبله‌گاه آنجاست
رفتن رفتن به منزلِ قرآن
رفتن تا قبله‌گاهِ ابراهیم
یک رنگ و یگانه و به یک پیمان
اما شیطان نشسته بر راه است
ره بسته به رودِ جاری انسان
ره بسته به فجرِ طالعِ خورشید
ره بسته به سیل و تندر و توفان
تا سر نزند گُل از زمین، خشکی
ره بسته بر طراوت باران
هم امرِ حَرَم به دستِ نامحرم
هم شهرِ نبی به دستِ نامردان
این آل سعود آل ابلیس است
شیطانی نامِ او ملک سلمان
رمی جمرات، خار در چشمش
می‌ترسد از قبیله ایمان
می‌ترسد از برائت از کفار
می‌ترسد از صلابتِ ایران
می‌ترسد مشرک از موحد هان!
می‌ترسد کافر از مسلمانان
با کینه بدر و خندق است اینک
لعنت لعنت به آلِ بوسفیان
این بغض از دشتِ کربلا باقی‌ست
لعنت لعنت به زاده مرجان
لعنت بر قاتلانِ مهمان کُش
نشناخته هیچ حرمتِ مهمان
لعنت بر خادمانِ صهیونیسم
لعنت بر این شیوخِ بی بنیان
عید قربان عزا شد و افسوس
شیطان خندان و اهلِ دین گریان
ای دشمنِ دین و خادمِ ابلیس
سوگند به حقِ داورِ سبحان
روزی برسد که مهدی موعود
از کعبه صلا زند به مشتاقان
آن روز به پاست پرچمِ توحید
بر خاک افتاده پرچمِ عصیان
آن روز آن روز، روزِ مظلوم است
آری حق است وعده رحمان»

گفت‌وگو از سمیه قربانی
captcha