حجتالاسلام والمسلمین محمد غفوری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفت و گو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با بیان اینکه در زندگانی ائمه(ع) از برخی جنبهها غفلت شده و به برخی جنبههای دیگر بهتر پرداخته شده است گفت: حتی این مسئله در زندگی امام حسین(ع) هم که بیش از ائمه دیگر مورد توجه بوده این مسئله مشاهده میشود.
وی با بیان اینکه در مورد زندگانی امام مجتبی(ع) نیز ضرورت مطالعه و تحقیق بیشتر وجود دارد افزود: ائمه(ع) چون امام هدایت هستند خودشان باید متخلق به اخلاق و رفتار حسنه و نمونه باشند تا بتوانند برای دیگران الگو باشد و این الگوگیری در همه شئون و جنبه ها نیز وجود دارد و دیده میشود.
غفوری بیان کرد: یکی از این جنبهها برخورد آنان با خانواده خویش و حتی با مخالفان و دشمنان است؛ مخالفان و دشمنان با اینکه قائل به امامت امام نبودند ولی برخوردهای ائمه در مقاطعی در افرادی که استعداد فطری برای پذیرش حق داشتهاند تاثیرگذار بوده و موجب حتی اسلام آوردن و تغییر مسیر برخی شده است.
وی افزود: امام حسن(ع) در خانه خودش همسری داشت که اگرچه بعدا توسط همین فرد مسموم شد ولی در تاریخ چیزی مبنی بر برخورد تند و یا آزار و اذیتی در برخورد با این زن از سوی امام وجود ندارد، همان طور که پیامبر(ص) نیز همسرانی داشت که بسیار او را آزار دادند و اذیت کردند ولی پیامبر(ص) در برخورد با آنان گاهی برای جنبه تربیتی قهر میکردند، اما هیچ برخورد خشنی وجود نداشته است.
غفوری اظهار کرد: امام حسن(ع) فرزندانی تربیت کرد که نمونه آن قاسم بن الحسن است که در صحرای کربلا جانش را برای امام حسین(ع) فدا و جانفشانی کرد و قطعا تربیت چنین پدری توانسته بود چنین فرزند دلداده ولایت را تحویل امام بعد از خود دهد؛ اگرچه امام حسین(ع) نیز در تربیت آنان موثر بود.
وی تاکید کرد: امام در برخورد با خانواده خویش با مهربانی و عطوفت و طبق معارف دین جدش عمل میکرد آن هم در دورهای که مانند امروز نبوده که زن و فرزند در خانه جایگاه ویژه داشته باشند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به برخورد امام با مخالفان ادامه داد: گاهی در جامعه پرخاشهایی نسبت به ائمه از جمله امام مجتبی(ع) دیده میشد ولی برخورد امام بسیار درسآموز است؛ در دوره امام مجتبی(ع) معاویه تبلیغات دروغین زیادی علیه اهلبیت(ع) عنوان کرده بود و برخی از افراد تحت تاثیر این تبلیغات نسبت به امام علی و فرزندانش دچار توهمات و اشتباهاتی شده بودند لذا در معابر عمومی و یا در ایام حج و ... وقتی با امام برخورد میکردند اهانتهایی به امام روا میداشتند که زبان از بیان آن ناتوان است؛ نقل شده است که فردی در برخورد با امام حسن(ع) برخورد تند و اهانتباری داشت و الفاظ بدی نیز به کار برد و با وجود اینکه بنی هاشم در دوره امام در مدینه صاحب قدرت و جایگاه بودند و می توانستند به تعبیر ما به حساب آن فرد برسند ولی امام در کمال کرامت و بزرگواری با آن فرد برخورد کرد تا الگویی تا ابد برای پیروان آنان باشد؛ امام دستور دادند این فرد شاید مشکل مالی و ... دارد به او رسیدگی کنید و اتفاقا فرد بعد از برخورد امام از کار خودش پیشمان شد.
شرط تاثیر امر به معروفاین محقق حوزه تاکید کرد: این نکته نه تنها در تعایشات اجتماعی و روابط ما درسآموز است، بلکه در امر به معروف و نهی از منکر نیز قاعدهای مهم محسوب می شود یعنی همیشه تاثیرات زبانی نیست و گاهی برخورد عملی تاثیر بیشتری بر مردم دارد تا اینکه بخواهیم زبانی امر به معروف و نهی از منکر کنیم.
وی افزود: کسانی که متولی مسایل دینی و فرهنگی در جامعه هستند این بهترین درس و روش تبلیغ دین است که از این امام میتوانند الگو بگیرند زیرا ما متولیان دینی تا خودمان عامل به آنچه که از دین نقل می کنیم نباشیم در این صورت تاثیر لازم را بر مردم هم نخواهیم داشت ؛ ائمه(ع) در کنار تبلیغ ربانی دین، نمونه بارز عملی و رفتاری نیز بودند .
وی با اشاره به روایتی از امام مجتبی(ع) در مورد مذمت هدف قرار دادن دنیا و غفلت از آخرت بیان کرد: امام در آخرین روزهای شریف عمرشان، به جناده از یارانش که به خدمت ایشان رسیده بود توصیه فرمود که «استعد لسفرک انک تطلب الدنیا و الموت یطلبک»؛ ای مردم دنبال دنیا نباشید که زودگذر است و سرای ماندن نیست بنابراین برای سفر خود چیزی آماده کنید زیرا همان طور که شما دنیا را طلب میکنید مرگ نیز شما را طلب می کند و به شما نزدیکتر می شود بنابراین اگر ما به همین یک روایت امام عمل کنیم برای همه عمرمان کافی است و در زندگی و رفتار خود تجدید نظر خواهیم کرد زیرا غفلت از آخرت سبب شده تا از فراهم کردن توشه یا در غفلت باشیم و یا نسبت به آن کم توجهی کنیم.
غفوری اظهار کرد: انسان در دنیا تنها نیازهای چند روزه و جلو پای خود را میبیند و امام که در همه عمر الگوی برای بشریت بوده در اواخر عمر شریف بر این نکته تاکید دارند که مبادا دلبستگی به دنیا شما را از آخرت غافل کند زیرا منشا همه گرفتاری های بشر هدف قرار دادن دنیاست.
وی با اشاره به روایت دیگری از امام تصریح کرد: ایشان فرمودهاند: أَلرَّغْبَةُ فِى التَّقْوى وَ الزَّهادَةُ فِى الدُّنْیا. قیل: فَمَا الْحِلْمُ؟ قالَ كَظْمُ الْغَیظِ وَ مَلْكُ النَّفْسِ. قیلَ مَا السَّدادُ؟ قالَ: دَفْعُ الْمُنْكَرِ بِالْمَعْرُوفِ»؛ از حضرت امام حسن مجتبى(علیه السلام) پرسیده شد كه زهد چیست؟ فرمود: رغبت به تقوا و بى رغبتى در دنیا. سؤال شد حلم چیست؟ فرمود: فرو بردن خشم و تسلّط بر نفس. سؤال شد سداد و درستى چیست؟ فرمود: برطرف نمودن زشتى به وسیله خوبى.
غفوری در پاسخ به این سؤال که چون صحبت از برخورد امام با خانواده خویش شد آیا جعده از ابتدا زن بدرفتاری بود و یا اینکه در مقطعی دچار وساوس شیطانی معاویه و خانواده خود شد و در نهایت با وعدههای فریبندهای که به او داده شد امام را مسموم کرد گفت: جعده، همسر امام، دختر اشعث بود که این خانواده، خانواده متدین و متعادلی نبودند، هم پدر و هم برادر جعده مشکلاتی داشتند که سبب شد در نهایت در این جنایت شریک باشند و دخترشان را هم فریب دادند تا دست به جنایت امام کشی بزند که جنایت قابل بخششی نیست؛ برادر جعده نیز در جریان شهادت حضرت مسلم(ع) نقش داشت و خانواده پرآشوبی بودند.
وی افزود: در اینکه چرا امام حسن(ع) با او ازدواج کرد نیز اقوالی بیان شده است برخی گفتهاند که امام حسن(ع) در برابر کار انجام شده قرار گرفتند یعنی اشعث بن قیس با لطایف الحیلی، دختر خود را به خانه امام فرستاد که این مسئله را بنده طبق تحقیقاتی که داشته ام نمی توانم بپذیرم و تحلیل دیگر نیز این است که با توجه به نفوذ پدر جعده، و نقشی که او در ماجرای حکمیت داشت امام با دختر این فرد ازدواج کرد که البته در نهایت منجر به شهادت امام شد و از این زن، هم فرزندی نداشتند البته همان طور که عرض کردم امام در برخورد با چنین افرادی هم از مسیر عدل و انصاف خارج نشدند و برخورد مهربانانهای داشتند و اصولا خشم ائمه(ع) تنها در جایی بود که حکمی از احکام اسلامی مورد بی توجهی قرار میگرفت.
این محقق با بیان اینکه به صلح امام زیاد پرداخته شده ولی باز هم جای برخی تحلیلها خالی است گفت: به نظرم بررسی این صلح جای چندین بحث کارشناسی را دارد؛ یکی از کارهای لازم پرداختن به مفاد است زیرا این مفاد در منابع مختلف به صورت متفاوت ذکر شده است و نیازمند بررسی واقعی است؛ یکی از این موارد بررسی این ماده است که آیا امام درآمد دارابجرد را در معاهده قید فرمودند یا نه و اگر وجود داشته نیت و هدف امام چه بوده است.
وی تاکید کرد: در هر صورت در معاهده صلح امام حکومت معاویه را نپذیرفت بلکه بنابر مصالح آن را واگذار کردند و در صلحنامه هم آمده که معاویه بعد از خود حق تعیین جانشین ندارد ولی معاویه نقض عهد کرد که در واقع یک نوع زمینهسازی برای امام حسین(ع) نیر بوده است و سبب شد تا امام حسین(ع) با یزید بیعت نکنند البته شرایط زمان یزید هم اقتضاء داشت.
تحلیل درست صلح اماموی تاکید کرد: علامه شرفالدین در بیانی آورده است که عاشورا قبل از آنکه حسینی باشد؛ حسنی است و شاید اشاره ایشان به همین فضاسازی امام مجتبی(ع) باشد؛ زیرا ائمه بر اساس مصالح و شرایط جامعه و امت اسلامی تدبیر میکردند و منافع خود را در نظر نمی گرفتند به همین دلیل هم می توان از رفتارهای آنان الگو گرفت البته برای الگوگیری درک شرایط بسیار لازم است یعنی اگر میخواهیم برای شرایط امروز جامعه از صلح امام و یا زندگی مابقی ائمه(ع) الگو بگیریم باید تحلیل درستی داشته باشیم یعنی اگر واقعا بقای اسلام متوقف بر صلح با دشمن است صلح آن هم با لحاظ شرایطی ایرادی ندارد لذا نباید منافع حزبی و شخصی در این نوع تحلیلها مد نظر قرار گیرد.