مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل سیاسی، در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، درباره آینده گروه داعش در عراق و سوریه با عملیات آزادسازی موصل اظهار کرد: داعش یک پدیده دگر ساخته است؛ پدیدهای که نه به صورت فعال که به واسطه انفعال در منطقه خاورمیانه پدید آمد. گفتمان انقلاب اسلامی، تعریفی سیاسی از دین عرضه کرد و این تعریف سیاسی از دین، نه تنها دین را سیاسی کرد که اساساً بر آن شد که برای دین، رسالت حکومتی قائل شود.
تشکیل داعش در تقابل با گفتمان انقلاب اسلامی وی ادامه داد: امام خمینی(ره)، زمینهپرور ایجاد یک تفکر بسیار مستحکم، براساس فکر شیعه در چارچوب تئوری ولایت فقیه شد و ولی فقیه ملزم بود که به استقرار یک حکومت دینی بر پایه اصول و ارزشهای اسلامی بپردازد.
مطهرنیا افزود: این مطلب تا حدود زیادی بعد از انقلاب اسلامی به عنوان یک گفتمان غالب در منطقه خاورمیانه بروز کرد. نفوذ این گفتمان برتر در منطقه، موجب ایجاد یک طیف از حرکتهای مقاوم در برابر آن شد. تحرکهای متفاوتی در این زمینه مورد توجه قرار گرفت اما در نهایت به این امر منتهی شد که زمینهساز و زمینهپرور یک حرکت انفعالی اما بسیار خطرناک در برابر انقلاب اسلامی شد که همانا پرداخت و ساخت یک گروه تندرو از تفکرات اهل تسنن با وظیفه و رسالت حکومت دینی بود.
این کارشناس مسائل سیاسی یادآور شد: داعش به معنای دولت اسلامی عراق و شام است و همان گونه که در تهران، نیروها بسیج شده بود تا ایجاد یک گفتمان متکی بر انقلاب اسلامی را در منطقه گسترش دهند، ریاض و بعضی از پایتختهای کشورهای دیگر، به تأسیس داعش روی آوردند؛ لذا داعش یک امر تکوینی نبود بلکه یک امر تأسیسی است و تا حدود زیادی میتوانیم بگویم انفعالی در برابر تحرک انقلاب اسلامی در منطقه است.
تأسیس داعش در ریاض و تألیف آن در کشورهای غربیوی افزود: این تلاش در کنار برجسته شدن مسئله تروریسم در دهه 1990 در ایالات متحده آمریکا بعد از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی سوسیالیسی، تأثیر آن را مضاعف کرد. از سال 1995 است که آقای تِنِت، رئیس اسبق CIA تروریسم را به عنوان دشمن اصلی ایالات متحده آمریکا خواند و با هم آغوشی این نظریه با نظریه برخورد تمدنهای هانتینگتون، ما شاهد شکلگیری نظریه پیشدستی بودیم که این امر در کنار دیدگاه نظم نوین جهانی قرار گرفته بود.
این کارشناس مسائل سیاسی تأکید کرد: لذا در سال 2001 واقعه یازده سپتامبر و مطرح شدن تروریسم به عنوان دشمن اصلی استراتژیک ایالات متحده آمریکا را شاهد هستیم که در قالب تروریسم رخ مینماید. این است که در دهه اول قرن بیست و یکم میلادی، ما شاهد ایجاد این معنا هستیم که داعش در منطقه، جایگاه ویژه خودش را پیدا میکند.
مطهرنیا با اشاره به تألیف داعش در کشورهای غربی عنوان کرد: در اینجاست که تأسیس داعش به عهده سیستمهای امنیتی بعضی از پایتختهای کشورهای منطقه بود ولی تألیف یا به عبارت دیگر استفاده از آن در بستر وقایع خاورمیانه، توسط ایالات متحده آمریکا و کشورها بالادستی صورت گرفته است.
خط شکنی داعش برای حضور نیروهای فرامنطقهایاین کارشناس مسائل سیاسی یادآور شد: اگر این زمینه را بپذیریم و این مقوله را نیک بنگریم، داعش در جایی وارد عمل میشود که قرار است نیروهای فرا منطقهای در آنجا حضور داشته باشند؛ لذا داعش به باور من، بیشتر خط شکن حضور نیروهای فرامنطقهای است.
مطهرنیا تأکید کرد: لذا بعد از منطقه خاورمیانه، داعش وارد آسیای میانه، ماوراء قفقاز و به ویژه آسیای شرقی و جنوب شرقی خواهد شد؛ اگر چه ممکن است در گذار از منطقه خاورمیانه، خاور دور و یا خاور شرقی، یک دوره انتقالی را بگذراند یعنی تحرکات تروریستی در کشورهای اروپایی یا آفریقای داشته باشد.
ادامه حیات داعش در خاورمیانهوی با اشاره به تلاش کشورهای غربی برای فشار بر رقبای خود در آسیای شرقی از طریق داعش عنوان کرد: در نهایت این داعش مأموریت پیدا کرده تا در آسیای شرقی و جنوب شرقی فعال باشد. هدف استراتژیک ایالات متحده آمریکا در نهایت متوجه کنترل چین و تسلط بر تبت است و اگر بخواهند این نیروهای بینالمللی تحت رهبری امنیتی ایالات متحده آمریکا آنجا حضور داشته باشند، خط شکنانی چون داعش یا گروههای تروریستی شبهداعش با عنوانهای دیگر در آینده امکان فعالیت در منطقه جنوب شرقی آسیا را خواهند داشت.
این کارشناس مسائل سیاسی در باره آینده آینده داعش در موصل و رقه نیز اظهار کرد: نکته مهم این است که آنها باید محدود شوند؛ همانگونه که در رنگ آمیزی یک نقاشی، از رنگ پررنگ، آرام آرام، رنگ کمتر میشود تا یک رنگ به رنگ دیگر انتقال پیدا کند. در ماجرای استفاده از داعش نیز تا زمانیکه تکلیف سوریه و آینده بحرین و یمن مشخص نیست، داعش در منطقه حضور خواهد داشت.
خروج موقت داعش از موصلمطهرنیا افزود: داعش، تنها نقل مکان خواهد کرد و آنچه در پاسخ پرسش اول شما بیان کردم، آینده دور دستتر داعش است؛ لذا بنده عرض کردم داعش مانند یک ویروس میماند، چون محتوای تأسیس و تشکیل آن و همچنین تألیف آن توسط کشورهای دیگر صورت گرفته است.
وی ادامه داد: در آینده میان مدت، عملیات آزادسازی موصل و آنچه که در موصل میگذرد، متوجه خروج این نیروها برای مدتی به محیطهای پیرامونی، به ویژه باز کردن کانال حضور آنها در سوریه است و از طرف دیگر ایجادکننده یک فرصت برای انتخابات ریاستجمهوری در ایالات متحده آمریکا بود.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا و کنترل نگرانیها از یک عملکرد تروریستی به نفع ترامپ، میتوانیم بگویم که ممکن است دوباره شاهد یک حرکت در محیط عملیاتی عراق توسط داعش باشیم.
لزوم اراده کشورهای منطقه در برخورد با داعشوی اظهار کرد: این سیلان بودن تحرکات داعش در منطقه خاورمیانه به چند فاکتور بستگی دارد. یکی اراده نیروهای منطقهای در برخورد با آن، به ویژه عراق، ایران و همکاری روسها با این جبهه در برخورد با داعش و دیگری استفادهای است که از داعش در جهت حضور بیشتر نیروهای فرامنطقهایِ فرادستی غربی در این منطقه، به ویژه آمریکا میشود.
مطهرنیا اظهار کرد: لذا امروزه داعش در حوزه عقلانیت ابزاری قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای، در درون منطقه خاورمیانه قرار دارد و باید بگویم که در آینده میانمدت، باز شاهد حضور داعش در این منطقه و عملیات تروریستی خواهیم بود.
این کارشناس مسائل سیاسی درباره همکاری کشورهای منطقه، مخصوصا ایران و عربستان برای مقابله با داعش نیز اظهار کرد: تأسیس و گسترش یک سازمان تروریستی به این معنا نیست که آن سازمان تروریستی، به طور کامل قابل کنترل باشد، بلکه تأسیس آن به عهده بخش مهمی از سیستمهای امنیتی و اطلاعاتهای مانند دولت حاکم بر ریاض یا دولت حاکم بر قطر بوده است و این را نمیتوانیم نادیده بگیریم اما این تأسیسی بودن توسط آنها این تضمین را ندارد که آنها بتوانند داعش را کنترل کنند.
تجهیز داعش توسط بخشی سرکش در داخل ساختار قدرت عربستانوی افزود: بسیاری از سازمانهای رسمی اطلاعاتی و امنیتی در جهان به وجود آمدهاند که سرکشی از دولتهای مؤسس خود در درون آن کشور داشتهاند. CIA، FBI، MI6 و MI5 در درون سابقه تاریخی خود، با وجود رسمی بودن و با وجود اینکه یک سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی رسمی هستند، بارها سرکشی خود را از دولتهای مؤسس خود شاهد بودند و لذا این نکته که فکر کنیم هر کسی چیزی را تأسیس میکند، میتواند کاملاً آن را کنترل کند یک امر منطقی نیست.
مطهرنیا در پایان گفت: اما باید دانست که بخشی از عقلانیت موجود در عربستان و ایران خواهان کنترل داعش هستند ولی بخشی از ساختار قدرت عربستان که به سرکشی در درون ساختار سیاسی عربستان و ایجاد فضای مناسب برای استفاده از این وضعیت نابهنجار و خشونتبار در خاورمیانه تمایل دارند، به هیچ وجه خواهان کنترل داعش نیستند بلکه به تجهیز آن نیز همت میگمارند.