به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، داستان انقلاب اسلامی در طی سالهای اخیر فراز و فرودهای بسیاری داشته است و اکنون که در سی و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم، برای بررسی وضعیت این جریان پربرکت گفتوگویی را با علیاکبر والایی، نویسنده داستان انقلاب انجام دادهایم که در ادامه میآید.
والایی نیمه اول دهه شصت را در آموزش و پرورش به عنوان مربی هنری به قصهگویی و تدریس داستان و نمایشنامه پرداخت. در همان میان، داستاننویسی را به طور جدی از سال 1364 از سر گرفت. از سال 65 همکاریاش را با برنامه قصه ظهر جمعه رادیو آغاز کرد و نویسندگی این برنامه را با وقفههایی چندساله به مدت دوازده سال ادامه داد. همزمان با نوشتن قصه، بیش از سیصد نمایشنامه نیز برای برنامههای مختلف رادیو نوشت. سال 1372 مدیریت داخلی مجله سوره نوجوان را بر عهده داشت. بیشتر آثارش، پیش از چاپ، در ماهنامههای خاص نوجوانان همچون مجلات رشد، سوره نوجوانان، سروش نوجوان، آیندهسازان و … منتشر شد. مدتی کارشناس و عضو شورای بررسی کتاب سال سوره نوجوانان، کارشناس و عضو شورای داوری داستان های انقلاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان و نیز کارشناس و داور کتاب فصل بود. وی در سال 1368 اولین اثرش را که یک داستان بلند است، به دست چاپ رساند.
تاکنون داستانهای انقلاب بسیاری نوشته شده است، اما اقتباس ادبی از این داستانها صورت نگرفته و منجر به ساخت فیلم نشده است، چرا این اتفاق مبارک رخ نداده است؟
این موضوع بیشتر به مسئولان حوزه سینمایی برمیگردد که باید چنین کارهایی را در دستور کار خود قرار دهند.
فکر نمیکنید اشکال از ضعف داستانها است؟
موافق این موضوع نیستم و به مراتب داستانهای خیلی قویتری نسبت به کارهایی که اکنون در سینماها ساخته میشود، وجود دارد و این موضوع در سیما نیز دیده میشود و آثار ادبی در جایگاه بالاتری میبینم. به نظرم مشکل در این است که کسانی که میخواهند این داستانها را به سناریو تبدیل کنند، از توانایی چندانی برخوردار نباشند، وگرنه داستانها اگر به صورت طرح هم دستمایه کارهایی سینمایی قرار گیرد، از حالت کلیشه کنونی درخواهند آمد. به همین دلیل در رابطه با این داستانها باید افراد توانمند برای تبدیل آن به سناریو(فیلمنامه) اقدام کنند و یا از این کارها الهام بگیرند.
البته یکی از مشکلات عمده در این زمینه این است که اغلب داستان به دست کارگردانها نمیرسد و یا اگر میرسد به صورت خلاصه داستان یا طرح بوده که چندان نمیتواند در جذب یا جلب نظر کارگردان مؤثر باشد؛ از این رو باید اصل رمان توسط این افراد خوانده شده و بتوانند ارتباط حسی برقرار کرده و از داستان الهام بگیرند. اگر این ارتباط میان داستاننویسان و سینماگران برقرار شود میتوان به رونق داستانهای انقلاب هم امیدوارتر بود.
به نظرتان در این زمینه ادبیات، سینما را جدی نگرفته است یا سینما، ادبیات را؟
در عمل همین طور بوده، یعنی سینما ادبیات را جدی نگرفته و توانایی و قابلیتهای ادبی را به دست نیاورده است. فیلمنامهنویس و کارگردانهای اهل مطالعه کم هستند و اگر رمانها را بخوانند این ارتباط برقرار خواهد شد و این ضعف از عدم کارایی سیستمی است که میخواهد اقتباس ادبی کند؛ چرا که در کشور از ظرفیتهای خوب داستانهای انقلاب برخوردار هستیم.
گفته میشود که نظریهپردازی در حوزه ادبیات انقلاب وجود ندارد، نظر شما چیست؟
شاید این موضوع بیشتر به نقد و پژوهش ادبی برگردد؛ چرا که در این عرصه خوب ظاهر نشدیم و آثاری که بتوان به آنها اشاره کرد، بسیار کم است و منقدان و پژوهشگران و نویسندگانی که دغدغه این موضوع را دارند باید به این مسئله بپردازند.
چرا در جشنوارههایی مانند داستان انقلاب این موضوع چندان جدی گرفته نمیشود؟
بها دادن به پژوهش در این جشنوارهها میتواند راه را برای نظریهپردازی در حوزه ادبیات انقلاب باز کند و وقتی در این جشنوارهها به این موضوع چندان بهایی داده نمیشود، همین اتفاق رخ میدهد. البته اهالی قلم نیز انگیزههایی که باید برای این کار داشته و ترغیب شوند را ندارند و عرصه در این زمینه تنگ و محدود است و حمایتی نیز صورت نمیگیرد. وضعیت نویسندگان ما و انگیزه آنها برای تولید آثار فاخر در حد پایینی است.
نهمین جشنواره داستان انقلاب برگزار میشود، چرا با گذشت سی و پنج سال از انقلاب، سن این جشنواره اندک است و آیا میتوان گفت؛ به دلیل همین جوان بودن جشنواره، داستان انقلاب نیز از پختگی کافی برخوردار نیست؟
این نشاندهنده این است که دیر به این فکر افتادند و اگر امیرحسین فردی در مورد این موضوع اقدام نمیکرد، شاید هنوز هم داستان انقلاب متولد نشده بود و این را میتوان به دلیل کمکاریهایی دانست که در فضای ادبی کشور رخ داده است و ادبیات نسبت به سینما همیشه در حاشیه بوده است. اگر افرادی در این حوزه دغدغه داشتند این جشنواره نیز همانند جشنوارههای دیگر به سن 30 سالگی میرسید. البته در رابطه با این نوع داستان ناپختگیهایی وجود دارد که در طی زمان و با ارج نهادن به آن به تکامل و پختگی خواهد رسید.