
به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، حدود دو ماه قبل بود که در یکی از گروههای فعال در شبکههای اجتماعی خبری مبنی بر اینکه یک قاضی در استان فارس، نوجوان متهمی را به جای روانه زندان کردن حکم به حفظ بخشی از قرآن کریم داده است، منتشر شد. موضوعی که هر چند ابتدا گمان میرفت، همچون یکی از هزاران محتوایی که در این شبکهها تولید میشود، ریشه در شایعات داشته باشد، اما پس از پیگیریهای بسیار زیاد خبرنگار ایکنا نه تنها صحت این موضوع تأیید شد، بلکه بعد از حدود دو ماه پیگیری و تماسهای بسیار زیاد ترتیبی داده شد تا گفتوگویی با قاضی صادر کننده این حکم داشته باشیم و در آن سوالاتی در مورد چگونگی و علت صدور این حکم، اثرات چنین احکامی و ... پرسیده شود.
یکی از جوانترین قضات کشورمان و البته استان فارس است که احکام خاصی را تاکنون صادر کرده است، حفظ قرآن به جای محکومیتی دوساله و یا نگارش مقالهای با موضوع چهارده معصوم و ... از جمله احکامی بوده است که تاکنون توسط این قاضی صادر شده است.
وی که متولد سال 1355 در شهرستان اقلید استان فارس است، از سال 1375 به استخدام اداره دادگستری درآمده و بعد هم از سال 1380 برای قضاوت پذیرفته شده و از سال 83 به امر قضاوت مشغول شده است. به بهانه صدور حکم حفظ قرآن کریم برای یک متهم به جای مجازات کیفری، گفتوگویی صمیمی با این قاضی جوان ترتیب داده شده که در ادامه آمده است.
جناب آقای شرافتی، قبل از اینکه به اصل موضوع پرداخته شود در مورد سابقه کاری در قوه قضائیه بفرمائید.سال 1375 در دادگستری استخدام شدم بعد هم در سال 1380 برای قضاوت قبول شدم و از سال 1383 کار قضاوت را شروع کردم. خدمت در زمینه دادیاری، دادیار اظهارنظر، بازپرس دادسرای جنایی به مدت هشت سال و سه سال رئیس حوزه یکی از شهرستانهای استان فارس از دیگر فعالیتهایی بوده است که انجام دادهام.
در حال حاضر در کدام شعبه مشغول خدمت هستید؟در حال حاضر در شعبه 103 دادگاه کیفری شماره دو مشغول خدمت هستم که البته حدود پنج ماه است در این شعبه مشغول فعالیت هستم.
در اینجا لازم است تا توضیحی در مورد این شعبه از دادگاه بیان کنم. دادگاه ویژه اطفال براساس آئین دادرسی کیفری سال 92 و به دستور رئیس محترم قوه قضائیه به صورت ویژه تشکیل شده و دادرسی کیفری آن جداگانه است، با توجه به وضعیت سنی که این گروه دارند و جرائمی که مرتکب میشوند تا زیر 18 سال در شعبه کودکان رسیدگی میشود که البته منهای جرائم قتل است، در این مورد افراد 15 تا 18 سال در دادگاه کیفری دو محاکمه میشوند.
پس متهمین شما همه کودک و نوجوان هستند؟بله؛ با نوجوانان زیاد سروکار دارم، با توجه به تجربیاتی که در این زمینه به دست آوردهام اکثر افرادی که ارجاع داده میشوند، در حال حاضر از هر منطقه و قشری که میآیند به جهت مذهبی مقداری ضعیف هستند.
اینکه میگوئید به جهت مذهبی ضعیف هستند، برداشت حسی خود شماست؟من در زمان محاکمه سوالات بسیار زیادی از آنها میپرسم، بنابر این بخشی از این برداشت از طریق همین پرسش و پاسخها به دست میآید.
برخی از متهمین وضعیت خانوادگی نامطلوبی داشتهاند، به گونهای که یا امکان ادامه تحصیل ندارند و یا در خانواده شلوغی بودهاند که بود و نبود یک فرزند برایشان زیاد مهم نبوده است. یا اینکه از لحاظ فرهنگی ضعیف بوده و این امکان را نداشتهاند که بخواهند یا بتوانند در زمینههای فرهنگی فعالیتی داشته باشند. آنچه که قابل گفتن است اینکه این افراد معمولاً هم به فعالیتهای فرهنگی و مذهبی علاقه داشته و دارند اما شرایط وجود ندارد و به این راه کشیده شدهاند.
این احکام جایگزین از کجا آمده است؟ یعنی از بالا دستورالعمل آمده است یا اینکه خود قضات براساس تشخیص خود این کار را انجام میدهند؟با توجه به سیاستهای کلی نظام و اجرای بخشنامه ریاست محترم قوه قضائیه که امسال در مورد مجازاتهای جایگزین حبس ابلاغ شد، همکاران در مواقعی که تشخیص دهند نسبت به صدور احکام جایگزین اقدام میکنند. سیاست کلی این است که ابتدا جهت کاهش جمعیت کیفری زندان و حبس زدایی و رعایت دقیق آئین دادرسی کیفری اطفال و نوجوانان استفاده از جایگزینهای حبس به خصوص نسبت به اطفال و نوجوانان کمتر از 18 سال انجام شود. از طرفی هم رعایت حقوق شهروندی آنها ایجاب میکند که این مجازاتها اعمال شود.
روند این تصمیم گیری به چه صورت است، یعنی برای اینکه یک حکم جایگزین برای یک متهم صادر شود، چه ملاحظاتی صورت میگیرد؟با توجه به وضعیت اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و محیطی که کودک یا نوجوان در آن زندگی میکند و نیز نظر مشاوری که در جلسات دادگاه به عنوان مشاور دادگاه اطفال شرکت میکند، صدور حکم جایگزین صورت میگیرد. همچنین با استفاده از استعلامهایی که از روانشناسان صورت میگیرد و یا پزشکی قانونی و پرونده شخصیت کیفری که برای اطفال تشکیل میشود، تشخیص داده میشود که متهمین کودک یا نوجوان مدتی را که باید به عنوان مجازات تحمل کنند، در کانون باشند یا نباشند.
با توجه به این مدت محکومیتی که برای آنها در نظر میگیریم، لحاظ میکنیم که افرادی که به جای حکم در برخی زمینههای فرهنگی فعالیتهایی داشته باشند، معرفی میکنیم.
و یکی از این موردها حفظ بخشی از قرآن کریم برای یک متهم به جای مجازات کیفری وی بوده است، چرا حفظ قرآن و چرا کارهای دیگر نه؟بله؛ موردی بود یک کودک حدوداً 15 ساله که به قرآن علاقه داشت، مجازاتی به جای مجازات حبس در نظر گرفتیم این بود که در مدت معلومی بخشی از قرآن را حفظ کند. برای اینکه زمینه گرایش یافتن به چنین سمت و سوهایی در او وجود داشت و تشخیص دادم که چنین حکمی میتواند کمک کننده باشد.
به اعتقاد شما انتخاب حفظ قرآن به عنوان مجازات جایگزین این شائبه را ایجاد نمیکند که ما حفظ قرآن را اینقدر سخت جلوه دهیم که بگوئیم به اندازه یک مجازات کیفری سخت و غیر قابل تحمل میتواند مورد استفاده قرار بگیرد؟ این شائبه ایجاد میشود یا نه؟اگر ما بتوانیم این احکام را به گونهای به مردم منتقل کنیم که حکم صادر شده بر اساس سنجش علاقههای محکوم برای فعالیت در عرصه قرآنی بوده اما شرایط و اقتضائات او را به سمت دیگری برده است، میتواند این شائبه را از بین ببرد.
ما در صدور این قبیل احکام از این جنبه نگاه نمیکنیم بلکه از این جنبه نگاه میکنیم که با این حکم یک فرد بعد از دوران محکومیت به جای بازگشتن به دامان بزهکاران به دامان قرآن بر میگردد.
ما این احکام را بر اساس علاقه افرادی که علاقهمند بودهاند، اما زمینه و محیط فراهم را نداشتهاند و در خانواده کسی او را ترغیب نکرده تا قرآن خوان شود، یا در مسجد مسخره میشده است، صادر میکنیم، با استفاده از امکانات اما در آنجا می تواند در محیطی که شرایط فراهم شده است این کار صورت بگیرد. در واقع اگر ما بتوانیم منتقل کنیم که این حکم بر اساس علاقهمندی خودش بوده به نظر میرسد این شائبه هم منتفی شود.
این مورد خاص اتهامش چه چیزی بود؟این شخص اتهامش خرید و فروش مواد مخدر بود، در بحث خرید و فروش مواد مخدر بعضاً چنین افرادی قربانی هستند و هیچ نقشی در خرید و فروش ندارند، افرادی هستند که به دنبال سوءاستفاده از کودکان هستند و بیشتر چنین افرادی طعمه هستند.
اگر قرار بود مجازاتی غیر از حفظ قرآن کریم در نظر گرفته شود، چه مجازاتی برای این فرد با توجه به نوع خلافی که انجام داده است در نظر گرفته میشد؟با توجه به سطح سوادی که داشت و علاقهمندی که از خودش نشان داد و نیز مدت محکومیت، باید بین دو تا پنج سال در کانون نگهداری میشد. البته ما حداقل را در نظر گرفتیم که دو سال بود. یک سال از این دو سال در کانون برای حفظ جزء آخر قرآن که حفظ آن مقداری سادهتر است در نظر گرفتهایم و یک سال دیگر تعلیق خورده است.
اگر در مدتی کمتر از یکسال قرآن را حفظ کند، باید تا پایان یک سال در کانون حضور داشته باشد؟نخیر؛ اگر در این فاصله یکسال زودتر قرآن را حفظ کند با مکاتبهای که از طریق زندان صورت میگیرد و سرکشی که خود ما به صورت ماهانه داریم یا از طریق اجرای احکام نسبت به آزادی اقدام میشود. برای اینکه پشتوانهای وجود داشته باشد تا در آینده مرتکب جرم نشوند، بحث تعلیقی در اینجا در نظر گرفته شده است.
در حال حاضر از وضعیت متهم خبری دارید که چه مقدار را حفظ کرده است؟ صدور حکم حدود دو ماه قبل بوده است و هنوز متهم در کانون اصلاح تربیت است، اما از وضعیت حفظ وی در یک ماه اخیر خبر ندارم.
اصلاً این موضوع کنترل میشود یا خیر؟ بله؛ معاون دادستان بر اجرای حکم نظارت دارد، زمانی که مشخص شود حکم اجرا شده به ما منعکس میکنند تا با آزادی موافقت کنیم.
سابقه صدور احکامی از این دست در قوه قضائیه هست؟در زمینه مذهبی زیاد حکم داشتهایم چه من و چه سایر همکاران، اما در بحث قرآن اولین حکمی که صادر کردهام این حکم بوده است.
متهم قرار بوده که کل جزء آخر را حفظ کند؟بله
در کانون این شرایط مهیا هست که قرآن را حفظ کند؟ یعنی مربی قرآن دارند؟بله در زندان(کانون) روحانی مستقر است و افراد خَیّر نیز آنجا هستند، هم در بحث فرهنگی و هم در بحث مذهبی بسیار فعال هستند. کانون شیراز یک واحد فرهنگی بسیار بزرگ دارد که این قبیل فعالیتها را انجام میدهند. متهمان هم چون وقت کافی دارند بر روی آنها زیاد کار میشود. متهمها هم قطعاً برای اینکه زودتر آزاد شوند و از محیط زندان دور شوند تلاش خواهند کرد.
صدور چنین احکامی تأثیر هم دارد، یعنی به لحاظ تجربی به این نتیجه رسیدهاید که صدور این احکام میتواند کمک بیشتری به متهم داشته باشد تا به امر بزه بازگشت نداشته باشند؟اینها چون بعضاً ممکن است مجرم خطرناک پیشبینی شوند، این قضیه کمک میکند، مشروط بر اینکه بعد از زندان نیز مورد حمایت قرار بگیرند. ما برنامههایی در زندان داریم که اگر افراد خیری باشند که به این افراد به لحاظ اقتصادی کمک کنند تا به جرم قبلی برنگردند، بسیار کمک خواهد کرد. ضمن اینکه محدودیتهایی در حکم قرار میگیرد به عنوان مثال قید میشود برخی افراد حق ورود به برخی محلات را ندارند. بنابر این این احکام میتواند موثر باشد اما به هر حال بستگی دارد به اینکه بعد از زندان وضعیت چگونه پیش برود.
اگر چنین موردی باز هم پیش بیاید چنین احکامی را صادر خواهید کرد؟ بله قطعاً این کار را انجام خواهم داد.
در بخشی از مصاحبه از صدور حکمهای مجازات جایگزین به زمینه مذهبی صحبت کردید، چه احکامی غیر از حفظ قرآن به صورت جایگزین صادر کردهاید؟موارد دیگری نیز بوده است که نوشتن مقاله در مورد چهارده معصوم(ع) را به جای محکومیت صادر کردهام، تشخیصم این بوده که طرف با توجه به اینکه هیچ آشنایی نداشته است، این حکم کمک کننده است. یا افرادی که از وضعیت مرجع تقلید اطلاع ندارد تحقیق در مورد مرجع تقلید و ولایت فقیه را صادر کردهام تا آشنایی بیشتری با مراجع داشته باشند و نسبت به انتخاب آنها اقداماتی انجام دهند.
خود شما فعالیت قرآنی خاصی دارید؟ متاسفانه تاکنون فعالیت حرفهای قرآنی نداشتهام و حفظیات قرآنی نیز ندارم تنها برخی سورههای کوتاه قرآن را از قبل حفظ کردهام.
یک سوال دیگر نیز باقی مانده و آن هم اینکه شاید برخی تصور کنند، صدور این قبیل احکام برای جلب توجه و به شهرت رسیدن شما باشد، چه جوابی برای این افراد دارید؟به هیچ وجه اینگونه نیست، اگر حکم خاصی صورت گرفته است تنها براساس تشخیص بوده است. در واقع صدور اینگونه احکام یک تکلیف است که بر عهده ما گذاشته شده است و انعکاس آنها در رسانه ها نیز از سوی ما نیست، در واقع این قبیل احکام به صورت ماهانه به مسئولان گزارش می شود و شاید بر اساس تشخیص آنها بوده است که این حکم نیز رسانه ای شده است.
در پایان اگر صحبت خاصی دارد بفرمائید؟خواهش میکنم سعادتی بود که در خدمت خبرگزاری قرآن بودم.
تیمور کاکایی
و پیگیری بشه ببینم اصلا تونسته حافظ قران بشه یا نه
حفظ قرآن چه اثر سوئی می تونه داشته باشه
درود بر شرف این قاضی جسور که تلاش خود را برای آشنایی بزهکاران با قرآن فراهم کرده است
به امید اینکه شاهد احکام بیشتری از این دست باشیم