کد خبر: 3567743
تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۹

«سیاه‌مشق» یک مداح، معلم و مدافع حرم

گروه جامعه: محمد‌موسی رضایی در سومین سیاه مشق عشق ایکنا حاضر شد و از ناگفته‌های خود به عنوان یک معلم، مداح و مدافع حرم و یک دوست که راه زندگی‌اش را تغییر داد، سخن گفت.

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا)، «محمد موسی رضایی» را می‌توان یکی از مداحانی نامید که کلامش برای هیئتی‌ها و جوانان نافذ و دوست‌داشتی است؛ به گفته خودش سعی می‎کند با رفتار و عملش جوانان را جذب قرآن و اهل بیت(ع) کند. این ذاکر اهل بیت(ع)، علی‎رغم اینکه معلم است و در این حرفه مشغول به کار و فعالیت است اما تجربه مدافع حرم را هم داشته و در تمامی این سال‎ها مفتخر به داشتن مدال زرین ذاکری اهل بیت(ع) بوده است. خبرگزاری ایکنا در سومین برنامه سیاه مشق عشق، به سراغ این مداح و ذاکر جوان اهل بیت(ع) رفته است تا گفت‎وگویی صمیمی را با او انجام دهد. در ادامه این گفت‌وگو را دنبال خواهید کرد:

 
*برای مقدمه خودتان را معرفی کنید و بفرمایید که به چه کار و فعالیتی مشغول هستید؟

محمد موسی رضایی، متولد سال 1357 هستم. تحصیلاتم را تا دیپلم ادامه دادم و بعد از آن مشغول به کار و فعالیت شدم؛ با وجود اینکه مشاور و ناظم مدرسه هستم؛ اگر ببینم دانش‌آموزی استعداد درس خواندن ندارد اما می‎تواند در حرفه و یا کاری موفق شود توصیه می‌کنم که بعد از دیپلم به حرفه مورد علاقه‌‌اش برود.

راه جذب جوانان به هیئت‌/ یک دوست مسیر زندگی‌ام را تغییر داد
در مسجد فعالیت‌های فرهنگی و اردو زیاد انجام می‌دادیم و همین امر موجب شد که به من پیشنهاد بدهند برای آموزش در مدرسه جذب شوم؛ سال 82 به پیشنهاد یکی از دوستان که فعالیت‌های فرهنگی من را در مسجد دیده بود به صورت قراردادی وارد آموزش و پروش شدم و از آن سال تا کنون مشغول و در حال حاضر ناظم هستم.

*مداحی را از چه زمانی را آغاز کردید و حضور شما در این حوزه به چه شکل رقم خورد؟

مداحی را از سال 71 در مسجد و هیئت‎های محله 13 آبان تهران شروع کردم. یکی از نکاتی هم که در موفقیت من نقش داشت این بود که بچه‌ها در هیئت با من در ارتباط هستند، معمولا همه از ناظم‌ها فراری هستند اما معمولا شاگردانم اعلام می‌کنند که ناظم مثل شما نداشته‌ایم؛ با بچه‌ها دوست و رفیق هستیم و در عین حال هم در مواقعی هم که مشکلی ایجاد می‌شود با برخورد مناسب آن را حل می‌کنم؛ به همین دلیل بچه‌ها این نوع رفتار و شخصیت را می‌پسندند و ارتباط برقرار می‌کنند. خدا رو هم شاکرم که در این زمینه به برکت اهل بیت(ع) موفق بوده‎ام.

 *چه چیز موجب شده که جوانان و نوجوانان بسیاری به هیئت شما جذب شوند؟
یادم هستم، دیالوگی را در فیلم محمد رسول الله شنیدم که آن را آویزه گوش خودم کردم و آن این بود که «محمد از راه دل‌ها وارد می‌شود» و علت موفقیت پیامبر(ص) را ورود از طرق دل‌ها اعلام کرد؛ این جمله همیشه در ذهن من ماندنی شد و هر جایی که از راه دل وارد شدم جواب گرفتم؛ وقتی که فرد حسن نیت و خوش رفتاری را ببیند پذیرشش آسان‌تر می‌شود. این حرف شاگردانم است که می‌گویند وقتی شما را در وهله اول می‌بینیم کمی می‌ترسیم اما زمانی که با شما آشنا می‌شویم می‌فهمیم که شما شخصیت آنچنان سختگیری ندارید بلکه بسیار خوش برخورد و مهربان هستید و خودم به واقع اینطوری هستم و نمی‌توانم شخصیت جدی داشته باشم.

راه جذب جوانان به هیئت‌/ یک دوست مسیر زندگی‌ام را تغییر داد
کار ما در مدرسه بسیار حساس است چراکه ناظم باید یک رفتار سخت داشته باشد و بچه‌ها معمولا از چنین شخصیتی دل خوشی ندارند اما باید با پیاده سازی روش‎های اصولی بچه‌های مدرسه را به مسجد جذب کرد و به افراد هیئتی و مسجدی را هم به درس خواندن جذب کرد.

*هیئت آل کسا چطور راه‌اندازی شد؟

سال 82 در هیئت یا زینب(س) بودم و در آن زمان تصمیم گرفتیم که یک روضه هفتگی و خانگی را در ماه رمضان راه‌اندازی کنیم، همین مقدمه‌ای برای راه‌اندازی هیئت آل کسا بود و این نام هم به این دلیل بود که ما در هیئتمان حدیث کسا می‌خواندیم و به همین دلیل آن را آل کسا نامگذاری کردیم. در این هیئت سعی کردیم که از مدل‌های جدید استفاده نکنیم؛ عقیده دارم که چهار نفر قرآنی و اهل بیتی تربیت شود بهتر از این است که 4 هزار نفر داشته باشیم اما هیچ تغییری نکرده باشیم.

*آیا در هیئت شما قرآن هم خوانده می‌شود؟

بله آقا سید مالک کلاس قرآن داشتند و متاسفانه کمی از ایشان دور شدیم. اما این نکته بسیار مهم است مداحان ما به گونه‌ای رفتار کنند، که مخاطب جذب قرآن و اهل بیت(ع) شود. خود من سعی می‌کردم در ابتدای هیئت و با شروع قرآن‌ خواندن سید‌مالک، حضور داشته باشم تا بچه‌هایی که به هیئت می‌آیند، ببینند. این دیدن بهترین آموزش برای آنهاست. یادم هست در کودکی در مسجد تکبیر می‌گفتم و پیر‌مردی در مسجد بود که هر زمان من تکبیر می‌گفتنم ‌تشویقم می‌کرد و می‌گفت تو خیلی خوب تکبیر می‌خوانی؛ همیشه تو تکبیر بگو؛ من امروز با وجود گذشت سال‌ها وقتی که از مقابل محل و مسجد قدیم رد می‌شوم نگاهی می‌کنم ببینم آیا این پیرمرد هنوز هست یا نه و از این رفتار لذت می‎بردم.

*رفتار مداحان در هیئت تا چه میزان بار تربیتی و آموزشی دارد؟


رفتارهای مداحان از سوی جوانان زیر ذره‌بین است، مداحان باید دقت داشته باشند که حتی مدل مو، ظاهر و لباس‌‌پوشیدن‌شان مورد الگوبرداری جوانان قرار می‌گیرد و در روش زندگی، نوع بیان و رفتار خود همواره به یاد داشته باشند که نماینده دستگاه امام حسین (ع) هستند. اساتید ما تأکیدات زیادی در مداحی مبنی بر خارج‌نشدن از چهارچوب‌های مداحی می‎گفتند؛ مجید سیب‌سرخی به عنوان استاد مداحی من همیشه تأکید داشت چهارچوب مداحی را حفظ کنم بعد اگر در قسمت شور مداحی از آهنگ‌ها و سبک جدید استفاده کردم، مانعی ندارد که البته نباید از سبکی بهره برد که در شأن اهل بیت(ع) نیست. یکی از عوامل پیشرفت خودم را در گوش‌دادن به سخنان اساتید مداحی می‌دانم. استاد مجید سیب‌سرخی درس‌های بسیاری به من دادند و می‌گفتند که خود با بهره‌گیری از رهنمودهای استاد حسن گودرزی رشد پیدا کرده تا جایی که در برخی از محافل به جای ایشان به اجرای برنامه می‌پرداخت مردم فکر می‌کردند ایشان فرزند استاد حسن گودرزی است.

‌ *اساتید‌ شما در مسیر مداح شدن چه کسانی بودند و بزرگترین درسی که از آنها گرفتید چه بود؟

همیشه به شاگردانم می‌گویم، اگر می‌خواهید در زندگی موفق شوید باید دوست خوبی را برای خود انتخاب کنید که شما را به مسیر درست هدایت کند. دوست خوب انسان را به عرش می‌برد و همنشین بد انسان را از عرش به فرش می‌فرستند. دوست خوب انسان‌ را به مسیر خوب هدایت می‌کند و همه چیز‌های خوب هم از این انتخاب شروع می‌شود. خوشحالم که امام حسین(ع)، این دوست را سر راه من قرار داد؛ در 15 سالگی مشغول جوانی و کارهایی بودم که همه در آن دوران انجام می‌دهند بودم، یکی از این شب‌ها همسا‌یه‌ای زنگ خانه‌ ما را زد و گفت محمد می‌‌توانی با من به مسجد بیایی و من هم قبول کردم و هر دو به مسجد رفتیم. اونجا بود که مسیر زندگی‌ام تغییر کرد. هنوز هم که بعد از این روزها او را می‌بینم می‌گویم که دلیل اینکه من اینجا هستم تو هستی.

در مسجد با فردی به نام آقارضا محمدی آشنا شدم و انس گرفتم و تیپ ظاهری الان من اقتباس گرفته از ظاهر ایشان است. فرد با جذبه و مهربانی بود؛ هم می‌خنداند و هم هدایت می‌کرد، مداحی هم می‌کرد و من آن زمان همه چیزم را عین او کردم و به عنوان اولین استاد در زندگی‌ام از او چیزهای زیادی را یاد گرفتم.

راه جذب جوانان به هیئت‌/ یک دوست مسیر زندگی‌ام را تغییر داد
بعد از چند سال با حمید پایمرد آشنا شدم و از فضای مسجدی کمی بیرون آمدم در فضای هیئت قرار گرفتم؛ آن زمان تازه فهمیدم که بیرون از مسجد هم جایی که صحبت از خدا و پیغمبر باشد وجود دارد و حمید پایمرد من را با جبهه و جنگ و شهدا آشنا کرد. بعد از ایشان به هیئت یا زینب رفتم و آنجا بود که با آقای رضا رشیدی آشنا شدم و از ایشان هم چیزهای زیادی را یاد گرفتم. بعد از این ماجراها بود که در یک شب با آقای سیب سرخی آشنا شدم و اصول مداحی و خیلی از مسائل ریز آن را از ایشان فرا گرفتم. ایشان در زندگی شخصی، مداحی و معنوی من تاثیرات بسیاری داشت.

*به نظر شما هیئت جای بیان مسائل سیاسی است؟

یقینا هست ولی نه به اندازه‌ای که به اصل هیئت آسیب برسانند. خیلی‌ها هم به خاطر همین مسائل سیاسی از هیئت من رفتند و برخی هم به حساب دوستی مانده‌اند و من را تحمل می‌کنند. در یکی از مراسمات وسط دعا مسئله قزومخه و لبنان را گفتم و برای آنها دعا کردم؛ بعد از این ماجرا خیلی گفتند که آنها سنی هستند و نباید این مسائل را وارد هیئت کنید، اما اینکه ما وقتی می‌بینم یک کودک و یک مظلوم مورد ظلم قرار می‌گیرد چه احساسی داریم؟ آیا از او می‌پرسیم که سنی هستی یا شیعه بعد کمکش می‌کنیم؟ اعتقادم این است که با مهربانی کردن و بیان روش و شیوه حضرت علی(ع) خیلی افراد به راه می‌آیند و هم عاشق شما و هم عاشق مولا علی می‌شوند؛ معتقدم گاهی شاید با یک حرف من برخی افراد از حرف‌هایشان برگردند و اصلاح شوند. با توهین مخالف هستم و معتقدم در سیاست هم باید نرم و مهربان رفتار کرد.

*چطور شد که مدافع حرم شدید؟

ما عمری به سرمان زده‌ایم که نام امام حسین(ع) و بچه‌های ایشان و یاد ایشان رو زنده نگه‌داریم؛ بچه‌های مظلوم سوریه و لبنان هم مانند بچه‌های امام حسین(ع)، بی‌گناه هستند چراکه ما روضه آن را خوانده‌ایم و می‌گوییم این طفل گناهی ندارد، لطفا به او آب دهید؛ امام حسین(ع)، در آن ماجرا نگفتند که این فرزند من است، بلکه گفتند این بچه 6 ماهه گناهی ندارد، پس او را آب دهید.

captcha