به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، پنجم جمادی الاولی ولادت باسعادت بانوی قهرمان کربلا، پرچمدار نهضت پس از شهادت امام حسین(ع)، حضرت زینب کبری(س) است که این روز را روز پرستار هم مینامند؛ او سومین فرزند ارجمند خاندان وحی و رسالت و دودمان پاک و بلندآوازه امامت بود. آنگاه که آن حضرت دیده به جهان گشود، نیای گرانقدرش پیامبر بزرگوار اسلام، نام او را «زینب» نهاد. واژه مقدس و جانبخشی که از «زین» و «اب» شکل گرفته است و به مفهوم زینت و آراستگی پدر است.
همزمان با میلاد با کرامت این بانوی بزرگ اسلام، برآن شدیم تا در خصوص شخصیت و سیره ایشان گفتوگویی صمیمی را با حجتالاسلام والمسلمین، مصطفی دعاگوی کربلایی، کارشناس مذهبی داشته باشیم.
*برای سوال اول، بفرمایید که زینب(س) چگونه زینب(س) شد؟گلهای زیبا و پر طراوت بهار را دیدهاید که چگونه به فضای اطراف خود جان میبخشند و همه جا را آکنده از زیبائی و لطافت میسازند ؟ و آیا تا بحال دیدهاید که ناگهان تندبادی خشمگین و بیرحم میوزد و گلهای زیبا را از شاخههای درختان جدا میسازد وبر زمین میافکند؟ هنگامیکه آن گلبرگهای زیبا روی زمین پراکنده میشود آن باغبان شوریده را مشاهده کنید که با چه حسرت و اندوهی به آن گلبرگهای زیبا مینگرد. قطرات اشکهایش را ببینید که آرام آرام بر گونهاش سرازیر میشود. باغبان خوب میداند که دقایقی پس از آن زیبایی و طراوت باغش با ریختن گلبرگها از بین میرود و دیگر از آن عطر مست کننده خبری نخواهد بود.
زینب (س) نیز همچون آن باغبانی شوریده حال ناظر پر پر شدن گلهای زیبایی بود که جهان را عطراگین میساختند و نمونههای کاملی از فضیلتهای انسانی بودند. زینب در دنیائی پر از نامردی، پلیدی و فریب صلای آزادی و انسانیت سرداد و از فضیلتهای انسانی و ارزش تعالیم اسلام سخن گفت و مردمی را که دست خویش را بهجنایت آلوده و بعد ابلهانه بر کردههای خویش افسوس خورده وبر سوگ نشسته بودند، به باد ملامت گرفت.
نامی که خداوند برای او انتخاب کردکلمه زینب از دو بخش «زین» یعنی زینت و «اَب» یعنی پدر ترکیب یافته است، نامی که خداوند برای دختری انتخاب کرد که با انجام رسالت خویش زینتبخش تاریخ شد و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت گشت و این است که نام زینب در تاریخ کربلا که تاریخ جاودانگی اسلام و تشیع است، به خاطر فداکاریهایش، زیبا، درخشان و جاودانی است. کنیه گرامیشان«ام الحسن» و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغری، عصمة الصغری، ولیة اللّه العظمی، ناموس الکبری، شریکة الحسین علیهالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، کامله است.
زینب(س)، در خانهای تربیت و رشد یافت، که عالیترین نمونه زندگی خانوادگی است و در طول تاریخ بشر خانوادهای به این بزرگی و عظمت نیامده است و نخواهد آمد. شخصیت ایشان در خانهای شکل گرفت که نور ایمان در آن میدرخشید و سرشار از صفا و صمیمیت و آکنده از معنویت و عشق به خدا بود؛ خانهای که پدری چون علی(ع) و مادری چون فاطمه(س) دارد. در چنین محیطی، تحت تربیت چنین پدر و مادری رشد یافته و معارف الهی و آداب اسلامی را فرا میگیرد و به تربیت دینی و فضائل اخلاقی دست مییابد و به کمال میرسد.
زینب (س) وقتی به سن ازدواج رسید از بین خواستگاران متعدد، تقاضای عبدالله بن جعفر بن ابی طالب، برادرزاده علی(ع) را پذیرفت که در این وصلت فرخنده مهریهاش مطابق با مهریه مادرش فاطمه (ع) بود. ایشان با این ازدواج، رسالت بزرگی را که بر دوش دارد فراموش نمیکند و میداند که به ثمر نشستن قیام حسین(ع) و شهادت عزیزانش، نیازمند آزادگی در اسارت، صبر و پایداری، و پیام رسای او به گوش تاریخ بشریت است. از این رو در قرارداد ازدواجش شرط همراهی با برادرش حسین (ع) را قید میکند تا از وظیفه مهم خود باز نماند.
از شخصیتی متعهد به اسلام و دوستدار اهل بیت، چون عبدالله بن جعفر که به خواستگاری دختر علی آمده است، انتظاری جز پذیرش این شرط نیست. با پایان یافتن جنگ مسلحانه در میدان کربلا، رسالت و مسئولیت زینب کبری(س) و دیگر اسیران، شروع شد و حرکت فرهنگی آنان علیه سپاه ظلمت، آغاز شد. اگر قیام ارزنده حسینی همچنان در طول تاریخ برای همیشه تازه و سازنده باقی مانده است، یکی از عوامل آن وجود حضرت زینب و خطبههای غراء آن حضرت است.
البته خواننده میتوانند با مراجعه به کتاب های خصائص الزینبیه، منتخب التواریخ، و زینب الکبری من المهد الی اللحد، و کتابهای دیگری که در این زمینه وجود دارد بیشتر و بهتر با خانم زینب کبری(س) آشنا شود.
*رسالت حضرت زینب از چه روزی آغاز شد؟ زينب(س)، داراي اوصاف جدهاش حضرت خديجه(س) بود. اين بانوي با عظمت افزون بر ويژگيهايي مانند عفت، صبر، عقيله بني هاشم، عالمه غيرمعلمه و شريكةالحسين بودن، نقش سرنوشتسازي در نهضت كربلا و حفظ اين قيام عظيم داشت. در تكوّن شخصيت حضرت زينب(ع)، عامل وراثت، تربيت و محيط نقش بنيادين داشتند. بدين لحاظ، در پي حادثه كربلا، حضرت زينب(ع) مسئوليت سنگيني را عهدهدار گرديد. امام حسين(ع) پديدآورنده نهضت بود، ولي ادامه دهنده آن خواهرش حضرت زينب(ع) گرديد.
اين بانو پس از شهادت امام حسين(ع) و ياران ايشان در كربلا، در كوفه و شام، رسالت خويش را به خوبي انجام داد و با استفاده از فرصتها، ضربههاي كاري بر دشمن وارد ساخت. حضرت زينب(ع) با خطبههاي آتشين خويش، تبليغات دروغين بنياميه را خنثی نمود. ايشان مردم كوفه را به خاطر پيمان شكنيشان، از خواب غفلت بيدار ساخت و نيز هياهوي تبليغات دروغين يزيد در ميان مردم شام را برملا ساخت و زمينه انقلاب را در كوفه و شام فراهم نمود، بهگونهاي كه يزيد با دستپاچگي از كار خود اظهار ندامت نمود و اهل بيت پيامبر(ع) را با قافله سالار آن، حضرت زينب(ع)، با احترام فراوان به مدينه بازگرداند.
روز عاشورا، جلوه گر پاکی اهل بیت بود، روزی که اشک تنها حایل میان دیدگان بود، در این روز آخرین وداع امام با بانوان و کودکان حرم، قلب تاریخ را خدشه دار میکند و اشک قلم را بر صفحه دل می نگارد.
در میان وداع امام با اهل بیتشان، زینب(س)، ناآرام بودند. امام ایشان را طلبیدند و دست ولایتشان را به سینه خواهرگذاشتند و زینب(س)، آرام شدند و دیگر بیقراری نکردند. امام فرمودند: «آنان که صبر می کنند در پیشگاه خدا به پاداش عظیمی می رسند، تو نیز صبر کن تا به آن نایل شوی.» زینب به برادر عرض کرد: «ای فرزند مادرم! خاطرت شاد و چشمت روشن باشد، چرا که از این پس مرا آنگونه که دوستداری خواهی یافت»(فروغ تابان کوثر ص90)
مرا آنگونه که دوست داری خواهی یافتزینب(س) این گونه رسالت خود را شروع کردند: «مرا آنگونه که دوست داری خواهی یافت». ایشان اشک میریختند، نه فقط به خاطر از دست دادن عزیزان، بلکه بیش از آن دلش برای مردمی می سوخت که سایه ولایت را با دست خویش از سرشان کوتاه کردند و سایه کفر را بر قلب های خویش حاکم کردند، حضرت با کلام خویش، بدون کمترین هراسی، حقیقت مسلمانی را بیان کردند.
پس از شهادت امام(ع) دشمنان کینه توز، خیمههای اهل بیت(ع) را آتش زدند. امام سجاد(ع) در میان آتش قرار گرفته بودند؛ به نقل از حمید بن مسلم که نقش خبرنگاری در سپاه عمر سعد را داشت، حضرت زینب(س) خود را به خیمههای شعلهور رساندند و یادگار برادر و حجت خود را در آغوش گرفتند و از خطر نجات دادند، او جان خود را فدای جان ولی خویش کردند. در این میان شمر بن ذی الجوشن سر رسید و امام را دید؛ خواست ایشان را به شهادت برساند ولی حضرت زینب(س) خود را جلو افکندند و سپر بلا کردند و فرمودند: «نمی گذارم او را بکشید مگر اینکه قبل او کشته شوم.»(سیمای حضرت زینب سلام الله علیها ص114)
زینب(س)، بعد از برادر به گونه ای دیگر عمل نمودند، ایشان می دانستند که بعد از برادر رسالت تمام نمی شود بلکه به مراتب سنگین تر خواهد شد؛ چه لحظاتی بود؟! چه چیز می توانست قوت قلب آدمی را حفظ کند تا بتواند کارهایی را که یک ولی انجام میدهد را انجام دهد؛ کودکان را از اطراف جمع کرد، مراقب برادرزاده مریض بود، به خیمه های سوخته سامان داد و قلب های شکسته را مرهم شد. اکنون توجهشان را معطوف ولی امرخود نموده. امامی که یادگار برادر عزیزتر از جانش بود، بانویی که بعد از آن همه مصائب، مصداق روشن سلاله النبیین شده بودند.
زینب(س) آن قدر که به امام خود می اندیشید، به فکر خود و غم های خود نبود؛ او فرزندان خویش را در راه حق و اعتلای ارزش های اسلامی بخشید، همانگونه که خود از مادرآموختند، چگونه از امام و ولی خویش دفاع کنند، خود نیز به فرزندانشان آموختند که ولایت از آن مردان خداست.
*در تاریخ از کلاسهای تفسیر ایشان سخنها گفته شده، این کلاس چگونه بود؟علم و دانش زینب(س) به معنای امروزی کلمه تحصیلی و اکتسابی نیست بلکه علم خاندان اهل بیت علم الهی است و دلایل بیشماری بر این مدعا وجود دارد که یکی از آنها اعتراف دشمن خاندان اهل بیت(ع) میباشد. زمانی که حسین بن علی(ع) از خواهرش در نمازهای شب التماس دعا دارد، جایگاه وی در فضل و دانش در بین اهل بیت کاملا گویا و مشخص میشود.
سخنان حضرت زینب (س)در طول مسافرت کربلا، کوفه و شام و خطبهها و سخنرانیهایی که در فرصتهاي مختلف در برابر ستمکاران و طاغیان آن زمان و مردم ایراد فرموده است، نشان میدهد که علم، دانش و کمال آن بانوي بزرگوار اکتسابی و از راه تحصیل و تعلیم نبوده است بلکه عنایت الهی است. دلیل این ادعا علاوه بر آنچه گفته شد، از زبان و کلام امام چهارم، امام سجاد(ع) هم شنیدنی است که پس از سخنرانی زینب (س)در کوفه، آن حضرت خطاب به او فرمودند: «... یا عَمَّۀ! اسْکُتی انْتِ بِحَمْدِاللَّهِ عالِمَۀٌ غَیْرُ مَعَلَّمَۀ، وَ فَهِمَۀٌ غَیْرُ مُفَهَّمَۀ »عمه جان؛ آرام باش که تو بحمداللَّه دانشمندي معلم ندیده و فهمیدهاي هستی که کسی به تو فهم نیاموخته است.
در واقع همانگونه که اشاره شد نشانه نبوغ و عنایت حق تعالی از همان دوران کودکی در این بانو متجلی گردید. دختر امیرالمؤمنین(ع)و فاطمه زهرا(س)با اینکه در سنین پنج یا شش سالگی مادر را از دست داد، اما در همین سنین اندك، چنان تربیت شده بود که از فاطمه(س) حدیث و روایت نقل کرده و چند تن از تاریخ نویسان و محدثین سند خطبه فدک را به حضرت زینب (ع) رسانده و از او نقل کرده اند؛ بر کسی پوشیده نیست که نقل چنین خطبه اي از طرف دختري که در سن پنج یا شش سالگی است و حفظ آن کلمات با آن همه بلاغت و جامعیت دلالت بر کمال رشد و فهم و علم و دانایی او میکند و میتوان گفت که جنبه خارق العادهای داشته است، اما چون از خاندان اهل بیت(ع) بوده جای تعجب ندارد.
از میان محدثان، مرحوم شیخ صدوق در کتاب علل در باب علل الشّرایع و اصول الاسلام بخشی از اوایل خطبه فدك را که در آن علل احکام ذکر شده نقل و سند آن را اینگونه ذکر میکند: «حَدَّثَنا مُحَمّدُ بنُ مُوسَی بنِ المُتَوَکِّل، قالَ: حَدَّثنَا عَلیُّ ابن الحُسَ ین السَّعْدآبادي، عَنْ احْمَد بنِ ابی عَبْداللَّهِ البَرقی، عَنْ اسْماعیلَ بن . مِهْران عَنْ احمَد بن مُحَمَّد ابنِ جابر، عَنْ زَیْنَب بِنْتِ عَلیّ قالَتْ: قالت فاطمۀ علیها السلام فی خُطَبَتِها»
حدیث دیگري است که شیخ جعفر نقدي در کتاب زینب کبري نقل شده که میگوید:«روزي امیرالمؤمنین(ع) زینب را که در سن طفولیت به سر میبرد روي زانوي خود نشاند و به او فرمود: بگو احد یعنی یکی، زینب گفت: واحد بعد فرمود بگو اثنین، یعنی دوتا، زینب ساکت شد علی بدو گفت؛ سخن بگو، زینب گفت: زبانی که بگفتن یکی گردش کرده چگونه دو تا بگوید؟ امیرالمؤمنین(ع) دختر خود را به سینه چسبانید و او را بوسید.
گفتوگوهای علمی که بین امام حسین و امام حسن و حضرت زینب(س) در موضوعات مختلف انجام شده است، پاسخ هایی که زینب کبری(س) در این گفتوگوها به برادران خود می دهد موجب تحسین ایشان از طرف برادران خود میگردد که گزارشهای مفصل آن در منابع تاریخی آمده است.
در برخی روایات است که برای حضرت زینب(س) مجلس علمی بود و زنان به قصد آموختن احکام دین نزد او میرفتند. از فعالیت علمی و بخصوص کلاس های تفسیر حضرت در دوران حضور در مدینه و بخصوص در کوفه گزارشهای متعددی وجود دارد. این صفات برجسته که براي هیچ یک از زنان معاصر او فراهم نشده است، زینب را از دیگران ممتاز ساخت؛ چنان که او را «عقیله بنی هاشم» میگفتند و از وي حدیث فرا میگرفتند. ابن عباس از او حدیث روایت میکند و میگوید: «عقیله ما، زینب دختر علی(ع)حدیث کرد . . . و این لقب بر او ماند؛ چنان که به عقیله معروف گشت و فرزندان وي را بنی عقیله گفتند.
تفسیر رمزي که در مصیبت وارده بر عترت پیغمبر(ص) آمده استبا شروع خلافت امیرالمومنین و انتقال مرکز خلافت به عراق که به دلایل مختلف این حادثه رخ داد، زینب(س) نیز همراه خانواده خود راهی کوفه گردید و با ورود زینب(س) به کوفه دوره جدیدی از حیات علمی ایشان شروع شد. در مدت حضور ایشان در کوفه، حضرت به ارشاد و تعلیم زنان کوفه اشتغال داشت و از خصائص ایشان نقل شده که در کوفه 30مجلس درسی براي زن ها تشکیل داد و براي آنها قرآن را تفسیر میکرد و در یکی از روزها به تفسیر سوره کهیعص مشغول بود که امیرالمومنین(ع) از در وارد شد و از ایشان پرسیدند: کهیعص تفسیر میکنی عرض کرد: آري، امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: اي نور دیده این حرف رمزي است در مصیبت وارده بر شما عترت پیغمبر (ص) و سپس سخنانی در این باره به زینب (ع) فرمودند.
در اینجا درباره حضور و موقعیت حضرت زینب در کوفه نکته بسیار ظریفی وجود دارد و آن این است که با توجه به مقام و احترامی که دختر امیرمؤمنان در کوفه پیدا کرده بود میتوان دریافت که ماجراي اسارت زینب(س) و بیاحترامیهاي عمال اموی و دشمنان خاندان نبوت نسبت به آن بانوي بزرگوار پس از ماجراي کربلا در این شهر انجام شد، تا چه اندازه براي دختر امیرمؤمنان ناگوار و دشوار بود و آن حضرت صبر و شکیبایی شگفتانگیزي در برابر این مصایب سخت از خود نشان داد، و به خاطر رضاي خداي سبحان این ناملایمات و اهانتها را برخود هموار کرد؛ تا آنجا که وقتی عبیداللَّه بن زیاد در آن مجلس شوم و مفتضح از وي پرسد:
«کَیْفَ رَأَیتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخیکِ » رفتار خدا را نسبت به برادرت حسین چگونه دیدي؟
فرمودند:«ما رَأَیْتُ مِنْهُ الّا جَمیلًا » من از خداي تعالی جز نیکی و زیبایی چیزي ندیدم که این سخن بیانگر و حکایت از نیروي فوق العاده ایمانی حضرت میباشد.
حضرت زینب علاوه بر کلاس درس و تفسیر که در مدینه و کوفه داشت و در آن به زنان مسلمان آموزش میداد، روایت زیادی نیز از وی نقل شده است که در مباحث قبلی به خطبه فدکیه اشاره شد. شیخ صدوق، محمد بن بابویه میگوید: حضرت زینب(س) نیابت خاصی از طرف امام حسین(ع) داشت و مردم در مسائل حلال و حرام به او مراجعه کرده از او میپرسیدند، تا اینکه حضرت سجاد (ع) بهبود یافت.
شیخ طبرسی میگوید: حضرت زینب (س) روایات بسیاري را از قول مادرش حضرت زهرا (س)روایت کرده است. از عماد المحدثین روایت شده است که: حضرت زینب (س) از مادر و پدر و برادرانش و از ام سلمه و ام هانی و دیگر زنان روایت میکرد و از جمله کسانی که از او روایت کردهاند: ابن عباس و علی بن الحسین (ع ) و عبدالله بن جعفر و فاطمه صغري دختر امام حسین (ع )و دیگرانند؛ یکی دیگر از شاخصهای علمی و دانایی حضرت زینب فصاحت و بلاغت ایشان و ایراد خطبه در کوفه و شام در بارگاه جباران زمان میباشد.
خطبههاي آن حضرت دلیل قوي بر کمال و فصاحت و بلاغت اوست و بالاترین وصفی که در این باب میتوان گفت همانست که خُزیمه اسدي میگوید: «کأنّما تنزع عن لسان امیرالمؤمنین علیه السلام» به خدا سوگند ندیدم زنی را مثل زینب(س)که با شدت حیایی که دارد به این مثابه سخن سراید، گویا با زبان امیرالمؤمنین(ع) سخن میگوید.
*از ابعاد شخصیتی حضرت زینب(س) مواردی را بیان کنید؟دانای بیآموزگار، فهمیده بدون فهماننده، قبله رنجها، جانشین و نماینده حضرت زهرا (س)، جانشین و نماینده حضرت حسین (ع)، عقیله بنی هاشم «بانوی خردمند بنیهاشم عقیله النساء»، خردمند بانوان عقیله خدر الرساله، خردمند پردهنشینان رسالت، عقیله الطالبیین «زن خردمند از خاندان حضرت ابو طالب (و در بین طالبیان)»، عقیله الوحی«بانوی خردمند وحی»، عقیله النبوّه «بانوی خردمند خاندان پیامبر»، عقیله القریش «بانوی خردمند از قریش»، سیده العقایل«بانوی زنان خردمند»، همتای پنجمین نفر از اهل کساء (امام حسین) (ع)، سرپرست حضرت سجاد (ع)، راز پدرش امام علی (ع)، الصدّیقه الصغری «به این لقب ملقب شده تا با مادرش صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) اشتباه نشود. چه این که به ایشان زینب کبری گفته میشود تا میان او و دیگر خواهرش (امکلثوم) که به نام و کنیه او خوانده میشود فرق باشد»، پارسای خاندان امام علی (ع)، قهرمان کربلا، بانویی که امتحانش بس بزرگ بود، بانوی گریان، چکیده و خلاصه حضرت زهرا (س)، امانتدار الهی، نشانی از نشانههای خداوند، ستمدیده تنها و پایداری کننده به حساب خداوند و برای خداوند ازجمله القاب و ابعاد شخصیتی حضرت است.
*مهمترین نیازهای جامعه امروز با الگوگیری از حضرت زینب چه مواردی است؟زینب کبری(س)، از همان دوران طفولیت به پرستاری از بیمار، مصدوم و مجروح پرداخت. پرستاری از مادرش زهرا(س) بعد از ارتحال جانگداز رسول خدا(ص) او در 6 سالگی ضمن پرستاری از مادر، وی را برای ایراد خطبه تاریخی تا مسجد همراهی کرد، و آنگاه تمام خطبه را حفظ نموده و به آیندگان منتقل نمود. پرستاری از پدر بزرگوارش هنگام مجروح شدن در جنگهای مختلف و هنگام ضربت خوردن، همچنین روزهایی که امام حسن مجتبی(ع) در اثر خیانت همسرش در بستر بیماری افتاده بود بهترین یاور و خدمتگزار آن بزرگوار خواهر گرامیاش بود، و بالاخره در صحنه دردناک کربلا، زینب کبری(ع) وظیفه پرستاری خود را به اوج رساند.
پرستاری از امام سجاد(ع)زینب(س) بارها به یاری امام سجاد(ع) شتافته و پرستاری و حفظ جان آن حضرت را سر لوحه برنامه هایش قرار داده بود که به عنوان نمونه دو مورد بیان می شود: امام سجاد (ع) میفرماید: شبی که فردای آن پدرم به شهادت رسید، من نشسته بودم و عمهام زینب نزد من بود و از من به نیکوترین صورت پرستاری میکرد. یکی از سربازان دشمن مشاهدات خود را چنین گزارش کرده است: در هنگام غارت خیام بانوی بلند قامتی را دیدم که مثل پروانه به گرد یک خیمه آتش گرفته دور میزند، گاهی به داخل خیمه میرود و گاهی بیرون میآید، با سرعت نزد او رفتم و گفتم: ای بانو! مگر شعله آتش را نمیبینی؟! چرا مانند سایر بانوان فرار نمیکنی؟ با صدایی بغض آلود گفت: «ای مرد! ما شخص بیماری در این خیمه داریم که توان نشستن و برخاستن را ندارد، چگونه او را رها کنم در حالی که آتش از هر سو به طرف او شعله میکشد؟!»
ارزش پرستاری از کلام پیامبر(ص) پرستاری از منظر اسلام آنچنان ارزشمند است که خاتم الانبیاء(ص) پرستاران راستین را دوستان پیامبران الهی قلمداد کرده، میفرماید: کسی که یک شبانه روز از بیماری پرستاری کند، خداوند او را با ابراهیم خلیل(ع) محشور خواهد کرد و او همانند برق خیره کننده و درخشان از صراط عبور میکند.»
پیامبر اکرم(ص) در سخن دیگری میفرماید: هرکس به یک ناتوان جسمی یاری کند، خداوند او را در کارهایش یاری خواهد کرد و در روز قیامت فرشتگانی را میگمارد تا او را در پیمودن اهوال قیامت و عبور از گودالهای آتش، بدون اینکه آسیبی از دودها و سموم آن به او برسد و در گذشتن از صراط به سوی بهشت او را با سلامت کامل و امنیت یاری دهند .»
اساسا اگر پرستار به وظایف محوله خود به درستی اقدام نماید و در رفع نیازهای بیمار از کوششهای لازم فروگذاری نکند، مورد رحمت خداوند قرار میگیرد و با این خدمت پسندیده، گناهانش پاک میشود . برخی از وظایف پرستاران که مورد تاکید اسلام است شامل: تغذیه مناسب بیمار، شرح داروهای مریض، تقویت روحیه بیمار ، رعایت حال بیمار، درخواست دعا از بیمار و دعا برای شفای بیمار است.