کد خبر: 3570288
تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۲

فتنه 88؛ دست‌آویز فیلم متوسط «ماه‌گرفتگی»

گروه هنر: «ماه‌گرفتگی» عنوان اثری است که در آن محور و موضوع فتنه 88 است، اما نوع نگاه به این اتفاق، متناسب با استاندارهای بالای سینمایی نیست.

«ماه‌گرفتگی» نهمین فیلم سینمایی سید مسعود اطیابی در مقام کارگردان است؛ فیلم‌سازی که در پرونده کاری‌اش عمدتاً کارهایی متوسط وجود دارد. این فیلم‌ساز در جدیدترین تجربه سینمایی خود سراغ موضوعی رفته است که در کشور اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد و پیرامون آن نیز نظرات مختلفی مطرح می‌شود.

فتنه 88 موضوعی است که تا به امروز تنها دو فیلم (قلاده‌های طلا و پایان‌نامه) به صورت مستقیم به آن پرداخته‌اند، البته درباره چرایی این کم‌کاری می‌توان اظهارنظرهای متعددی داشت، ولیکن مهم‌ترین مسئله این است معمولاً فیلم‌هایی با این محوریت با حواشی مواجه می‌شوند که فیلم‌سازان از ورود به آن پرهیز می‌کنند.

اما اطیابی به خود این جسارت را داده تا در این زمینه کار کنند. این اقدام در جای خود شایسته است، زیرا ما نیازمندیم که وقایع مهم کشور توسط خودمان روایت شود نه‌اینکه بیگانگان بخواهند با فیلمی چون «سپتامبرهای شیراز» حقیقت را به‌صورت وارونه بازگو کنند. جدا از این امتیاز، نمی‌توان امتیاز چندان مثبتی برای «ماه‌گرفتگی» در نظر گرفت، چون کار به لحاظ ساختار کیفیت لازم را دارا نیست.

با توجه به توضیح فوق می‌خواهیم قدم‌ به‌ قدم نکته‌های فیلم را ارزیابی اجمالی کنیم تا نقدمان شکلی منسجم‌تر داشته باشد؛ فیلم‌نامه این کار در کل انسجامی خوب دارد، چون شخصیت‌های متعددی در فیلم وجود دارد که برای این دست‌ آثار امتیاز محسوب می‌شود، اما درباره برخی نقش می‌توان نوعی نگاه جانب‌دارنه را مشاهده کرد؛ برای مثال شخصت قاسم زارع و فریبا کوثری بسیار کلیشه‌ای است و کامبیز دیرباز هم  آنچنان که باید مطلوب پرداخته نشده است، اما به‌هرحال گره‌هایی که در فیلم وجود دارد باعث پیچش قصه شده و به‌نوعی تماشاگر را تا پایان با خود همراه می‌کند.

کلیشه‌نگاری در فیلم به این امر مربوط می‌شود که ظاهر و بیان شخصیت‌های مثبت تنها در کلام‌شان خلاصه شده است و ما این امتیاز را در رفتارشان نمی‌بینیم. برای درک بهتر مثالی از فیلم می‌زنم؛ در سکانسی از «ماه‌گرفتگی» فریبا کوثری به همراه فرزند برادر شوهرش که قرار است عروسش شود در قطار با یک زوج جوان هم‌کوپه هستند. این زوج در حال تماشای ویدیوهای موبایل خود هستند، اما نوع نگاه کردن کوثری به آنها به نحوی است که انگار آدم‌های سطحی را می‌بیند. این نوع نگاه به‌نوعی کوچک شمردن مردم است!

اما در درباره کارگردانی نیز باید گفت که میزانسن بد نیست، دکوپاژ فیلم قابل قبول است، اما هدایت بازیگران شکل خوبی ندارد. به‌ویژه درباره انتخاب بازیگران نیز، بعضا نفرات ضعیفی برگزیده شده‌اند. نکته بعدی که درباره «ماه‌گرفتگی» مطرح می‌شود، سوالاتی است که در فیلم بیان شده، اما کارگردان قادر نیست، برخی از این سؤال‌ها را پاسخ دهد، البته شاید این استیصال تا حدودی خودخواسته باشد، اما برای فیلمی که موضوع آن فتنه 88 است نباید سؤال بی‌جواب بماند. برای نمونه سوالاتی که فرزند کامبیز دیرباز در بازداشتگاه از پدر خود می‌پرسد بی‌جواب گذاشته می‌شود. وی در پایان از فریبا کوثری می‌خواهد به شکل شعاری به سؤالات مطرح شده در پایان فیلم پاسخ دهد.

مطلب دیگری که درباره فیلم وجود دارد، شخصیت اصلی قصه (هادی) است که ما وی را در فیلم نمی‌بینیم، اما همه به دنبال او هستند. این شخصیت قاری و حافظ قرآن است که تصور می‌شود در جریانات فتنه 88 با فتنه‌گران همراه شده است، اما در پایان می‌فهمیم که وی به راه و ایمانش که همان ولایت بوده پایبند است و راهش را تغییر نداده. از نگاه نگارنده الزامی نبود که در این فیلم شخصیت مورد نظر قاری باشد، چون تماشاگر حس می‌کند به‌نوعی از افراد ارزشی به نفع بخشی خاص استفاده شده است، برای همین اگر تنها دانشجو بودن ملاک قرار می‌گرفت به نظر نتیجه موردنظر مطلوب‌تر بود.

اما می‌رسیم به بازی‌های فیلم که درباره هیچ‌یک از نقش‌ها نمی‌توان نمره‌ای بالا در نظر گرفت، چون همان‌طور که گفته شد، شخصیت‌پردازی‌های نامطلوب باعث شده که نقش‌ها خوب از کار درنیایند. در ضمن انتخاب اکثر نقش‌ها کلیشه‌ای است به‌ویژه طراحی لباسی که برای آدم‌های در نظر گرفته شده به‌شدت رو و قابل پیش‌بینی است. درباره فاکتور جذابیت که یکی از عوامل اصلی در فیلم‌های سینمایی باید گفت که کش‌دار بودن برخی صحنه‌ها و نبودن سکانس‌های پر تعلیق به‌نوعی کار را خسته‌کننده کرده است.

مطلب دیگر این‌که این فیلم در سالن برج میلاد که مخصوص اهالی رسانه و منتقدان است فیلم با استقبال خوبی مواجه نشد، برای همین نمی‌توان انتظار داشت کار در اکران عمومی هم چندان با استقبال مخاطبان مواجه شود.

این فیلم درمجموع کاری متوسط است که نمی‌توان به آن فیلم بد گفت، اما بهتر است موضوعاتی که به فتنه 88 می‌پردازند، به شکلی تولید شود که استانداردهای فنی آن بالا باشد تا در جذب مخاطب به موفقیت دست یابد. برای این گفته نیز بهترین مثال فیلم بسیار خوب «ماجرای نیمروز» است که آن نیز به وقایع تاریخ معاصر توجه داشت.

captcha