شعر آئینی جلوهای از شور و شعور است و این دو به منظور معنایابی و اغنای محتوا در قالبهای مختلف شعری مستتر و از ملزومات اشعار مفهومی و دینی است. اشعار آئینی برآمده از مفاهیم والای ارزشی و دور نیست، از آنچه در نقلهای دیروز تا امروز در محافل شیعی از گوش جان رسوخ کرده و بر روح و دل نشسته است.
آنچه به عنوان باورهای مذهبی از کودکی در ذهن فرد شکل میگیرد، خواه مذهب را به معنای عام بشناسد یا در جزئیاتِ آن سیر و تبعیت کرده باشد، فاصله بسیار با اصل و ریشه دین دارد. در این بین هنر، ادبیات و خاصه شعر که خاستگاه درونی و ناشی از درونمایه احساسی شاعر است، ظرفی غنی از ابزار انتقال و فراگیری بیش از وسعت مرزهای سرزمینی دارد. این دو خصلت هم برای شعر است و هم برای دین. به همین جهت قطره قطره آئین و مذهب (بخوانید تذهب شیعی) چنان در ظرف شعر میریزد که شعر در دریای بیکران دین غوطه میخورد و هر دم پُر میشود از مفاهیم آشنا و بیبدیل اهل بیت(ع)؛ از این رو شعر عاشورایی بیشترین جلوه را در قالب ادبیات آئینی داراست که از سرچشمه شعر علوی(ع) و فاطمی(س) سیراب میشود.
اما شعر فاطمی تبلور و ظهور بانویی است که کمتر در قالب واژه و تمثیل میگنجد. شاید به همین سبب روایت «پهلوی شکسته» و قصه «در و دیوار» بیشترین دستمایه شاعران در مدح حضرت فاطمه زهرا(س) و ذکر مصیبت این بانوی بزرگوار است. چرایی این موضوع به آن دلیل است که شناخت و معرفت به درونمایههای معنوی و ماهیت فرامادی در شعر آئینی، اولین نیاز مخاطب به این نوع سوگونامههاست، یعنی خواننده را از اشعار دم دستی و متوسط به سطوحی بالاتر رهنمون کند و شعر بستری برای دریافت نادانستهها و خردورزی مخاطب شود. این مهم باید در جانمایه شعری شاعران اهل بیت(ع) و مهم تر از آن یک شاعر فاطمی باشد. برخورداری شور فاطمی که از جوشش عشق به اهل بیت(ع) و کشش قلبی به دردانههای حضرت فاطمه زهرا(س) پدیدار میشود، بی شک به درآمیختن در شعور دینی شاعر رنگ و بویی از معرفت میگیرد و اینجاست که اشعاری پرمغز با ارادت به ساحتشان خلق میشود.
شعر فاطمی باید همهگیر و همهفهم باشد؛ همچون فاطمه زهرا(س) که منبع توسل و تقرب جامعه شیعی در سراسر گیتی است، اما تلطیف واژگان و ذوق هنری این گونه شعری در نظر بانوان مخاطب باید جلوهای پررنگ و واضح به خود گیرد تا مشوق زنان امروز را به کسب فیض و راه و رسم انسانپروری باشد. چنان که شعر و ادبیات از دیرباز مکتب فضل و شاعران، کاسبان ادب و مروجان آداب و سنن و اخلاق بودند؛ پس شایسته است، شاعران فاطمی رسالتی بزرگتر از شاعرپیشگی به انجام برسانند و آن مسئولیتی است در قبال زنان امروز جامعه تا شعرشان بستر ترویج ارزشها و نمادهای سبک زندگی فاطمه زهرا(س) را برای نسل جدید بانوان ادبدوست و ارزشمدار الگودهی کند و چه بستری مورد پذیرشتر از قالب شعر؛ خاصه در این ایام که شاعرانگی تحفهای است که به پیشگاه حضرتش تقدیم میشود؛
«یاد یاران سفر کرده بخیر
مهدویها و رجاییها وغیر
یا بهشتی و مطهر، باهنر
طالقانی، اشرفیها پراثر
یار آن پیر خرابات جهان
بودهاند باهر نفس چون بی امان
با ولایت بودن و خط ولی
راه ایشان تا قیامت منجلی
بهمن پنجاه و هفت اعجاز بود
خاک مادر آن دهه صد راز بود
بین که یاران خمینی جملگی
چون ندارند بر جهان دلبستگی
راز برتر بود اسلام عزیز
پیشرو با جبت و طاغوت در ستیز
انحرافی که در اسلام شد عیان
تا به الان قد ما کرده کمان
ریشهاش گر خواهی ای اهل ولا
در سقیفه فتنهها شد برملا
فاطمه دنبال حیدر میدوید
مادرم از سینهاش خون میچکید
وای مردم پس مسلمانی کجاست؟
رد خون روی زمین خون خداست
بضعتی زهرا مگر نشنیدهای؟!
کنت مولا در غدیر نشنیدهای؟!
پس چرا آتش در خانه زدند؟!
نانجیبان مادرم را میزدند
پس چرا دستان حیدر بسته بود
بازوی زهرا چرا بشکسته بود
پشت در فریاد زد فضه بیا
محسنم را کشتهاند چون بی هوا
استخوان پهلویم بشکسته است
حرمت آقای من بشکسته است
چادرم خاکی شده، ای وای من
وقت بیماری شده، ای وای من
زینبم چون وارث من میشود
بعد مرگم بازویم رو میشود
راستی زینب زمین کربلا
بوسهای گیر از رگ او جای ما
منتقم یا مهدی صاحب زمان
الامان و الامان و الامان»
دکتر سیدجلالالدین عرفانیان
مداح و شاعر اهل بیت(ع)