انیمیشن در سینمای امروز جهان دیگر تنها یک سبک فیلمسازی برای کودکان نیست، بلکه حوزهای است که به واسطه آن بسیاری از سیاستها تبلیغ میشود. این اتفاق را در برخی تولیدات مطرح کمپانی دیزنی و پیکسل میتوان مشاهده کرد، البته چرایی این مسئله تا حدودی به این امر بر میگردد که در انیمیشن امکان خلق رویاها وجود دارد که در سینمای واقعی این موقعیت فراهم نیست، پس هر مفهومی را در این سبک فیلمسازی قادریم مد نظر قرار دهیم، حتی کارهایی که در آن موضوعات آخرالزمانی مطرح میشود.
اما بحث اصلی در این یادداشت به فیلم «نبرد خلیج فارس» بر میگردد. این فیلم را فرهاد عظیما کارگردانی و موسسه بهمن سبز حوزه هنری آن را تولید کرده است. «نبرد خلیج فارس» به قسمتی از درگیری دریایی ناوگان سپاه با ناوگان پنج نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس میپردازد. در این فیلم ایران با استفاده از جنگ نامتقارن دریایی، ناوگان کلاسیک آمریکا را در خلیج فارس زمینگیر میکند و جنگ در نهایت با توسل و امدادهای غیبی به پیروزی ایران منجر میشود.
داستان این فیلم جدا از اینکه جذابیت بالایی سینمایی با خود به همراه دارد توانسته بهنوعی غرور ملی را هم مد نظر قرار دهد، چون وقتی کودک و نوجوان ایرانی میبینید نظامیان کشورش با وجود کمبودهایی که در مقایسه با آمریکا دارند آنها را به زانو در میآورند، احساس سربلندی میکنند. این اتفاق سالهاست در سینمای جهان بهویژه آمریکا در حال انجام است، اما ما سالهاست آن را فراموش کرده بودیم، ولی خوشبختانه امروز این نیاز درک شده که قادریم با انیمیشن بسیاری از نیازهای مخاطبان سینما را پاسخ دهیم.
درباره ضرورت پرداختن به این موضوعات نیز باید بگویم، کودکان امروز دیگر تنها تماشاگر چند کانال تلویزیونی داخلی نیستند، چون علاوه بر شبکههای ماهوارهای بهراحتی قادرند فیلمهای انیمیشن را از طریق اینترنت تماشا کنند. نکته مهم در این بحث اینجاست اکثر این تولیدات با نگاهی هدفمند سیاستی خاص را مد نظر قرار میدهند، آنهم نشان دادن قدرت نظامی غرب است. این رویکرد بهنوعی کودکان ایرانی را تحت تاثیر خود قرار میدهد و آنها مرعوب قدرت غرب میکند، اما انیمیشنهایی چون «نبرد خلیج فارس» نشان میدهد این تصورات اشتباه محض است.
اما درباره کیفیت فنی انیمیشن «نبرد خلیج فارس» همین اندازه باید بگویم این کار نشان میدهد تا ما قادریم با محصولات روز جهان رقابت کنیم، تنها کافیست خود را باور داشت باشیم. این اتفاق خوشبختانه طی یک یا دو سال اخیر به شکل خوبی در حال رخ دادن است. برای مثال انیمیشن «شاهزاده روم» با فروشی که کسب کرد به ما فهماند اگر محصول با کیفیت به مردم بدهیم، کودک ایرانی از آن استقبال خواهد کرد. این اتفاق درباره فیلم «مبارک» نیز رخ داده و خانوادهها از آن استقبال خوبی به عمل آوردهاند.
نکته دیگری که در این بحث ذکر آن را ضروری میدانم این است که کارگردان «نبرد خلیج فارس» در این انیمیشن به شکلی جنگ را تصویر میکند که کودکان در آثار مشابه خارجی آن را میبینند. یعنی شکل فرم و تصویر از جذابیتهای بسیار خوبی بهره برده است، حتی در بحث رنگ و موسیقی هم چنین امتیازی را شاهد هستیم. در ضمن در این کار سعی شده تا حد ممکن از شعارگویی پرهیز شود، چون در گذشته ما به واسطه نگاه سفارشی به موضوعات کودکان را از خود دور کرده بودیم، اما کارهایی نظیر «نبرد خلیج فارس» توانسته تا حدودی تصورات گذشته را از بین برد.
درباره سینمای انیمیشن باید نکتهای را مد نظر قرار داد آنهم اینکه در این شکل سینما بودجه یکی از شرایط اصلی بالا رفتن کیفیت است، پس تا زمانی که این شرط فراهم نباشد از محصول ارائه شده نمیتوان انتظار کیفیت داشت، اما ما هر گاه پیرامون این تولیدات هزینه لازم را کردهایم توانستهایم بازخوردهای بسیار خوبی به دست آوریم. برای همین توصیه میکنم مراکز دولتی به ویژه مراکزی چون حوزه هنری که توانایی لازم اقتصادی دارند انیمیشن را بیش از گذشته جدی بگیرند.
مطلب دیگری که در این یادداشت میخواهم به آن اشاره داشته باشم به شخصیتپردازی در این انیمیشن مربوط میشود. در این کار فیلمنامه بسیار جدی گرفته شده است، بر خلاف کارهای گذشته که معمولاً شخصیتپردازی در انیمیشن هیچ جایگاهی نداشت، اما این کار کاملاً به روی این امر سرمایهگذاری کرده و ما اتفاقات بسیار خوبی را در آن شاهد هستیم؛ بهویژه شخصیت اصلی فیلم به نوعی تداعیکننده سردار قاسم سلیمانی است که به لحاظ ظاهر کاملاً شبیه یکدیگر هستند.
در انتها باید به مطلبی دیگر هم اشاره کرد؛ آنهم نحوه نمایش و تبلیغات آثار انیمیشن است که قادرند در موفقیت چنین کارهایی در گیشه تاثیر مثبتی داشته باشد، برای همین توصیه میکنم حداقل سینماهای بخشهای دولتی از این دست کارها حمایت بیشتری داشته باشند، همانند اتفاقی که در دهه 60 رخ میداد، همچنین تلویزیون با تبلیغات ارزانقیمتی که برای این کارها در نظر میگیرد انتظار میرود به دیده شدن بهتر فیلمهایی نظیر «نبر خلیج فارس»، کمک کنند.