به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، مریم عاملی رضایی، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشست کرسی ترویج نقد ایده نظری بازنمایی اجتماع در رمان پس از انقلاب عنوان کرد: کتاب «تحلیل رمان اجتماعی پس از انقلاب اسلامی» مربوط به شبکه برنامه گروه ادبیات فارسی و جریانشناسی ادبیات پس از انقلاب بود. این اثر را از سال 88 آغاز کرده و در سال 89 به پایان رساندم.
وی با بیان این مطلب افزود: بحث سیاست، جنگ و دین را از عناصر اجتماعی این کتاب حذف کردم. ادبیات داستانی مورد نظر در این کتاب جامعهگرا بود. رمانهای اجتماعی را لحاظ کرده و زمینه پیدایش آنها را نوشتم. در این اثر به دنبال طرح مسائل اجتماعی بودم. در این اثر سعی کردم راهکار ارائه و به بازنمایی وقایع اجتماعی بپردازم.
رضایی عنوان کرد: رماننویسی از اول دغدغه مسائل اجتماعی را داشته و به فکر بیان دردها و معضلات اجتماعی بوده است. وقایع اجتماعی مطرح شده در حوزه رمان طی دوران پیش از انقلاب به سه دوره تقسیم میشود. دهه 60، 70 و 80. دهه 60 شامل سال های 57 ـ 67، دهه 70 شامل سالهای 67 ـ 77 و دهه 80 شامل سالهای 77 ـ 87 بوده است. با توجه به اوضاع سیاسی اجتماعی حاکم بر سه دوره، دهه 60، دهه ایدئولوژیگرایی و کلگرایی بوده است.
وی در ادامه این مطلب توضیح داد: بیشتر رمانهای دهه 60 گزارش گزارشگر وقایع دهه 40 و 50 است. دهه 70 به سمت فردگرایی پیش رفتیم و رمانها دیدگاه نسبیگرا داشته است. در این دوره تکنیک داستانگونه قوت گرفت و حضور بیشتر زنان در رمان را شاهد بودیم. در دهه 80 رویکرد مسائل خانوادگی و احساسی را در رمان شاهد هستیم. همچنین پاورقینویسی باب شد. در دهه 80 زندگی شهرنشینی در رمان مورد توجه قرار گرفت، ولی در رمانهای دهه 60 طبقات مرفه را مورد توجه قرار میدهد.
این نویسنده با بیان اینکه در چارچوب نقد جامعهشناسی به نگارش این کتاب پرداخته است، اظهار کرد: نظریه لوکاچ و گلدمن در این کتاب مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا عناصر اجتماعی پربسامد را پیدا کردم. سنت و تجدد از ابتدا در رمان فارسی بازتاب داشته و در بعد از انقلاب نیز مورد توجه بوده است. هنجارها و ناهنجاری اجتماعی از مسائل مطرح در این دوران بوده است. همچنین طبقات اجتماعی و اینکه باید از ابتدا جایگاه نویسنده در طبقات مختلف مشخص باشد و دیدگاهش نسبت به طبقه خود معلوم شود، موضوعات دیگر مورد نظر در این تحقیق بوده که نتیجه آن در کتاب درج شده است.
وی خانواده و مناسبات خانوادگی در رمان و مهاجرت که در رمان دهه 60 و 70 نمود بیشتری داشته است را دیگر موضوعات تحقیق در این باره عنوان و بیان کرد: فضای گفتمانی و لحن شخصیتهای داستان مورد توجه قرار گرفته است. 30 رمان اجتماعی در دهه 60 وجود داشته است که چهار مورد از آنها را به عنوان نمونه برگزیدم. همچنین سه رمان از دهه 70 و سه رمان از دهه 80 را به عنوان نمونه انتخاب کردم. رمانهای دهه 60 بیشتر در حیطه سالهای 40 و 50 میگذرد. تقابل مؤلفههای تکنولوژی مدرن را با سنت در این دوره میبینیم.
رضایی ادامه داد: در این دوران تغییر ارتباط میان دختر و پسر و نگاه متفاوت به زن و حضور بیشتر بانوان در اجتماع را شاهد هستیم. تلاش و کار به عنوان ویژگی جامعه مدرن توسعه پیدا کرده است. پناه جستن در سنت در تجربه مهاجران دیده میشود. همچنین گسست نسلی به دلیل تقابل فرهنگی، فروپاشی خانواده و تناقضات درونی مهاجران از ویژگیهای این دوران به شمار میآید.
این محقق افزود: در دهه 70 دوگانگی در سنت و مدرنیته ایجاد شده است. بازخوانی سنتهای تاریخی و تلاش برای فهم مدرنیته از ویژگیهای این دهه است. غلبه چالش در مفاهیم فرهنگی مدرنیته نیز در این دوره قابل مشاهده است. در دهه 80 دیدگاه نسبی نگر در تقابل با مطلقانگاری ارزشها مورد توجه قرار دارد و حس نوستالژی نسبت به سنتها را مشاهده میکنیم. نمایش تناقضها، رویهای مدرن برای زیربنای سنتی به شمار میرود و پذیرش مؤلفههای مدرن مدرنیته از دیگر ویژگیها شمرده میشود.
وی با اشاره به تقابل فقر و غنا در دهه 60 عنوان کرد: تقابل مردم و حکومت در قالب هنجارها و ناهنجاریهای اجتماعی مطرح است. در دهه 70 نیز تفاوت هنجارها در تفاوت بین نسلها هویداست و نسبینگری اخلاقی و مبارزه با ظلم و ستم از شاخصههای این دوره محسوب میشود.
رضایی درباره طبقات اجتماعی توضیح داد: به ادبیات بومی و اقلیمی در دهه 60 پرداخته شده است. تغییر جایگاه طبقاتی از طریق تحصیلات، چالش طبقات اجتماعی در این دوران روی داده است. نویسنده طبقه مستضعف را تطهیر میکند و مورد دلسوزی قرار میدهد و ثروت طبقات مرفه و سطح بالا مورد سوال و تقبیح قرار گرفته است. خانواده و مناسبات خانوادگی در دهه 60 تحت سلطه پدران و در واقع پدرسالارانه است. همچنین تغییر در شیوه همسرگزینی را میبینیم. زندگی متزلزل مهاجران و چالشهای بیننسلی از دیگر موضوعات مطرح در این دوران است. در دهه 70، 80 چالش بین نسلی به عنوان یک مسئله مطرح است. همسرگزینی و همفکری بین زن و مرد در این دوران مورد توجه قرار گرفته است.
وی در پایان به نتیجهگیری پرداخت و گفت: رمانهای اجتماعی به خوبی مسائل جامعه را مطرح کرده است. در حیطه سنت و تجدد در دهه 60 بر سر مؤلفههای صوری مدرنیته صحبت شده است و در دهه 70 سرگردانی دیده میشود و سعی بر سازش بین سنت و مدرنیته دارد. جنگ فقر و غنا و اختلاف طبقاتی در حوزه هنجاری رمانهای دهه 60 دیده میشود. در دهه 70 و 80 هنجارها به سمت نسبیگرایی پیش میرود.