
علیرضا حیدری، دانشجوی دکترای دانشگاه تهران و فعال فرهنگی کشورمان در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با بیان این مطلب گفت: ما در زمان فعالیت خود در کانون قرآن، بنا را بر این گذاشته بودیم تا از از خطوط سیاسی و جناحی در برنامهریزیها دوری کنیم و به شیوه پایهای روی مبانی کار کنیم تا حق خودش را بشناساند.
فعال سابق کانون قرآن و عترت افزود: این شیوه نتیجه خودش را نشان داد و ما توانستیم برنامههای کانون قرآن و عترت را با جذب حداکثری و فارغ از درگیریهای سلیقهای موجود میان بعضی تشکلهای دیگر، پیش ببریم.
حیدری در پاسخ به این سوال که کانونهای قرآن و عترت دانشگاهها در چه حوزههایی باید فعالیت بیشتری انجام دهند؟ گفت: در کانونهای قرآن و عترت عمدتا دو رویکرد وجود دارد؛ عدهای به دنبال طرح بحث درباره مسائل بحثبرانگیز روز مانند حجاب هستند و بعضی هم به تبعیت از آقای رائفیپور، پیگیر طرح مسایلی همچون صهیونیزمشناسی و کابالاشناسی هستند در حالی که معتقدم مقدّم بر همه اینها پرداختن تخصصی به فهم و آموزش اصول دین در اولویت است.
وی با تاکید بر اینکه لازم است خروجی این کار با برگزاری نشستها و چاپ نشریه تخصصی به دانشجویان عرضه شود، افزود: امروز ما در فهم اصول دین به خصوص «توحید» و همچنین فهم عقلانی روایات و معارف اهلبیت(ع) مشکل داریم و در دانشگاه، هیچ کانونی جز کانون قرآن و عترت نمیتواند به این حوزهها وارد شود؛ چرا که این موضوع در صلاحیت کانون قرآن و ظرفیت آن نیز موجود است.
حیدری با اشاره به مشکلات موجود در کانونهای قرآن و عترت گفت: عدم موفقیت در جذب نیرو، یکی از مشکلاتی است که اگر برای مواجهه با آن برنامهریزی وجود نداشته باشد، فعالیتها با مشکل روبرو میشود، به همین دلیل پیشنهاد میکنم مسئولان کانونها به افرادی که به تازگی وارد فعالیتها میشوند، مسئولیت و جایگاه بدهند.
فعال فرهنگی کشورمان گفت: من به همین شیوه در کانون قرآن و عترت دانشگاه جرات پیدا کردم کارهای نو انجام بدهم و مباحث تخصصی «مهدویت» را که تا به حال در کانون قرآن و عترت سابقه نداشت، با چاپ نشریه «انتظار» و همایش مهدوی «نسیم وصل» که سالانه برگزار میشد، پیگیری کردم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: البته تاهل و شرایط سخت تحصیل در مقطع دکترا، توفیق مجدد فعالیت دانشجویی را از من سلب کرده است، اما اگر به گذشته بازگردم، قطعا باز هم در کانون قرآن و عترت دانشگاه فعالیت خواهم کرد زیرا معتقدم فعالیت در این کانون به شخصیت من شکل داد و میتوان گفت با آن به هدایت پیدا کردم؛ همچون تیجانی که میگوید «ثمّ اهدیتُ..».