به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)،
جهان اقتصاد نوشت: فرشاد مومنی اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه کارنامه دوران جنگ نشان میدهد با بی سابقهترین رونقها برای بخش های غیرمولد به ویژه دلالها، واردکنندهها و رباخوارها در این دوران روبه رو بودهایم، گفت:بیشترین فشارها و تنگناها به عامه مردم و تولیدکنندگان تحمیل شده و بنابراین این رویکرد اقتصاد سیاسی تا زمانی که استمرار داشته باشد و با کمال تاسف شواهد نشان میدهد که در دوره ۴ ساله گذشته هم به هیچ وجه تغییری در این جهتگیریها اتفاق نیفتاده، ما فقط می توانیم با قاطعیت بگوییم که چشم اندازهای گسترش و تعمیق بحرانها همچنان به صورت فزاینده استمرار خواهد داشت و ما باید یک بازنگری بنیادی در جهتگیریهای سیاستی و راهبردهای اتخاذ شده داشته باشیم و در غیر این صورت باید این روند پر شتاب حرکت به سمت افزایش بحرانها را تجربه کنیم.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: خوشبختانه داده های موجود در این زمینه به اندازه ای شفاف و گویا هستند که جای کمتر تردیدی به جای می گذارد که این تردیدها فرجام خوشی برای ایران ایجاد نکرده و چشم اندازهای به هیچ وجه امیدوار کننده ای را هم در معرض دید ما قرار نمی دهد.
وی ادامه داد: برای مثال برای اینکه ببینیم که این الگوی جهتگیریهایی که ادعا کردیم چگونه عملا خودش را به نمایش می گذارد، کافی است به داده های رسمی مربوط به موجودی سرمایه در کشورمان توجه کنیم و ببینید ادعاهایی که کردیم چگونه از این زاویه به وضوح خود را نشان می دهد.
وی تصریح کرد: بر اساس گزارشهای رسمی در این زمینه موجودی سرمایه در بخش خدمات ایران در شرایط کنونی بیش از ۱۰ برابر موجودی سرمایه در بخش صنعت و بیش از ۲۰ برابر موجودی سرمایه انباشته شده در بخش کشاورزی ما است یعنی از نظر جهت گیری های سیاستی، جهتگیری های تخصیصی ما به طرز غیر متعارفی به بخش های مولد سخت گرفتهایم و به صورت غیر متعارف تری بستر را برای مصرف مهیا کردیم.
مومنی با اشاره به اینکه برای فهم ریشه های نظری این مسئله کافی است به راهنمایی های مکتب تاریخی آلمان به ویژه آثار فردریک لیس مراجعه کنید، افزود: در آنجا فردلیک لیس دو نقد بنیادی به آموزه بازارگرایی مطرح می کند. این دو نقد بنیادی یکی این است که در چارچوب آموزه بازار به طور غیرمتعارفی کوته نگری حاکم است، یعنی به صورت نظاموار ملاحظات و مصالح دور مدت تحتالشعاع صلاحدیدهای روزمره قرار میگیرد و انتقاد دومی وی به آموزه بازار مطرح میکند، این است که از بنیه تولیدی غفلت میشود یعنی بخش های مولد در حاشیه قرار می گیرند و مصرف گرایی ترویج می شود.
وی با بیان اینکه وقتی از این زاویه به تحولات نزدیک به ۳ دهه گذشته نگاه می کنید، می بینید به طرز وحشتناکی این سایه سنگین کوتهنگری و مصرف گرایی خود را به نمایش می گذارد،گفت:شاید قله یا یکی از اوج های این مسئله را به شکل نمادین می توانید در سال ۱۳۹۱ مشاهده کنید. جایی که کشور تهدید به جنگ می شد با خارجیها و بی سابقهترین تحریمها هم به کشورمان تحمیل شده بود، نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع در آن زمان این حد از بلوغ فکری را به نمایش گذاشته بود که واردات خودروهای لوکس و لوازم آرایش به واردات داروهای حیاتی و مواد اولیه تولیدی ترجیح داده شد.
این اقتصاددان با بیان اینکه در همین قرارداد اخیری که وزارت نفت با شرکت توتال بسته، وزیر نفت در توجیه اینکه سهم طرف ایرانی چرا آنقدر غیرعادی پایین است می گوید ما دلار نداشتیم که در اختیار طرف ایرانی قرار دهیم،گفت:اما ایشان نمی گوید چرا ما به اندازه کافی دلار داریم که تخصیص دهیم تا افراد به آنتالیا و ارمنستان و … بروند. این چه طرز تعیین اولویتهاست فهم واقعیتها به هیچ وجه دشوار نیست اگر گوشی برای شنیدن باشد.
مومنی افزود: بر اساس گزارش های رسمی در حالی که کشور ما در دوره سال های پس از ۱۳۸۴ بی سابقهترین سطوح درآمدهای نفتی را تجربه کرده، تعداد کارگاه های صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشتر در کشور از چیزی حدود ۱۶هزار و ۲۸۳ کارگاه در سال ۱۳۸۳ به چیزی حدود۱۴ هزار و ۹۷ کارگاه در سال ۱۳۹۵ رسیده است.
وی ادامه داد: زاویه دیگری که این مسئله را شفاف تر می تواند به نمایش بگذارد این است که سهم صنایع متکی به رانت منابع اعم از صنایع انرژی بر و صنایع معطوف به خام فروشی از ۳۰ درصد ارزش افزوده کل صنعت در سال ۱۳۷۰ به ۷۰ درصد ارزش افزوده کل صنعت در سال ۱۳۹۵ رسیده است یعنی حتی در فعالیت های صنعتی هم آنهایی که رانتی بودهاند برخورداری بیشتری داشته باشند.
وی بیان کرد: درست در همین موازات شواهد موجود حکایت از این دارد که سهم ۳ گروه از خدمات یعنی مستقلات، بازرگانی (عمدتا واردات) صنعت ( عمدتا در خدمت جابه جا کردن واردات) از کل خدمات درحالی که در اتحادیه اروپا این سه گروه خدمات سهمشان از کل خدمات ۳۷ درصد است، این سهم در ایران چیزی بالغ بر ۶۷ درصد است.
مومنی ادامه داد: نکته بعدی این است که بخش بزرگی از سوداگریها در اقتصاد سیاسی ایران در فعالیت های مربوط به زمین و ساختمان جریان دارد.
وی ادامه داد:گزارش های رسمی حکایت ازاین دارد که سهم تشکیل سرمایه در ساختمان که در سال ۱۳۸۰ چیزی نزدیک به ۲۵ درصد بوده از کل تشکیل سرمایه در سال۱۳۹۱ به ۴۵ درصد رسیده و نتیجه این رویکرد افراطی غیرمولد و رانت جویانه هم این است که شما از زبان یک مقام مسئول مشاهده می کنید.
مومنی افزود: یک مقام مسئول در وزارت مسکن که اکنون راه و شهرسازی شده است، در مطالبی که در روزنامه های ۲۳ فروردین امسال منعکس شده ، اظهار کرده است که فقط سهم سرمایه حبس شده در خانه های خالی ایران که با انگیزه های سوداگرانه ایجاد شده اند دو برابر ارزش کل بورس کشور را شامل می شود و این میزان اسراف و اتلاف منابع در شرایطی که مثلا وزیر نفت می گوید ما کمبود منابع داریم با توتال آنگونه قرارداد می بندیم به اندازه کافی گویا است.
وی یادآور شد: در زاویه دیگر که شدت ناعادلانه بودن این مناسبات ضد تولیدی را به نمایش می گذارد این است که در مطالعه ای که در دفتر پژوهش های اقتصاد توسعه ای که در اتاق بازرگانی مشهد صورت گرفته اینها مشاهده کردند درحالی که سهم بخش های غیرمولد از ارزهای تخصیص یافته و ریالهایی که در چارچوب سیستم بانکی کشور توزیع می شود به طرز بسیار وحشتناکی سقوط نشان می دهد اما زمانی که نوبت به تحمیل بار مالیات به فعالان اقتصادی می رسد ماجرا اینگونه می شود که ۶۱٫۸۲ درصد کل مالیات کشور از تولیدکنندگان صنعتی گرفته می شود.