صابر امامی، نویسنده و مدرس دانشگاه تهران در گفتوگو با
خبرگزاری بينالمللی قرآن(ايكنا) درباره قصههای قرآنی گفت: در قرآن کریم برخی مسائل مهم زندگی انسانها به زبان قصه بیان شده، قصههایی که به زندگی انسانها و پیامبران پرداخته است و در اغلب آنها هدف، عبرت گرفتن و آموختن درس زندگی به انسانها عنوان شده است، چهبسا که پیامبر اکرم(ص) با بیان آیاتی از قرآن که مربوط به داستان پیامبران بود، گره از برخی مشکلات و گرهها میگشود و همین آیات بر ذهن مردم اثر میگذاشت.
وی با اشاره به نقش قصص قرآنی بر مخاطبان کودک و نوجوان افزود: با توجه به اینکه در تبیین قصه، نکات اخلاقی، حکایتها و ... مورد توجه قرار میگیرد؛ از اینرو مخاطب با شنیدن آن میتواند خود را جای تکتک افراد حاضر در قصه قرار دهد و بهنوعی همذاتپنداری کند و از این نظر بر مخاطبان اثرگذار باشد.

امامی با بیان اینکه قصههای قرآنی زیادی برای کودکان و نوجوان منتشر میشود، عنوان کرد: نویسندگان در بازنویسی و نگارش قصههای قرآنی باید برخی مؤلفهها را مورد توجه قرار دهند که از جمله آنها میتوان به تکنیک، فرم، فنون قصهنویسی، شرایط ذهنی مخاطب، نگارش براساس آیات و روایات مستدل اشاره کرد که در مورد اخیر نیازمند بهرهگیری از حضور مشاور قرآنی هستیم تا در ورود به بحث قصههای قرآنی دچار تحریف و انحراف از مسیر اصلی داستان نشویم و خدشهای به هدف داستان وارد نکنیم.
وی تصریح کرد: در اغلب قصههای قرآنی، تاریخی و دینی که به بازنویسی اصل قصه پرداخته میشود، باید با زبان حال و شرایط ذهنی، اجتماعی و فرهنگی مخاطب بهویژه کودک و نوجوان متناسب و سازگار باشد تا بتواند هم اثرگذار و هم قابل درک برای مخاطب باشد. همچنین نویسنده باید این نکته مهم را در نظر داشته باشد که اگر از یک قصه قرآنی اقتباس میکند و یا الهام میگیرد تا اثری جدید خلق کند، باید تلاش کند، شأن آیات قرآنی حفظ شود و در این زمینه دچار خطا نشود؛ چرا که خطا در این زمینه او را از مسیر اصلی منحرف کرده و به سرمنزل نخواهد رسید.
امامی در ادامه تصریح کرد: قرآن کتاب قصه نیست، بلکه کتاب هدایت است و از قصه نیز در راستای همین هدف مهم بهرهگیری میشود و تفاوت اصلی قصههای قرآنی با داستانهای بشری این است که همه قصههای قرآنی در واقعیت خارج رخ داده و خالی از عنصر خیال است، اما در داستانهای بشری این گونه نیست.