میثم واثقی، پژوهشگر رشته فلسفه علوم اجتماعی در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره کتاب «روششناسی اندیشه اجتماعی مسلمین» گفت: اثر حاضر دربردارنده 10 مقاله است که هشت مقاله آن را طلاب و دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رشته فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم(ع) تدوین کردهاند و دو مقاله دیگر، مقالههای دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. این مقالهها بخشی از کار کلاسی آنها در درس روششناسی اندیشه اجتماعی متفکرین مسلمان بوده و براساس طرح روش شناسی بنیادین دکتر حمید پارسانیا شکل گرفته است.
وی افزود: مقالههایی که به روششناسی بنیادین اندیشه یک متفکر میپردازد، به صورتبندی نظریه یک اندیشمند بسنده نمیکنند، بلکه زمینههای وجودی معرفتی و غیرمعرفتی نظریات را در بستر تاریخی و جغرافیایی آن دنبال میکنند. این اثر که در قالب نخستین مجموعه از مقالات مربوط به این حوزه منتشر میشود از گامهای نخستین دانشپژوهان این حوزه است و با وجود کاستیهایی که دارد، بخشی از نیاز حوزه مطالعاتی مربوط به خود را تأمین میکند.
واثقی ادامه داد: تدوین مقالات از سال 89 آغاز شد و پس از طی مراحل تدوین و ارزیابی، تعدادی از آنها در مجلات و نشریات علمی و پژوهشی چاپ شد. پس از آن، طی قراردای با معاونت پزوهش دانشگاه باقر العلوم (علیه السلام) این مجموعه با مقدمه حجه الاسلام حمید پارسانیا توسط انشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ منتشر شد.
این پژوهشگر در ادامه به اهمیت این موضوع پرداخت و گفت: بحث تحول در نظام علمی کشور و اسلامی سازی علوم، یکی از مباحث مهمی است که در حوزه اندیشه اجتماعی نیز مورد توجه قرار گرفته است و رشته های دانشگاهی همچون فلسفه علوم اجتماعی و اندیشه اجتماعی متفکرین مسلمان در راستای همین هدف تأسیس شد است. حجت الاسلام پارسانیا از جمله صاحب نظران در این زمینه معتقد است که اندیشه اجتماعی در میان مسلمانان وجود داشته است؛ از این رو کافی است این اندیشه از طریقی شناخته شود. روش شناسی بنیادین که ایده ایشان در بررسی یک اندیشه است می¬تواند راهی به نشان دادن اندیشه اجتماعی مسلمانان بگشاید.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه این مجموعه مقالات براساس چه منطقی تنظیم شده است، بیان کرد: در مقدمه کتاب آمده است جریانها و روشهای مربوط به تفکر و اندیشه اجتماعی مسلمانان در دوران معاصر را در یک تقسیمبندی کلان میتوان در چهار گونه و دسته قرار داد. روش نخست مربوط به جریانهایی است که در تاریخ گذشته جهان اسلام شکل گرفته و در همان تاریخ متوقف ماندهاند. این روش قبل از دوران مدرن را شامل میشود که به هنگام رویارویی با جهان مدرن در بستر جغرافیایی خود، از تاریخ گذشته خود عبور نمیکند، در نتیجه تعاملی با جهان شکل گرفته در پیرامون آن ندارد.
واثقی ادامه داد: روش دوم، سایههای مدرن است و جریانهایی را شامل میشود که در جهان مدرن شکل گرفتهاند و اکنون در حاشیه مناسبات و روابط اجتماعی جهان غرب با کشورهای اسلامی به جهان اسلام انتقال یافتهاند. این نظریات با جغرافیای فرهنگی که وارد آن شدهاند بیگانه هستند و نظریات علمی مدرن در انتقال به جهان اسلام، به دلیل گسست از جغرافیای فرهنگی خود نمیتوانند به طور مستقل دوام بیاورند و نشاط حاشیهای آنها نیز تنها در حاشیه ارتباط با مرکز، استمرار مییابند.
وی تصریح کرد: روش سوم تاریخ زنده است، که مانند روش نخست، در تاریخ جهان اسلام ریشه دارد و تفاوتی که با آن دارد این است که در تاریخ گذشته متوقف نمیماند، بلکه در تعامل با جهان پیرامون خود قرار میگیرد و در گفتوگوی خلاق و بلکه عمل فعال با جریانهایی قرار میگیرد که در جغرافیای فرهنگی مدرن شکل گرفته است. ویژگی خاص روش چهارم در این است که در نقل گفتوگوهای مدرن بازنمیایستد، بلکه محیط جدید خود، یعنی جهان اسلام را موضوع ویژه نظریات مدرن قرار میدهد، این روش با بازخوانی تاریخ اندیشههای جهان اسلام، به بازسازی میپردازد و در این بازسازی، درراستای گسترش تاریخ و اندیشه مدرن در امتداد تاریخ جهان اسلام پیش میرود و گاه با رویکردی به ظاهر همدلانه میکوشد، پیشینه دانش مدرن را در جهان اسلام نشان دهد.
واثقی در ادامه گفت: با توجه به این مقدمه و تقسیمات ذکر شده در آن انتظار میرفت که مقالات بر اساس همین منطق تنظیم شوند اما به جهت اینکه از ابتدا طرح چاپ مجموعه مقالات به صورت کتاب در نظر نبود، هر یک از دوستان بر اساس علاقه و دغدغه شخصی به روش شناسی یک متفکر پرداختند. نتیجه این شد که در برخی از رویکردها چند متفکر داشته و برخی دیگر نمایندهای نداشته باشند. لذا تصمیم بر آن شد که نظم مقالات به صورت تاریخی باشد. در این مجموعه مقالات، روششناسی اندیشمندانی چون ابن رشد، مکتب تفکیک، امین استرآبادی، شريعت سنگلجی، اقبال لاهوری، سید قطب، طه عبد الرحمن، عابد الجابری، عبدالکریم سروش و جلال آل احمد بررسی شده است.