حجتالاسلام والمسلمین محمود طیبحسینی، دانشیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: تفسیر تطبیقی یکی از انواع تفاسیر است که در دوره معاصر در جهان اسلام مطرح شده است و در ایران نیز دارای سابقه 15 ساله به صورت خاص است.
وی با بیان اینکه این شاخه از تفسیر بهشدت رواج دارد و حتی رشتهای دانشگاهی است افزود: حوزه علمیه در بخش خواهران و در چند مدرسه در مقطع دکتری و در دانشگاه جامعة المصطفی(ص) این رشته را در حال اجرا دارند و استقبال خوبی نیز از سوی دانشجویان و دانشپژوهان نسبت به آن صورت گرفته است.
طیبحسینی با اشاره به اهداف این تفسیر بیان کرد: مفسران و محققان با استفاده از این رویکرد دنبال آن هستند که میان آراء مفسران شیعه و اهل سنت که عمدتا هم مباحث کلامی و فقهی است تطبیق کرده و دیدگاه صحیحتر و برتر را ارایه کنند.
دانشیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: در این مدل از تفسیر، کارها عمدتا صبغه و رنگ مذهبی و دینی نیز پیدا میکند؛ زیرا مولفان و محققان در این رویکرد دنبال اثبات دیدگاه مذهب خود به عنوان مذهب برتر هستند و آن را بر دیگری ترجیح میدهند ولی به هر حال، رویکرد مقایسه میان آراء مفسران در دو طیف مقابل و بررسی مشترکات و مفترقات است که البته منحصر به تطبیق میان اهل سنت و شیعه هم نیست و میتواند تطبیق میان آراء مستشرقان و مفسران و عالمان اسلامی هم باشد.
طیبحسینی با بیان اینکه دامنه تفسیر تطبیقی گسترده تر از شیعه و سنی است عنوان کرد: محققان عرب در کشور مصر زودتر از ما به مباحث تطبیقی پرداختند؛ بدون اینکه اساسا بحث شیعه و سنی نیز مطرح باشد.
وی افزود: ایشان در مطالعات تطبیقی، دنبال بررسی و تطبیق میان دیدگاه مفسران اشعری و اخباری، مباحث تطبیقی قرآنی و حدیثی و قرآن و عهدین بودهاند و بحث اصلی آنان، مقایسه تطبیقی میان شیعه و سنی هم نبوده است.
این محقق و نویسنده آثار قرآنی با بیان اینکه اولین کسانی که در حوزه ادبیات به مطالعات تطبیقی رو آوردند، اندیشمندان و محققان اسلامی بودند اظهار کرد: البته عمده مطالعات جدید تطبیقی در ادبیات، توسط غربیها صورت میگیرد.
نویسنده و محقق پژوهشاه حوزه و دانشگاه افزود: مباحث مقارنهای در ادبیات و فقه شیعه از قرنهای قبل وجود داشته است؛ لذا در اینکه ما در این دانش می توانیم از دیگران قوتر برخورد کنیم تردیدی نیست ولی باید باید هر رویکرد تفسیری در چارچوب قواعد و ضابطه خاص خود به پیش برود و اگر ضابطهمند باشد؛ پیشرفتهای خوبی هم صورت خواهد گرفت.
دانشیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به اهداف تفسیر تطبیقی بیان کرد: اولین هدف، تشخیص دیدگاه حق و صحیح از دیدگاه نادرست است؛ به همین دلیل کاربرد این رویکرد در مباحث فقهی کلامی پر رنگتر است.
وی اظهار کرد: تقریب میان مذاهب سلامی از دیگر اموری است که در این رویکرد مورد توجه است؛ اگر چه اگر در راستای چارچوب و ضابطهمندی انجام نشود میتواند منجر به فاصله بیشتر به جای تقریب نیز بشود.
طیب حسینی با اشاره به دشواری مطالعات تقریبی بیان کرد: محقق باید به صورت بیطرفانه به تحقیق بپردازد و به اصول و چارچوب های این رویکرد، پایبند باشد؛ اگرچه همان طور که گفته شد عمدتا نتیجه آن، تفسیر مذهبی خواهد شد؛ زیرا محقق مذهب خود را حق میداند و از ابتدا نیز عمدتا با این پیش فرض وارد بحث میشوند.
دانشیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: حقانیت یک چیز است و بحث علمی نیز موضوع دیگری است؛ بنده معتقدم که حق باید در سایه تطبیق آشکار شود و اختلاف رخت بربندد.
پرهیز از تفاسیر مذهبی و روآوردن به تطبیق
طیبحسینی تاکید کرد: باید تلاش کنیم از تفاسیر مذهبی گذر کرده و به تطبیق میان آراء و دیدگاههای محققان برسیم و مطمئنا هم جای هیچ نگرانی نیست.
وی در پاسخ به این سؤال که برای داشتن رویکرد بیطرفانه و تطبیق منصفانه نیازمند سلسله لوازم مرتبط با این مسئله هستیم اظهار کرد: تبیین و تدوین مبانی تطبیق، روش و گامهای مطالعات تطبیقی، اغراض و اهداف مطالعات تطبیقی و آسیبشناسی کارهای تطبیقی از جمله اقداماتی است که ابتدا باید انجام شود.
دانشیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به اهمیت علوم انسانی و بومی و اسلامیسازی آن در دوره معاصر بیان کرد: حوزههای تطبیقی صرفا محدود به مباحث فقهی و کلامی نیست و مطالعات میان رشتهای را هم در بر میگیرد ضمن اینکه دامنه آن مقایسه میان آراء اندیشمندان غربی و غیرغربی هم در شمول آن است.
این استاد و محقق حوزه و دانشگاه و نویسنده آثار قرآنی برای سطوح مختلف تحصیلی در حوزه و دانشگاه، با تاکید مجدد بر اسلامیسازی علوم انسانی تصریح کرد: از نظر من، معبر تولید علوم دینی به ویژه در حوزه علوم انسانی، مطالعات تطبیقی روشمند و قاعدهمند و دارای ضابطه است.