امروز 20 دی مصادف است با سالروز قتل میرزا محمدتقی خان فراهانی ملقب به امیرکبیر؛ صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار است؛ فردی که با اندیشههای اصلاح طلبانه خود در طول مدت صدارت و قطع دست اجانب از دخالت در امور داخلی مملکت، دورانی باشکوه از تاریخ ایران را در برههای از سلسله قاجار که بیکفایتی و بیلیاقتی سلاطین آن زبانزد است، رقم زد.
امیرکبیر به جهت چنین نگرشی در امور مختلف و از همه آنها مهمتر تا به آنجا پیش رفت که نارضایتی برخی از درباریان دستنشانده را در پی داشت و آنها به تحریک اربابان خارجی خود که منافع و مطامع را در ایران در خطر میدیدند، دسیسهای را برنامهریزی کرده و با همراهی مهدعلیا؛ مادر ناصرالدینشاه و میرزا آقاخان نوری کمر به قتل امیرکبیر بستند که این اتفاق با امضاء دستور مستقیم شاه در حمام فین کاشان؛ تبعیدگاه صدراعظم به وقوع پیوست.
اما وجوه دراماتیک و فراز و نشیبهای زندگی امیرکبیر در دوران ناصری آنچنان پررنگ است که میتواند دستمایه تولید آثار نمایشی گوناگونی قرار گرفته گیرد؛ هرچند که به این مهم تاکنون کمتر پرداخته شده است و مثلاً در عرصه هنرهای تصویری تنها میتوانیم به مجموعه تلویزیونی «امیر کبیر» در اوایل دهه 60 اشاره کنیم که کارگردانی آن را سعید نیکپور به عهده داشت و او به اتفاق ایرج راد بازی شایستهای را در یک مجموعه تاریخی از خود به یادگار گذاشتند و این اواخر تلاش محمدرضا ورزی در عرصه سریالسازی برای بازنمایی مقطعی از تاریخ معاصر با زندگی امیرکبیر در مجموعه «سالهای مشروطه» چندان چنگی به دل نزد.
سینما در پرداختن به این مقطع درخشان در عمر صدارت عظمایی سلاطین قاجار بسیار فقیر است و حداقل پس از انقلاب شاهد اثر شاخصی نبودهایم و البته اگر بخواهیم به نمونه درخشان دیگری از این مقطع در دنیای تصویر اشاره کنیم باید به سالهای پیش از انقلاب باز گردیم آنجا که مرحوم علی حاتمی «سلطان صاحبقران» را میسازد.
اما تئاتر و عرصه هنرهای نمایشی نیز تنها در مواردی که مثلاً در پرداختن به مقطع تاریخی قاجار اشاراتی به دوره ناصری و دوران وزارت امیرکبیر داشته، رویکرد فراگیری به این موضوع با محوریت قرار دادن شخصیت امیرکبیر نداشته و البته صرفاً در یکی دو سال گذشته تلاش برخی کارگردانان تئاتر و تولید و اجرای صحنهای آثاری مرتبط که به طور مستقیم به شخصیت تاریخی و سیاسی امیرکبیر اشاره داشتهاند این نقص را تا حدی ترمیم کرده است.
علی رفیعی، کارگردان پیشکسوت و نامی تئاتر ایران دو سال پیش با روی صحنه بردن نمایش «خاطرات و کابوسهای یک جامهدار از زندگی و قتل میرزا تقیخان فراهانی» که با جلال و جبروت وصفناپذیری بر صحنه تالار وحدت رفت، نمایش تراژیک با ماهیت صد در صد ایرانی را بر روی صحنه تئاتر در مقابل دیدگان همه علاقهمندان قرار داد که به لحاظ نوع روایت و تمهیداتی که در زمینه شیوه اجرای این نمایش در آن اندیشیده شده بود، توانست تا حدود زیادی کمکاری در این حوزه و پرداخت نمایش به برههای از تاریخ ایران را جبران نماید.
اما این اواخر و باز از دو سال پیش روایت نمایشی ابوالفضل حاجعلیخانی در قالب طنز به موضوع زندگی و نحوه قتل او در حمام فین کاشان دستمایه اثر جذاب و در عین حال کاری جسورانه شد و این موضوع را به اثبات رساند که عرصه تئاتر در صورت بروز خلاقیت هنری قادر است به موضوعات جدی تاریخ نیز با نگاهی طنازانه اهتمام داشته باشد.
«حکایت فین به روایت جن جین» عنوان نمایشی بود که به نویسندگی و کارگردانی این کارگردان جوان و خوشفکر تئاتر در «تئاتر باران» به روی صحنه رفت و اینبار روایت قتل امیرکبیر در حمام را از زبان جنهایی که معمولاً در حمام و خزینههای قدیمی وجود داشتند، روایت میکرد که هم به واسطه فضای طنز حاکم بر آن مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و هم توانست در قالب یک روایت نمایشی مبتنی بر مستندات تاریخی نقاط تاریک و مبهم این واقعه تأسف بار تاریخی را روشن نماید.
حاجعلیخانی اخیراً در گفتوگو با خبرنگار ایکنا خبر از بازتولید این نمایش و تغییراتی در روند روایت آن با استفاده از گروه بازیگران جدید داد و گفت: البته که یکی از ویژگیهای هر اثر نمایشی پویایی آن است و به عنوان یک موجود زنده و تحولپذیر باید بازتابدهنده وقایع تاریخی، اتفاقات قبل و بعد خود باشد.
وی ادامه داد: به همین خاطر و در پی استقبال مخاطبان و تشویق آنها برای اجرای مجدد این اثر نمایشی به فکر افتادم که آن را با همان حال و هوا و البته با کمی تغییرات که ماحصل دستاوردهای جدید است بازتولید و به روی صحنه ببرم.
با همه این تفاصیل، نکتهای که حائز اهمیت است اینکه به شرط سرمایهگذاری مؤثر و البته اعتماد به خلاقیت و ابتکار هنری کارگردانان تئاتر در بیان تاریخ به شکل متفاوت همانند آنچه که در مورد دو نمایش اخیر شاهد آن بودیم، میتوان جذابیتی را برای مخاطب به منظور رونق اینگونه تئاتری که بازتابی از تاریخ پر فراز و نشیب ایران است به وجود آورد.
به قلم: سجاد دبیریان