به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین سعید ضیاییفر، عضو هیئت علمی پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، هشتم بهمن در نشست علمی «تفاوتهای روش اجتهاد در معاملات و عبادات» با اشاره به کارکردهای علم اصول از دید شیخ انصاری گفت: علم اصول سه کارکرد مهم دارد که البته در این سه مورد نیز منحصر نیست.
وی افزود: کارکرد اول این علم آن است که تلاش میکند تا اثبات کند آیه و روایت، صادر شده است؛ البته قرآن کریم، متواتر است، اما روایات ما به خصوص فقهی، موارد اندکی است که متواتر باشد و ما باید ثابت کنیم که روایت از معصوم (ع) صادر شده است.
وی اظهار کرد: کارکرد دوم، فهم متن آیه و روایت است و کارکرد سوم نیز جهت صدور است؛ یعنی آیه و روایت برای بیان حکم واقعی، تقیهای و یا حکومتی است؛ البته مشهور فقها، جهت صدور را به تقیه و غیرتقیه منحصر میدانند، اما منحصر در این مسئله نیست.
این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه بزرگانی مانند موسس حوزه بر لزوم تخصصی شدن فقه تاکید داشتند که فقیه معاملات با فقیه عبادات تفاوت داشته باشد، تصریح کرد: لازمه این کار آن است که برای حوزه عبادات، ضوابط اصولی تخصصی و برای حوزه معاملات نیز یکدسته ضوابط اصولی خاص آن و یکسری نیز قواعد مشترک میان انواع احکام شرعی را داشته باشیم.
ضیایی فر با بیان اینکه این نگاه در فقه کنونی ما مورد توجه نبوده است بیان کرد: اگر ما ثابت کنیم که تنها یک قاعده اصولی برای عبادات و یک قاعده برای معاملات داریم و مابقی مشترک است همین برای تفکیک قائل شدن میان این دو کافی است، اگرچه موارد متعدد و زیادی به عنوان نمونه وجود دارد.
این محقق و استاد حوزه با اشاره به تعریف معامله و عبادت تصریح کرد: معاملات و عبادات در یک دسته احکام فقهی با هم تفاوت دارند؛ مثلا در عبادت، قصد قربت شرط، ولی در معامله، شرط نیست؛ یا در عبادت، غصبی نبودن مکان، شرط، ولی در معامله اینگونه نیست.
ضیاییفر با طرح این سؤال که قواعد اصولی، تاسیسی یا امضایی است با بیان اینکه این مسئله از اختلافات اساسی میان اخباریون و غیر آنان است عنوان کرد: اخباریون معتقدند که همان طور که احکام فقهی، تاسیسی است قواعد فهم، اثبات و کشف جهت صدور نیز در واقع، تاسیسی است و باید از شارع بگیریم؛ یعنی همان طور که فقه، دینی است اصول فقه نیز باید دینی باشد و به اصولیون اعتراض میکردند که چرا شما قواعد اصولی را از غیر دین میگیرید که نخستین بار این نظر توسط، مرحوم استرآبادی بیان شد.
این محقق و پژوهشگر حوزه علمیه ادامه داد: علمای اهل سنت شیعه را سرزنش کردهاند که شما فقط روایات دارید و اصول فقه مدون ندارید؛ لذا علمای شیعه تلاش کردند تا هم اصول مدون و هم فقه استنباطی بنویسند؛ وقتی در مقام تاسیس و تدوین برآمدند ناچار شدند از اهل سنت نیز مواردی را اخذ کنند در صورتی که غافل بودند که سراغ فقهی که از اهل بیت (ع) شنیده نشده است نروید؛ این حرفی است که استرآبادی و همفکران ایشان زدهاند.
وی افزود: کسانی که پیرو وی بودند کتابهایی در مورد اصول نوشتند که یا اصول روایی محض و یا اصول نقلی است؛ مانند اصول آل الرسول، اصول الاصیلة، اصول الاصلیه و ... و مرحوم مجلسی نیز در بحار بابی تدوین کرده که به آیات و روایاتی پرداخته است که میتوان از آن استنباط قواعد اصولی داشت.
ضیاییفر بیان کرد: به اعتقاد مجلسی، اصول فقه نیز علمی دینی است و باید از پیامبر و اهل بیت گرفته شود و در نقطه مقابل نیز دیدگاه اصولیون است که از جمله آیت الله خویی به عنوان یک اصولی مشهور فرموده است که ما هیچ حجت تاسیسی در شریعت نداریم بلکه همه اصول فقه، حجتهای عقلی هستند که شارع آن را امضاء و در مواردی نیز قیدی بر آن افزوده است؛ همچنین مرحوم علامه طباطبایی فرموده است که علم اصول، علمی است که از قواعد عقلائی برای استنباط احکام بحث میکند و امام خمینی (ره) نیز همین نظر را دارند.
این محقق و استاد حوزه علمیه تصریح کرد: هیچ عبادتی صحیح نیست مگر آن که دلیلی از شرع برای آن داشته باشیم، اما در معاملات اصل اولی این است که هر معامله عقلائی، صحیح است مگر اینکه دلیلی از شرع بر عدم درستی آن داشته باشیم؛ یعنی اصالت فساد در عبادات و اصالت صحت در معاملات عقلائی. از میان فقها، مرحوم سید از اولین افرادی است که به وضوح بر این مسئله تاکید دارد و امام نیز همین نظر را دارند.
ضیاییفر افزود: معاملات به غیرالفاظ کتاب و سنت نیز میتوان اجرا کرد، زیرا موقوف بر شرع نیست، ولی عبادات توقیفی است و باید به الفاظ منطبق بر شرع انجام شود.
وی با اشاره به طرح برخی مسائل در مورد شان ابلاغی و شان عادی معصومان (ع) افزود: براساس تعریف برخی از علما، سنت، فعل و قول و تقریر معصوم است که قرآن نیست و عادی هم نیست؛ یعنی اگر چیزی عادی باشد جزء سنت نیست و این مسئله خدشهای به عصمت وارد نمیکند.