کد خبر: 3696722
تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۲
در نشست «از فلسفه دین تا نظریه تفسیر» عنوان شد:

منبرنشینان اندیشه دینی فرصت چندانی برای تعیین موضع دین در برابر مدرنیته ندارند

گروه حوزه‌های علمیه ــ در نشست «از فلسفه دین تا نظریه تفسیر» عنوان شد که منبرنشینان و متفکران دغدغه‌مند اندیشه دینی فرصت چندانی برای تعیین موضع دین در برابر مدرنیته ندارند.

به گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم فنایی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید در نشست علمی «از فلسفه دین تا نظریه تفسیر» در مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) گفت: تحولات فکری و اندیشه‌ای چند دهه اخیر در ایران و کشور‌های اسلامی دارای جنبه‌های مختلفی است.

وی افزود: عموم متفکران ما در این مسائل موضع قوی، سنجیده و روشنی ندارند و حتی بزرگانی مانند مرحوم مطهری و بهشتی و ... اگر مجموعه سخنانشان اگر در کنار هم بررسی شود می‌بینیم که از انسجام منطقی لازم برخوردار نیست و به لوازم سخنان خود در مواضع مختلف پایبند نبوده‌اند.

این استاد دانشگاه با اشاره به چالش عظیم دنیای اسلام و ایرانی با هجوم مدرنیته اظهار کرد: روشنفکران دینی و دین‌پژوهان تفسیری دو مواجهه متمایزی برای مقابله با مدرنیته داشته‌اند و به همین دلیل شاهد جنبش‌های احیاگرانه بوده‌ایم.

فنایی اظهار کرد: البته ما شاهد طیف‌های مختلف فکری در مواجهه با مدرنیته هستیم و نمی‌توان گفت که پاسخ‌های ارائه شده صددرصد درون‌زا و یا صددرصد برون‌زاست و ابهاماتی در مفاهیم به کار رفته وجود دارد.

استاد دانشگاه بیان کرد: مسئله مشترک هر دو گروه چالش مدرنیته در برابر دین بوده است؛ واکنش یا پاسخی که این گروه‌ها به این چالش داده‌اند متفاوت بوده و اصل آن نیز به شیوه نگرش و اندیشه آنان بازگشت دارد.

فنایی افزود: دین‌پژوهانی که رویکرد تفسیری به متن مقدس دارند مدعی هستند که متن مقدس وزن و اهمیت خاصی در میان منابع معرفت دارد و فکر می‌کنند ما می‌توانیم با نادیده گرفتن سایر منابع معرفتی، از متن مقدس اصول کلی را استنباط کرده و در پرتو آن به چالش‌ها پاسخ دهیم؛ یعنی در واقع آنان مسئله خود را برخورد دینی با مدرنیته می‌دانسته‌اند.

فنایی عنوان کرد: روش تفسیر و فهم دین به لحاظ معرفت‌شناختی هنوز هم اصالت دارد و می‌تواند موضع دین در مواجهه با مسائل نوظهور را بیان کند، ولی روشنفکران دینی این دیدگاه را قبول ندارند و اگر برای وحی اصالتی قائل هستند در اصل، این متون را به عنوان یک منبع معرفتی در کنار منابع دیگر قرار می‌دهند.

وی با بیان اینکه ما دچار افراط و تفریط در این ابعاد اندیشه‌ای هستیم افزود: منبع اولیه معرفت خداوند است و به هر حقیقت برسیم ناشی از لطف و عنایت و حکمت و علم الهی است؛ دست خداوند در رساندن ما به حقیقت بسته نیست و اگر بخواهد چیزی به ما بیاموزد تنها از طریق وحی و عقل و ... نیست بلکه روش‌های زیادی هست و دست خدا نیز باز است.

وی ادامه داد: با قبول این پیش فرض حتی از منظر دینی ما حق نداریم به منابع معرفت اولویت بدهیم؛ باید آن‌ها را در ترازوی واحد بگذاریم و بسنجیم؛ در این سنجش، ترازوی عقل گاهی از ما خواهد خواست که به یک منبعی بیش از دیگری بهاداده و در جایی دیگر به منبعی دیگر بهای بیشتری داده شود.

فنایی اظهار کرد: از قبل قاعده‌ای وجود ندارد که میان عقل و حس و وحی همواره تقدم با این منبع است و این منبع نسبت به دیگری حق وتو دارد.

فنایی با اشاره به وضعیت تغییرخواهانه کنونی تصریح کرد: امروز کشور وارد وضعیتی جدید شده و این احساس به صورت مبهم، فراگیر است، ولی اینکه بخواهیم از این مرحله جلوتر برویم اتفاق نظری وجود ندارد و برداشت‌ها در مواجهه با وضعیت جدید و اینکه پاسخ دین به این وضع چیست؟ مختلف است. امروز مثلا همه دنیای مجازی را قبول دارند، ولی اینکه همه خواهان تغییر و تحول باشند و یا این تغییر در یک راستا تلقی شود، مورد اتفاق نیست، زیرا کسانی مانند سیدقطب تمدن جدید را جاهلیت مدرن می‌دانستند.

این استاد دانشگاه عنوان کرد: یافتن پاسخ دین به مسائل جدید با روش‌های گذشته ممکن نیست و دعوای اصلی نیز میان متفکران در این جاست؛ اینکه آیا با اجتهاد در فروع می‌توانیم به سؤالات پاسخ دهیم یا اینکه باید سراغ اجتهاد در اصول برویم.

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین احمد آکوچکیان، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) تاکید کرد: حوزه تفکر دینی برای تعیین موضع خود در برابر جهان جدید فرصت چندانی ندارد و منبرنشینان فهم دین فرصتشان به نحوی خاتمه یافته است و اینکار باید سال‌ها قبل‌تر صورت می‌گرفت که به دلایلی عقب افتاده است.

آکوچکیان گفت: در اندیشمندان سابق، کسانی مانند سیدقطب و رشیدرضا و آیت الله طالقانی و سروش و صفایی حائری و ... از رویکرد صرف فقه‌نگر عبور کرده و به مسائل کلان‌تر نگاه می‌کنند؛ به تدریج مدیریت تغییر در همه سطوح تا حوزه تمدنی دردید این نظام، مسئله است؛ این متفکران به سمت تغییر و تحول میل کرده‌اند و نمونه دیگر علامه طباطبایی است که در المیزان رویکرد تحول گرایانه‌ای دارد؛ همچنین دومین نقطه مشترک این است که عقلانیت به مثابه متد در نسبت میان منابع به کار می‌رود و روش شناسی جدیدی در حال ایجاد است.

وی افزود: در جنبش‌های معاصر نیز این ردپای خواهانی یعنی تغییر دیده می‌شود؛ علما در گذشته عمدتا خواهانه کلان تمدنی نداشتند، ولی امروز وضعیت تغییر کرده و حتی در مورد علامه، روش تفسیر قرآن به قرآن بر مبنای این است که متد عقلانیت بر رویکرد نقلی چربش دارد و به همین دلیل ایشان حدیث را در مواجهه با عقل کنار گذاشته است.

آکوچکیان بیان کرد: نظام اسلامی و ایران وارد گودی شده است که نمی‌تواند نسبت به اقتصاد و سیاست و فرهنگ و هنر بی‌توجه باشد، زیرا به نام اسلام، انقلاب کرده است.

انتهای پیام

captcha