رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین(ع) با اشاره به طراحی دشمن در شرایط کنونی اظهار کردند: «برنامه دشمن، ایجاد شکاف و جدایی میان نظام و مردم است و این طراحی نشان دهنده حماقت آنها است زیرا نمیدانند نظام جمهوری اسلامی، چیزی جز ملت ایران نیست و این دو جداشدنی نیستند.
ایشان با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران یک نظام متکی بر آحاد مردم و ایمان و محبت و عواطف آنان است، به شکست تلاشهای رؤسای جمهور قبلی امریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی اشاره کردند و افزودند: هدف از فشارهای اقتصادی کنونی، به ستوه آوردن مردم است اما به حول قوه الهی، ما پیوندمان را روزبروز با مردم بیشتر خواهیم کرد و با حفظ انسجام دشمنشکنِ خود، جوانان مؤمن و پرانگیزه و اهل اقدام را تقویت خواهیم کرد».
شکاف بین دولت و ملت یکی از نگرانیهای تمام دولتها و نظامهای سیاسی در دوران معاصر به ویژه با شدت گرفتن روند جهانیشدن یا به تعبیری جهانیسازی است. وجود قومیتها، زبانها، نژادها، ادیان و مذاهب مختلف در هر کشور یکی از زمینهای بالقوه فعال شدن این شکافهاست. در واقع این مؤلفهها اگر توسط دولتها به خوبی مدیریت شوند این شکافها غیر فعال باقی مانده و میتوان از آنها حتی در جهت تقویت وحدت و انسجام ملی بهره برد.
در چنین شرایطی نظامی مانند جمهوری اسلامی که برگرفته از یک انقلاب ایدئولوژیک ضد نظام سلطه بوده بیش از سایر نظامهای سیاسی در معرض سیاستها و طراحیهای اختلافافکنانهای است که درصدد فعال کردن این شکافها و ایجاد آشوبهای داخلی در اقصای نقاط کشور است.
البته این سیاست ثابت آمریکا و همپیمانانش به ویژه رژیم صهیونیستی و برخی نظامهای مرتجع منطقهای از جمله عربستان بوده است که شاید تفاوت آن در شدت و ضعف و شکل اجرای آن بوده که در دورانی از طریق حمایت از گروههای مسلح تجزیهطلب اجرایی میشده و در دوران دیگر مانند سالهای اخیر بر روی تحریمهای اقتصادی و فضاسازیهای رسانهای برای بالا برن آستانه نارضایتی مردم متمرکز شده است.
سوء استفاده از برخی اعتراضات مردمی و به انحراف کشاندن مطالبات به حق مردم در خصوص مسائل اقتصادی، معیشتی، زیستمحیطی و ... و تبدیل آنها به اعتراضات علیه نظام سیاسی نمونهای از تلاش دشمنان برای ایجاد شکاف میان دولت و ملت یا نظام و مردم است که البته ناکارآمدی، سوء مدیریت، اشرافیگرایی مسئولان، عدم شفافیت و گسترش مفاسد مالی و بانکی، اقتصادی، سیاسی و اداری، به مثابه کاتالیزور به عملیاتی شدن این نقشه دشمن کمک شایانی کرده و شاید به جرئت بتوان گفت اساسا نقشهها و هزینههای دشمنان برای فعال کردن شکاف دولت و ملت، جز با ضعف درونی امکان پیشبرد و اثربخشی ندارد و نمیتواند نظام سیاسی را با خطر و بحرانی مواجه سازد، همانگونه که این نقشهها و توطئهها در دهه 60 نتوانست به اهداف خود برسد زیرا در آن دوره پیوند مسئولان با مردم در قالب دو مؤلفه سطح اعتماد مردم با مسئولان و شفافیت مسئولان با مردم، به حدی بود که دشمن را در رسیدن به اهداف خود ناکام بگذارد والا در ان دوره هم دشمن هزینههای زیادی بر روی ایجاد شکاف قومی، مذهبی و نژادی در کشور کرده بود که پیوند قوی مردم و نظام مانع از نتیجهبخش شدن آن شده بود.
امروز هم اگر دشمن به برخی اعتراضات مردمی امید بسته و تصور میکند با افزایش تحریمها و فشارهای اقتصادی و بالا بردن سطح مطالبات میتواند نظام جمهوری اسلامی ایران را دچار بحران فروپاشی کند، بخش عمده آن به خاطر ناکارآمدیها، سوء مدیریتهای داخلی و بیتوجهی برخی مدیران و مسئولان به مطالبات و خواستههای به حق مردم است که بستر عملیاتی شدن و فعالسازی این شکافها را فراهم کرده است.
حال در چنین شرایطی مسئولان چه وظیفهای در قبال بهبود سطح اعتماد مردم به نظام و تقویت پیوند و اتحاد ملی دارند؟ مهمترین وظیفه امروز مسئولان این است که در زمانی که به گفته خود آنها کشور در شرایط جنگ اقتصادی قرار داد و وضعیتی غیر عادی بر کشور حاکم است، آنها نیز شرایط را غیر عادی دیده و برخلاف شرایط معمولی و عادی، برنامهریزی و فعالیت کنند. به عبارتی این شرایط غیر عادی باید در رفتار، زندگی شخصی، مدیریت، برنامهریزی و ... مسئولان عینیت پیدا کند تا مردم نیز اقناع شده و با درک شرایط امروز کشور، با مسئولان همدلی و همراهی داشته باشند.
از طرفی در چنین شرایطی که مردم بعضا در تأمین نیازهای اولیه خود با سختی مواجه هستند مبارزه و برخورد جدی با فساد، تشریفات و ریختوپاشها از سوی دستگاههای اجرایی و قضائی بیش از گذشته ضرورت دارد. قطعا مردم اگر تلاش مضاعف دولتمردان را مشاهده کنند و مسئولان نیز شفاف شرایط کشور را توضیح دهند کمبودها و کاستیها را خواهند پذیرفت اما انچه برای مردم در چنین شرایطی قابل پذیرش نیست بروز مفاسد و بدتر از آن اهمال و سستی مسئولان در برخورد با این مفسدان است.
لذا به نظر میرسد تقویت پیوند نظام و مردم و جلوگیری از فعال شدن شکافهای مختلف فرهنگی، سیاسی و مذهبی در کشور جز از طریق برنامهریزی و عمل به هنگام و مضاعف مسئولان، به رسمیت شناختن مطالبات به حق مردم و مواجهه شفاف و صادقانه با خواستههای مردم و بیان صریح کمبودها و کاستیها امکانپذیر نیست.
امروز کشور بیش از پیش نیازمند مدیریت و روحیه جهادی، به معنای اقدام بههنگام و سریع همراه با تلاش مضاعف به لحاظ کمی و کیفی است و حتی لازم است مدیران ارشد کشور در عرصه میدانی حضور یافته و از نزدیک مطالبات مردم را بشنوند و شرایط زندگی مردم در نقاط مختلف کشور را مشاهده کنند. قطعا اینگونه اقدامات گام اول برای تقویت پیوند مردم با مسئولان است که باید در گامهای بعدی به اقدامات عملی و ملموس منتهی شود.
انتهای پیام