کد خبر: 3733769
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۵
سیدجواد میری:

پیوند افق‌های اندیشه‌ای به یکدیگر؛ هنر «محمدعلی مرادی»/ در سنگر علوم انسانی چریکی فعالیت می‌کرد

گروه اندیشه ــ سیدجواد میری به بیان نکاتی در تبیین شخصیت محمدعلی مرادی پرداخت و بیان کرد: اگر چه محمدعلی مرادی در دهه شصت به دلیل آرمان‌های چپ‌گرایانه‌اش زجرها کشیده بود ولی امروز فضایی ایجاد شده که چپ و سنتی و مذهبی و راست و تمام سلایق ایرانی در افقی انسانی به هم نزدیک شوند و به نظر من چنین هنری داشت که افق‌ها را به هم پیوند دهد.

به گزارش ایکنا؛ مراسم گرامیداشت محمدعلی مرادی، پژوهشگر فلسفه که چند روز قبل بر اثر بیماری درگذشت، جمعه پنجم مردادماه در شهرک غرب، موسسه رعد با حضور جمعی از اندیمشندان و علاقه‌مندان وی برگزار شد.
سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی که سابقه دوستی دیرینه‌ای با مرادی دارد پس از این مراسم یادداشتی را به رشته تحریر درآورده که در ادامه متن آن از نظر می‌گذرد؛

دوستان و آشنایان بی شماری در مراسم دکتر مرادی شرکت کردند. سالن پر بود و بیرون سالن هم شلوغ و واقعا جا برای نشستن نبود. این همه شور و این همه حضور در مجلس فیلسوفی که نه کرسی داشت و نه دفتری در دانشگاه و پژوهشگاه‌های این مرز و بوم، ولی تو گویی دل‌ها را تسخیر کرده بود و همه در فقدانش اشک می‌ریختند و به زندگی پربارش غبطه می‌خوردند.

در گوشه‌ای ایستاده بودم و ۱۰ سال دوستیمان را که بانی‌اش دکتر سیدمحمد امین قانعی راد در انجمن جامعه شناسی ایران بود را مرور می‌کردم و این چهار سال اخیر را که مثل دو چریک در سنگر علوم انسانی طرح بحث می‌کردیم و در کنار دیگر همسنگران فضای رخوت انگیز آکادمی ایرانی را می‌تکاندیم تا بلکه استادان دمی از خود برون آیند و به جامعه بیاندیشند.

به این فکر می‌کردم که با رفتن علی چقدر تنها شده‌ام و در دل به او می‌گفتم من شنیده بودم که در فارسی می‌گویند «علی ماند و حوضش» ولی این بار علی رفت و من ماندم در این برهوت. یادم می‌آید هر بار که به او موضوعی پیشنهاد می‌دادم تمام قد حمایت می‌کرد و وقتی هجمه‌ها بر سر ما می‌بارید او می‌ایستاد و ما را به ایستادگی فرامی‌خواند و می‌گفت یا وارد حوزه عمومی نباید شد و یا وارد شدی باید مقاوم بود.

اما در مراسم چند نکته برای خود من آشکار شد؛ یکی امکان تداوم منهج دکتر مرادی برخلاف سخنان سخیف روزنامه «نا ـ سازندگی»؛ زیرا او دانشجویان و نسلی را تربیت کرد که یقینا بینش او را تبدیل به موجی در جامعه خواهند کرد. نکته دوم حضور دکتر هادی خانیکی در این مجلس بود. من او را ۱۰ سال است که می‌شناسم و شاید مانند او در ایران به اندازه انگشتان دست نباشد. حضورش برایم نمادین بود؛ زیرا حضور هادی در مجلس علی یعنی هنوز در این سرزمین امکان گفت‌وگو بین جریان‌های اصیل ایرانی وجود دارد و در فراسوی تقابل‌های فکری و سیاسی، تعامل‌های انسانی و فکری وجود دارد.

من حضور دکتر هادی خانیکی را در مجلس یادبود محمد علی مرادی را به این معنا گرفتم که علی توانسته بود با گشودگی خویش افقی در دل هادی ایجاد کند و این هم‌افقی، همان چیزی است که آینده ایران به آن بس نیازمند است. و اما نکته سوم، حضور آیت الله حمید پارسانیا در این جلسه بود که با دف و موسیقی همراه بود و مجلسی غیر سنتی محسوب می‌شد ولی پارسانیا از قم تا تهران رانده بود تا در مجلس علی شرکت کند و تا پایان مجلس نشست. این که بسیاری از دوستان و همرزمان علی از دور و نزدیک آمده بودند در عین اهمیت به نظرم هنری نبود که رسم رفاقت حرمت نگه داشتن تا پایان است ولی من حضور پارسانیا را به صورت سمبولیک خوانش می‌کنم.

علی توانسته بود با روحانیت تشیع ارتباط عمیق و جدی برقرار کند و حضور پارسانیا را من از این منظر بسیار با اهمیت تلقی می‌کنم و امید در دلم زنده می‌شود که اگر چه دکتر مرادی در دهه شصت به دلیل آرمان‌های چپ‌گرایانه‌اش زجرها کشیده بود ولی امروز فضایی ایجاد شده که چپ و سنتی و مذهبی و راست و تمام سلایق ایرانی در افقی انسانی به هم نزدیک شوند و علی به نظر من چنین هنری داشت که افق‌ها را به هم پیوند دهد.

البته دکتر پارسانیا را من سال‌هاست می‌شناسم و او نیز گوهری است که نوع اندیشه‌اش در هموار کردن آینده ایران بسیار محوری خواهد بود. علی درباره دکتر پارسانیا به نیکی یاد می‌کرد و می‌گفت او مجموعه آثار ملاصدرا را به من هدیه داده است و الان مشغول خوانش این آثار هستم. البته اجل مهلت نداد که نتیجه خوانش قاره‌ای خویش از حکمت متعالیه را با ما در میان بگذارد ولی همین نشان می‌داد که علی گشودگی جبلی(ذاتی) با جهان‌های گوناگون داشت ....

با این اندیشه‌ها مراسم را ترک گفتم و به فردا می‌اندیشم که چگونه «دورهمی‌های آکادمیک» را بی علی برگزار کنیم ....

به قول سعدی

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
این لطافت که تو داری همه دل‌ها بفریبد
وین بشاشت که تو داری همه غم‌ها بزداید

سید جواد میری

captcha