جواد محمدی، مدرس دانشگاه و قرآنپژوه در گفتوگو با ایکنا؛ گفت: پلورالیزم بحثی است که در عصر جدید، از دهههای گذشته توسط جانهیک پرورش یافت و توسط برخی روشنفکران دینی در جوامع اسلامی دامن زده شد.
وی افزود: پلورالیزم همان کثرتگرایی و قائل شدن به کثرت و تعدّد ادیان و مذاهب مختلف است و به طور کلی تنوع و تکثر در حقّانیت ادیان و مکاتب گوناگون یا نجات و رستگاری یا همزیستی مسالمت آمیز ادیان مختلف بر اساس آن مورد پذیرش قرار میگیرد.
این محقّق و استاد دانشگاه با بیان اینکه اوّلین نوع از پلورالیزم دینی، معرفتشناسانه و ناظر به بعد معرفت است تصریح کرد: نوع دوم کثرتگرایی در باب نجات و رستگاری و نوع دیگری پلورالیزم، عملی و رفتاری است و در این چند حیطه، تعاریف گوناگونی نیز ارائه میشود.
محمّدی با طرح این سؤال که آیا در باب معرفتشناسی میتوان پذیرفت که چند آئین و دین و مکتب در عرض یکدیگر از حقانیت برخوردار باشند؟ افزود: این نوع از پلوزالیزم که در دوران مدرنِ غرب بر اساس معرفت شناسی کانت استوار شده است، ادیان را هم سطح و هم عرض هم قلمداد میکند. قائلین به این رویکرد میگویند: چون دستیابی به معرفت قطعی پدیده ها و امور مختلف برای انسان ممکن نیست و اصولاً معرفت امری نسبی است؛ ادیان و مذاهب مختلف، هر کدام بهرهای از حقیقت دارند و هیچکدام نمیتوانند مدّعی خلوص در حقّانیت باشند.
این محقّق و مدرّس و نویسنده مقالاتی در مورد پلورالیزم، با بیان اینکه معرفت نسبی و حقّانیت ادیان و در هم عرض آنها قرار گرفتن مورد پذیرش روایات و قرآن کریم نیست تصریح کرد: آیات قرآن کریم این دیدگاه را ردّ کرده و به عنوان نمونه فرموده است:«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا» ؛ یعنی: او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آنرا بر همه ادیان چیره گرداند. خداوند اسلام را بر همه ادیان پیروز خواهد کرد.
وی با بیان اینکه این پیشگوئی اسلام و قرآن آن هم با صراحت است که اسلام بر همه ادیان پیروز میشود بیان کرد: چنین مفهومی زمانی قابل پذیرش است که همه تعالیم اسلام از حقّانیت برخوردار باشند و دیدگاههای علمای شیعه هم از دیرباز بر این اساس و مأخوذ از قرآن بر حقانیت اسلام است لذا پلورالیزم معرفتی را برنتابیده و نپذیرفتهاند.
محمدی در پاسخ به این سؤال که ما معتقد به حقانیت اسلام هستیم؛ امّا این سؤال در ذهن برخی افراد و جوانان وجود دارد که چرا اگر اسلام دین حق است و ما به نام اسلام، حکومت تشکیل دادهایم، کشورهای دیگری که دین دیگری دارند موفقتر از ما هستند، عنوان کرد: اگرچه برخی انگارهها برگرفته از شرائط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کنونی است که در اذهان وجود دارد ولی ما باید میان متون اصلی دین اسلام با رفتار مسلمانان تفاوت قائل شویم؛ زیرا ممکن است ما نام اسلام را یدک بکشیم ولی رفتارمان آنقدر نسبت به اعمال خوب دیگران بد باشد که در حقانیت دین ما تردید ایجاد کند.
وی تاکید کرد: شکلگیری این ذهنیت ناشی از بدفهمی از رفتار نادرست ما هست در حالی که باید میان اسلام و رفتار ما مسلمین در قضاوت در مورد دین اسلام تفاوت بگذاریم؛ در اسلام دروغ و تهمت و گرانفروشی و خدعه و غل و غش و احتکار و ... مذموم و گناه شمرده شده و عقوبت اخروی و دنیوی برای آن وجود دارد، ولی در رفتار اجتماعی ما گاهی در حد شایع وجود دارد. به عبارت دیگر اگر آموزههای اسلامی آنچنان که هست اجرا شده و به کار گرفته شود پیشرفتهای زیادی حاصل خواهد شد، همچنان که این موضوع در سابقه تمدّنی ما رخ داده و تمدّن اسلامی به مدّت چند قرن بزرگترین تمدّن و الهام بخش ملل و اُمم دیگر بوده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اسلام آن چیزی است که مصداق اتمّ و اکمل آن در وجود مبارک پیامبر و ائمه(ع) نمود و بروز داشته است؛ معصومین(ع) قرآن ناطق هستند و رفتار آنان سبب جذب حتی غیرمسلمین به اسلام میشده است و در مورد قضاوت در حقانیت اسلام، این بزرگواران الگو هستند و اگر این مسئله به درستی تبیین شود برخی بدفهمیها کنار میرود.
محمّدی افزود: در شناخت ادیان و مکاتب باید به متون اصیل آن مراجعه شود همان طور که رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامه خود به جوانان اروپا بر مراجعه به قرآن به عنوان متن اصلی اسلام تاکید فرمودند، مراجعه به قرآن و مطالعه تطبیقی آن با کتب دیگری چون تورات و انجیل میزان حجیت و اعتبار آن و دین اسلام را نشان خواهد داد.
نفی پلورالیزم معرفتی
این محقق با بیان اینکه علاوه بر ادلّه درون دینی، ادلّه برون دینی و فلسفی هم، پلورالیسم معرفتی را ردّ میکند بیان کرد: معنای پذیرش نسبیت در معرفت دینی این است که اوّلا: هیچ نگاه قطعی، کامل و خالی از اشتباه به حقیقت وجود ندارد و هر دین و آیینی نگاهی است از زاویهای خاص به حقیقت و هیچ نگاهی که به طور کامل زلال و شفّاف باشد وجود ندارد؛ ثانیاً: گزارههای قرآن نیز میتوانند تفسیرهای متعدّد؛ ولو متناقض داشته باشند؛ حاصل چنین دیدگاهی تهی ساختن قرآن کریم از محتوای خود است.
این محقق و پژوهشگر با طرح این سؤال که آیا میتوان پلورالیزم عملی و رفتاری را تجویز کرد عنوان کرد: قرآن، حقانیت معرفتی را به اسلام داده است؛ ولی این به معنای آن نیست که ما هیچ رفتار مسالمتآمیزی و همگرایانه با پیروان ادیان دیگر نداشته باشیم، اتفاقا اسلام بر این مسئله تاکید هم دارد.
وی ادامه داد: قرآن، اسلام را دین و آیین حق میداند؛ ولی همزیستی مسالمتآمیز و صلحطلبی را هم به رسمیت میشناسد؛ اساس اسلام بر صلح استوار است و اگر جنگی هم رخ داده دفاعی بوده است؛ قرآن کریم فرموده «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» (انفال/61) لذا جدال احسن و پذیرش حقوق اقلیتها نمودی از پذیرش کثرتگرایی اجتماعی و رفتاری است همچنین فرموده است: «ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَن »(نحل،16).
محمّدی با اشاره به مباحث حقوق بشری غرب و رابطه آن با پلورالیسم تصریح کرد: در فرهنگ لیبرالی غرب، انسانشناسی اومانیستی، به رسمیت شناخته شده و آن را شایستهتر از معرفتهای دیگر میدانند؛ از این رو بیانیه جهانی حقوق بشر آمیخته از قوانین صحیح و سقیم است؛ یعنی نه یکسر باید گفت که همه مطالب آن نادرست است؛ ولی باید بدانیم میانی و مطالب نادرست هم کم ندارد.
این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر فرهنگ لیبرالیستی است بیان کرد: در اسلام دو مفهوم محوری در رابطه میان انسان و خدا وجود دارد که این دو مفهوم محوری، حقّ و تکلیف است؛ ولی در فرهنگ لیبرالیستی که اعلامیه جهانی حقوق بشر هم بر آن بنا شده است فقط بر محق بودن انسان تاکید شده است.
وی افزود: در فرهنگ اسلامی، انسان در برابر حقی که خدا به او داده مکلف هم هست. البتّه این حق را خدا از روی لطف و مهربانی و فیاضیت خود به انسان عطا کرده و حقّ ذاتاً از آن خداست؛ چرا که خالق و مالک اوست، ولی مدرنیته و پست مدرن در تکلیفپذیری تغییر موضع میدهد و انسان لیبرال، احساس تکلیف نمیکند و خود را مکلف در برابر خدا نمیداند، بنابراین هر چیزی را که برای انسان لذّت یا منفعت آور باشد و آزادی مورد نظر او را تامین کند به رسمیت میشناسد.
محمدی در پاسخ به این مطلب که گفته میشود: اعلامیه حقوق بشر نمیتواند بر مبنای یک دین (هر نوع دینی که باشد) ایجاد شود؛ زیرا بر اساس هر دینی که باشد تنها منحصر به پیروان خاصی خواهد بود بنابراین باید فرادینی باشد، عنوان کرد: با این تفکر، خود اعلامیه هم مورد نقد است؛ چون از فرهنگ غرب برخاسته است و بر مکتب خاصّی مبتنی است، البته اعلامیه حقوق بشر میتواند با دو رویکرد حداقلی و حداکثری ترسیم شود؛ رویکرد حداقلی این است که بتواند میان پیروان ادیان و فرهنگهای مختلف صلح و زندگی مسالمتآمیز برقرار کند، اما تامین حداکثری آن برای زمانی است که اکثر جهان تبیین درستی از اسلام داشته باشند که این مسئله قابل نسبت دادن به زمان ظهور به عنوان نقطه عزیمت حداکثری انسان ها به دین کامل است.
پذیرش پلورالیزم نجات
این محقق و مدرس حوزه و دانشگاه به مقوله پلورالیزم نجات و رستگاری هم اشاره و بیان کرد: ریشه این بحث در این سؤال نهفته است که برخی میپرسند: آیا از میان هشت میلیارد انسان کره زمین تنها جمعیت اندکی به عنوان شیعه دوازده امامی اهل نجات و رستگاری هستند؟ که در پاسخ باید گفت: قرآن کریم کثرتگرایی در باب نجات و رستگاری را ، به نوعی، یعنی با تفکیک گذاشتن در مورد نحوه مواجهه با حق پذیرفته است.
محمدی ادامه داد: برخی حقانیت اسلام را میشناسند ولی پا روی آن میگذارند که این مورد قابل پذیرش نیست؛ اما افراد زیادی در دنیا هستند که واقعا ًحق برای آنان تبیین نشده و به شناخت صحیح نرسیدهاند؛ لذا انکار آگاهانه ندارند و در اصطلاح، مستضعف فکری محسوب میشوند.
وی افزود: شهید مطهری نیز به این بحث پرداخته و در بحث عدل الهی آورده است که از مفهوم جمعی آیات و روایات بوی نجات برای این افراد استشمام میشود و به میزان حق و عقلی که دارند مورد حساب و کتاب قرار میگیرند.
محمدی در پاسخ به این سؤال که یهودیان نیز معتقدند که تنها قوم نجات یافته خواهند بود اظهار کرد: نگاه قرآن به یهود نگاهی واقعی و رئالیستی است و اتفاقاً تحقیرآمیز هم نیست؛ اگر فضای نزول را در نظر بگیریم، به عنوان نمونه در بحث توحید، آنان همانند مسیحیان میاندیشند، زیرا عزیر را فرزند خدا میدانستند و انحرافات اعتقادی دیگری نیز داشتند؛ از سوی دیگر، هیچ قومی به اندازه آنان و مشرکان در مقام تعارض با پیامبر(ص) و تعدی به آن حضرت و مسلمانان نبودند، پیمانهای خود را با مسلمین شکسته و شرارتهای زیادی داشتند و به گواه نقلهای تاریخی صحیح و موثّق جان و مال و نوامیس مسلمانان توسّط آنان مورد تعدّی قرار میگرفت، بنابراین اگر به جای قرآن، هر کتاب دیگری بود متعرّض رفتارهای زشت و غیر انسانی آنان میشد.
وی ادامه داد: البتّه قرآن کریم حساب آن دسته از اهل کتاب را که دست به خیانت نزده و امانتدار و نیکوکار هستند از دیگران جدا و پیروان خود را ملزم به زندگی مسالمتآمیز با آنان کرده است؛ چیزی که با توجّه به کارآمدی قرآن در همه اعصار میتواند الگوی مناسبی برای زندگی امروز در مواجهه با پیروان سایر ادیان باشد، زندگی توام با سلم و صلح با کسانی که سر جنگ با مسلمانان ندارند و مواجهه مقتدرانه با کسانی مانند اسرائیل که کیان پیروان اسلام را مورد تاخت و تاز قرار میدهند.
انتهای پیام