خشایار الوند، فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار
ایکنا با بیان اینکه ضعف فیلمنامه تنها توجیهی برای کمکاریهای تولید است، اظهار کرد: بسیاری تهیهکنندگان و کارگردانان سینما ضعف فیلمهای سینمایی را به فیلمنامه مربوط میدانند، این دلیل اصلاً موجه نیست و اگر کمبودی در این زمینه مشاهده شود دلیلش را باید در ضعف تولید جستجو کرد بهویژه که در بسیاری از مواقع کارگردانان خود نویسنده آثارشان هم هستند، در همین راستا میتوان پرسید، اگر سناریوهای موجود ضعیفاند بر چه مبنایی آن را برای ساخت انتخاب میکنند؟
وی افزود: البته منکر ضعف برخی فیلمنامهها نیستم، چون مسلماً کارهای بیکیفیت هم تولید میشود، اما دلیل این ضعف به سبک سفارشها مربوط میشود، امروزه وضعیت بهگونهای است که سفارشدهنده از فیلمنامهنویس میخواهد یک اثر طنز بنویسد که در آن کلیشههای رایج در فروش حتماً رعایت شود بهویژه در آن حرکات موزون هم لحاظ شود؛ در چنین شرایطی چه توقعی از فیلمنامه دارید؟
فیلمنامهنویس «پایتخت 5» ادامه داد: متأسفانه باید بگویم شاخصههایی که این روزها در سینما مشاهده میشود دقیقاً همان نکاتی است که در فیلمفارسی استفاده میشد با این تفاوت که در آثار فعلی مردان حرکات موزون را انجام میدهند.
وی در ادامه افزود: همان اندازه که در میان فیلمنامهنویسان ممکن است نویسندگان بیکیفیت وجود داشته باشد، همان میزان هم در میان بازیگران، تهیهکنندگان یا کارگردانان این مصداق حاکم است، این موضوع نیز تنها در ایران صدق نمیکند، بلکه در سینمای جهان همچنین وضعیتی وجود دارد. برای مثال در هالیوود سالانه نزدیک به هزار فیلم تولید میشود که تنها ۱۰ اثر آن شاخص هستند.
الوند با بیان اینکه امکان رقابت در سینمای ایران وجود ندارد تأکید کرد: اینکه به بهانه حمایت از سینمای ملی امکان رقابت را از سینمای کشورمان گرفتهایم یک آسیب جدی است و سبب شده فیلمها با هر کیفیتی اکران شوند، چون محصول دیگری موجود نیست و ناگزیرند محصولات موجود را پخش کنند درصورتیکه اگر امکان رقابت باشد اتفاقات خوبی در این زمینه ممکن است رخ دهد.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره عناوینی چون سینمای دینی تصریح کرد: چنین ژانری در سینمای جهان نیست، البته هر کشوری این اختیار را دارد که بهواسطه سینما، ایدئولوژی خود را تبلیغ کند، اما تنها با تکیه بر این دلیل نمیتوان در سینما بدون پشتوانه علمی، ژانرسازی کرد.
الوند اضافه کرد:عنوان دیگری که در سینما رایج است واژه فیلم ارزشی است، آیا ارزشی تعریف واحدی دارد و در همه دنیا مقبول است؟ این قبیل سؤالات بیانگر آن است سبکها را باید براساس معیارهای بینالمللی در نظر گرفت در غیر این صورت برای همگان پذیرفته نیست.
فیلمنامهنویس «دیواربهدیوار» تأکید کرد: اگر منصفانه به برخی فیلمهای خارجی بنگریم، بعضی آثار آنها از نظر اعتقادی به شدت تأثیرگذارتر از ساختههای سینمای ما است، در این رابطه فیلم «مسیر سبز» (The Green Mile) را مثال میزنم، در این اثر مفاهیمی بیان شده که اسلام و دیگر ادیان ابراهیمی بر آن تأکید دارند، اما پیام این فیلم بدون هیچ ادعا یا شعاری بیانشده است، به همین جهت وقتی این گونه آثار برای چندمین بار از تلویزیون پخش میشود بازهم دیدن آن خالی از لطف نیست. در ضمن در فیلم مسیر سبز این فیلمنامه نبود که به تنهایی سبب اعتلای فیلم شد، بلکه کارگردانی بسیار خوب و بازی هنرمندان بزرگی، چون تام هنکس نیز باعث ماندگاری آن شد.
وی تأکید کرد: مثال دیگر من «پایتخت ۵» است که من نیز بهعنوان فیلمنامهنویس در آن حضور داشتم. این کار ظاهری طنز دارد، اما بسیار از موضوعات آن برگرفته از ارزشهای دینی است. یکی از کارشناسان رسانه نزدیک به ۷۰ شاخصه دینی و انقلابی از این کار استخراج کرده است که شاید خود من هم با این نگاه به آن توجه نکرده باشم، اما چون پیام این اثر با شعار بیان نمیشود، این سریال با استقبال مردم مواجه شده است و ماندگاری این مجموعه بیانگر همین امر است.
این فیلمنامهنویس تأکید کرد: در ایام ماه مبارک سریالهای متعددی ساخته میشود که در آنها مسجد و صحنه نماز خواندن وجود دارد اما هیچیک از این آثار در خاطر مردم نمیماند، این موضوع نشان میدهد که چنین کلیشههایی عامل تأثیرگذاری نیست، بلکه کافی است پیام در لایههای زیرین یک داستان جذاب به تماشاگر منتقل شود.
وی در پاسخ به سؤال پایانی مبنی بر اینکه چرا فیلمهای شعاری با توجه به شکستی که عموماً در گیشه میخورند بازهم تولید میشوند، گفت: ساخت این قبیل آثار هیچ ربطی به استقبال تماشاگر ندارد، بلکه آنچه مهم است تولید آن است، زیرا هم سود لازم را برای سازندگان و مسئولان سینمایی دارد هم اینکه این دولت است که بودجه را تأمین میکند، پس شکست در گیشه برای سازندگان اهمیتی ندارد.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام