کد خبر: 3788007
تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۰:۰۵

«بیست و سه نفر»؛ اتفاقی خوب در سینمای اقتباسی

گروه هنر ــ «بیست و سه نفر» یک اتفاق خوب در سینمای اقتباسی ایران است زیرا اقتباس از کتب چه در سینمای ایران و چه در جهان فعالیت بسیاری دشواری است.

«بیست و سه نفر» از جمله فیلم‌هایی بود که به صورت چراغ خاموش تولید شد، البته این قبیل آثار عمدتاً با تبلیغات کم تولید می‌شوند، رویکردی که این آثار را به حاشیه می‌راند، این فیلم در نگاه اول قربانی سطحی نگری در تبلیغات شده است، وگرنه این اثر می‌توانست کاری نو در سینمای دفاع مقدس باشد.
داستان این فیلم روایت زندگی نوجوانانی در تاریخ درخشان دفاع مقدس است، آن‌ها که به «آن بیست وسه نفر» معروف شدند و شاید به عنوان اولین و یا حتی آخرین اسیرانی بودند که در دوران اسارت وادار به ملاقات با صدام حسین، دیکتاتور و رئیس جمهور آن روزهای عراق شدند.
ماجرای نوجوان‌هایی پانزده تا هفده سال که دیدارشان با صدام را می‌توان جزء ده واقعه‌ مهم دوران دفاع مقدس قلمداد کرد و داستان این فیلم سینمایی از کتاب آن بیست و سه نفر، احمد یوسف‌زاده اقتباس شده است، در این داستان به واسطه جذابیت برخی شخصیت‌ها تماشاگر در بخش‌هایی از این فیلم لحظات مفرحی را پشت سر می‌گذارد، اما این تنها مقطعی از این فیلم است و در بخش‌هایی دیگر به بیانیه‌های شعاری اکتفا شده است.
مهدی جعفری، کارگردان این اثر در بخش‌هایی از داستان قصد دارد به شبهاتی که در زمان جنگ مطرح بود پاسخ دهد، از جمله اینکه در هشت سال دفاع مقدس ایران از نوجوانان برای شرکت در جنگ استفاده می‌کرد و سال‌ها رژیم بعث درباره آن تبلیغ کرد، در این فیلم با اشاره به اینکه نوجوانان چگونه خود را به میدان‌های نبرد می‌رساندند به این مسئله پاسخ داده شده است.
در بخش‌هایی از فیلم‌نامه شخصیت پردازی خوبی صورت نگرفته است. تمام نوجوانان فیلم تیپ هستند و رفتارشان بار‌ها در سینمای بدنه مشاهده شده است. در ضمن استفاده از لهجه تنها عاملی برای خنداندن تماشاگر است، هر چند کارگردان مدعی است با این کار می‌خواسته یکپارچگی کشور را تصویر کند. همچنین میزانسن و دکوپاژی که کارگردان برای فیلمش انتخاب کرده نمایشگر آن چیزی نیست که تماشاگر با آن ارتباط برقرار کند.
صحنه‌های مربوط به جنگ در ابتدای فیلم به شکل سطحی ارائه شده، هرچند ممکن است کمبود بودجه را دلیلی برای این امر عنوان کنند، اما به نظرم این مسئله را نمی‌توان دلیل مناسبی برای این ضعف دانست. چند سال پیش فیلمی با عنوان «سیزده ۵۹» تولید شد که مطمئناً بودجه اش از فیلم بیست و سه نفر کمتر بود، اما سامان سالور، کارگردان آن فیلم صحنه‌های جنگی فیلمش را به گونه‌ای شکل داده بود که هنوز آن تصاویر به خوبی در ذهن تماشاگران باقی مانده است.
بازیگران نوجوان این اثر هم تنها به واسطه گویش و ظاهر لحظات طنزی را برای تماشاگر به وجود می‌آورند، اما هیچیک از آن‌ها امتیازی را به عنوان هنر بازیگری ارائه نمی‌دهند. درباره کارآکتر‌های عراقی هم هیچ شخصیت‌پردازی خاصی صورت نگرفته است. عراقی‌ها تیپ‌های تکراری هستند که در کار‌های قبل هم بار‌ها آن‌ها را مشاهده شده‌اند. البته شاید کارگردان یکی از سربازان عراقی را به عنوان شخصیت غیر تکراری در فیلم عنوان کند که برای اسیران ایرانی دلسوزی می‌کند، اما توجیه منطقی برای واکنش‌های این شخصیت وجود ندارد.
درباره این فیلم ذکر یک نکته ضروری است آن هم اینکه در زمان فیلمبرداری سردار قاسم سلیمانی از پشت صحنه این فیلم دیدن کرد. وی در این دیدار صمیمانه به عوامل فیلم انگیزه داد تا کارشان را با جدیت بیشتری دنبال کنند. مباحث فنی فیلم نظیر موسیقی، تدوین و فیلم‌برداری این اثر نکته قابل قبولی ندارد.
با تمام نکاتی که درباره این اثر طرح شد باز هم باید تلاش کارگردان و تهیه کننده را ستود زیرا در شرایط فعلی سینما دست به تولید چنین فیلمی زده‌اند، چون امروز بیشتر فیلمسازان به ویژه آن‌هایی که کار اولی هستند ترجیح می‌دهند به جای ساخت کار‌های پرزحمت با تولید یک اثر آپارتمانی ساده‌ترین فعالیت ممکن را انجام دهند، ولی مهدی جعفری، کارگردان این فیلم سعی کرده با آزمودن راه جدید به برداشتی تازه از دفاع مقدس دست یابد.
امتیاز دیگر این اثر به واقع نگری فیلم مربوط می‌شود؛ در هشت سال دفاع مقدس ما اتفاقات بسیاری داشتیم که هر یک از آن‌ها می‌توانست الهام بخش یک اثر سینمایی باشد، اما متأسفانه در سینمای دفاع مقدس کمتر از این اتفاقات استفاده می‌شود.
در پایان باید ذکر شود، این فیلم با استقبال خوب مردمی در جشنواره فیلم فجر مواجه شد و این نکته بیانگر آن است که اگر به این قبیل موضوعات با رویکردی جدید نگریست هنوز هم مخاطبان از آن استقبال می‌کنند.
به قلم؛ داوود کنشلو
انتهای پیام
captcha